این صفحه تکمیل خواهد شد...
کودکی:
نوید جمشیدی (به انگلیسی:
Navid Jamshidi) ساعت ۰۸:۲۰ صبح روز چهارم آبانماه سال ۱۳۶۲ خورشیدی (برابر October 26-1983 میلادی) در بیمارستان مدائن تهران دیده به جهان گشود.
نوید جمشیدی در آغوش مادر-سال ۱۳۶۲ خورشیدی
نوید جمشیدی، ایام نهچندان خوش کودکیش را-که همزمان با جنگ ایران و عراق بود-در محله امیرآباد تهران سپری کرد، حدود ۴سال در مهدکودک و آمادگی لیلا (واقع در خیابان جویبار تهران) بود و مقطع دبستان را در مدرسه رجایی (خیابان فاطمی) به پایان رساند.
نوید جمشیدی در پایان دوران مهدکودک-سال ۱۳۶۸ خورشیدی
در آن ایام (پنجم ابتدایی) در یک فیلم سینمایی به کارگردانی «محرم زینال زاده» نقش آفرینی کرد و به علت نمرات خوب درسی، پس از قبولی در آزمون ورودی، وارد مدرسه راهنمایی نمونه مردمی «مفید» در خیابان امیرآباد شد.
نسخهای از قرارداد بازیگری نوید جمشیدی-سال ۱۳۷۳ خورشیدی
نوید جمشیدی(نفر دوم از چپ)در مدرسه ابتدایی رجایی
خانواده:
او فرزند دوم (از دوفرزند پسر) شفق خشای و ایرج جمشیدی است که در سال ۱۳۵۸ ازدواج کردند. برادر او نریمان نام دارد که ۲ سال از او بزرگتر است.
نریمان جمشیدی، برادر نوید جمشیدی. میگون-۱۳۹۸
پدر جمشیدی که از روزنامهنگاران پرآوازه بود، حدود ۲ ماه پیش از تولد نوید از مادرش جدا شد و بلافاصله خانواده جدیدی تشکیل داد که حاصل آن، برادر ناتنی نوید بنام آیدین است که ۲ سال از او کوچکتر است.
آیدین،برادر ناتنی نوید(ایستاده بالای سر نوید جمشیدی)
پدربزرگ مادری او زاده تهران (اصالتاً همدانی) و مادربزرگ او زاده مراغه (اصالتاً آذری) بودند. همچنین پدربزرگ و مادربزرگ پدری او اصالتاً مازندرانی بودند.
نوید به همراه پدربزرگ و مادربزرگ مادری
نوید جمشیدی در اسفند ۱۳۹۵ ازدواج کرد.
نوجوانی:
پس از گذراندن دوره سه ساله راهنمایی، به علت تمایل و اصرار شخصی، به دبیرستان مشهور «البرز» رفت و دیپلم ریاضی خود را از آنجا اخذ نمود. در آن زمان (دهه ۷۰) که همزمان با دوره -بهاصطلاح- نظام جدید آموزشی در ایران بود، مدرک پیش دانشگاهی خود را از مرکز آموزش غیرانتفاعی جهان دانش اخذ نمود.
در میانه تصویر، با عینک ( کنار پیراهن قرمز)
جوانی و کار:
جمشیدی در رشته مدیریت بازرگانی وارد دوره کارشناسی دانشگاه آزاد شد و با مدرک لیسانس از آن دانشگاه فارغ التحصیل شد.
نوید جمشیدی از تابستان سال ۱۳۶۹ به واسطه مادر، در باشگاه ورزشی سازمان آب ثبتنام شد و به آموختن شنا پرداخت و در تابستان سال ۱۳۷۷ موفق به اخذ مدرک نجات غریق پایه دو از فدراسیون نجات غریق ایران شد و ۳ ماه تابستان سال ۱۳۷۸ را در شرکت آب و فاضلاب منطقهای تهران استخدام شد و به نجات غریقی پرداخت.
مدرک نجات غریقی نوید
در ایام نوجوانی (اوایل دهه ۷۰) منزل مادری جمشیدی، محل آمد و شد اهالی موسیقی اصیل ایرانی بود.
نوید جمشیدی در کنار استاد آوازخوانی،بانو هنگامه اخوان / بندر پهلوی(انزلی)-دهه ۶۰ خورشیدی
همین موضوع، تشویقهای مادر و همراهی با او در رفت و آمد به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی (واقع در خیابان ویلا/خیابان صارمی)، او را به سمت ساز سنتور کشاند و در مدرسه موسیقی ساز و نوروز (واقع در خیابان حقوقی تهران) آموختن سنتورنوازی را نزد استاد مهران مشکری و بعد استاد مجید کیانی آغاز نمود.
نوید جمشیدی در حال تعلم سنتور در کنار استاد مجید کیانی / اوایل دهه ۷۰ خورشیدی
آموزشگاه ساز و نوروز توسط زندهیاد بانو «ایران لطفی» (خواهر استاد محمدرضا لطفی) پایهگذاری شده بود و بعدها به «مکتبخانه میرزا عبداله» تغییر نام داده شد.
نوید جمشیدی، در کنار استاد محمدرضا لطفی در اولین سفر لطفی به ایران، پس از انقلاب اسلامی در منزل ایشان در خیابان گاندی.
جمشیدی جوان، به دنبال مجید کیانی به موسسه موسیقی «سرو ستاه» (در حوالی میدان ۲۵ شهریور (هفت تیرکنونی) ) رفت و تا اواخر دهه ۷۰ چند بار ردیفهای موسیقی میرزاعبداله را دوره کرد. او در پایان مجوز تدریس و استادی هم گرفت و در میانه دهه ۷۰ خورشیدی، در جشنواره موسیقی فجر از او تقدیر به عمل آمد. همزمان با ورود به دوره جوانی، علاقه او نسبت به موسیقی سنتی کمرنگ و -به موازات شروع استقلال جوانی- تمایل او به سبک موزیک راک بیشتر شد و آرام آرام از سنتور نوازی کناره گرفت.
در کنار استاد «حسن صدر سالک»، از آهنگسازان و ترانهسراهای پرکار در چهار دهه ابتدایی حکومت پهلوی. منزل ایشان-اواسط دهه ۷۰ خورشیدی.
در اواخر دهه ۷۰، او که به گفته خود (در مصاحبه تلویزیونی با علیرضا نوریزاده، پخش شده در ۲بهمن ۱۳۹۶ از تلویزیون ماهوارهای ایران فردا) اکثر دوستان و همدورهایهایش ایران را ترک کرده بودند، تصمیم به مهاجرت به ایالات متحده آمریکا به جهت ادامه تحصیل گرفت که به نصیحت پدر، مقصد را به انگلستان تغییر داد. نهایتاً در کشاکشهای فراوان با خود و بدون اعمال نظر دیگران، از مهاجرت صرفنظر کرد و به تحصیل در تهران و همچنین کار در روزنامه پدرش (ابرار اقتصادی) از سال ۱۳۷۹ خورشیدی، مشغول شد.
در اولین مصاحبه تلویزیونی با دکتر علیرضا نوریزاده-سال ۱۳۹۶
فعالیتهای اقتصادی:
نوید جمشیدی از دوران نوجوانی، تمایل زیادی به راهاندازی کسب و کار و همچنین انجام فعالیتهای اقتصادی کلان داشت. در نوجوانی و پس از تسلط بر ردیفهای سازیِ موسیقی اصیل ایرانی -جهت کسب درآمد- تصمیم به تدریس ساز سنتور گرفت. پس از آن و همزمان با اخذ مدرک نجات غریقی -باز هم در راستای کسب درآمد- مشغول به کار در استخر سازمان آب تهران شد. اما در نهایت و پس از آزمایش این چند کار، بالاخره در سال ۱۳۷۹، به اصرار خودش وارد محیط مطبوعات شد، روزنامه ابرار اقتصادی.
نوید جمشیدی، نفر سوم از چپ، در تحریریه روزنامه آسیا. تهران - سال ۱۳۸۰
اینجا بود که علاقه و استعداد او نسبت به روزنامهنگاری آشکار شد ولی با توجه به اینکه ناشر این روزنامه پدر او بود و تا آن زمان ارتباط خاصی با او نداشت، طبیعتاً در ابتدای کار دچار مشکلاتی شد. کار را ابتدا در حوزه تبلیغات مطبوعاتی و سپس در حوزههای فنی چاپ روزنامه شروع کرد. روزها در دفتر روزنامه واقع در خیابان پنج فاطمی مشغول بود و بعضی شبها هم به چاپخانهای واقع در شرق تهران میرفت.
در دیدار احمد ابریشمچی، فعال اقتصادی مشهور ایرانی. اوشان - ابریشم سرا - ۱۳۹۶ .
اما اولین پیشرفت او در حوزه مطبوعات از سال ۱۳۸۰ و همزمان با تأسیس آسیانیوز ایران رقم خورد. جمشیدی جوان، از ذوق تأسیس یک روزنامه جدید بنام پدرش، چند شبانه روز همراه افرادی بود که مشغول تجهیز ساختمان جدید روزنامه (که پدرش خریده بود) بودند. در نهایت از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ در قسمتهای گوناگون روزنامه کار کرد و تجربیات اولیه اندوخته شد.
نوید جمشیدی به همراه پدر. باغ سفارت ایتالیا، فرمانیه-تهران-سال ۱۳۹۷
اولین حادثه تلخ کاری او در مطبوعات، به تیرماه ۸۲ بر میگردد. زمانی که پدر او توسط نیروهای امنیتی دستگیر، روزنامه مطبوع او توقیف و پس از چند روز ساختمان محل کار آنها هم به دستور قضایی پلمپ شد، خود او هم برای اولین بار توسط نیروهای امنیتی بازجویی شد. نوید جوان، نگران، آواره و مستأصل بود. پدر در حبس بود و اکثر دوستان و همکاران هم از او فاصله گرفته بودند، این روزگار تلخ ۴۰۰ روز به طول انجامید !
در دیدار دکتر مهدی خزعلی. تهران - دفتر وقت «سرای قلم» سال ۱۳۹۷
در این فاصله، جمشیدی جوان باز هم به فکر پیشرفت و کار بود و به برای کسب درامد دست به کارهای متفرقه زد، از جمله فروش سنگ ساختمانی، انجام معاملات ملکی، خرید و فروش عتیقه و کارهای متفرقه دیگر. تا در نهایت (سال ۱۳۸۳) و پس از بازگشایی مجدد روزنامه، به حرفه مورد علاقه خود بازگشت.
نوید جمشیدی در چاپخانه آسیا / زمستان سال ۱۳۸۳
در اواخر سال ۸۳ و همزمان با انتشار دوره جدید آسیانیوز ایران، جمشیدی دست به شروع انتشار هفته نامهای بنام کتاب آسیا زد که هر شنبه ضمیمه آسیانیوز ایران چاپ و منتشر میشد. موضوع اصلی این هفته نامه؛ معرفی، نقد و بررسی، مصاحبه و اخبار پیرامون حوزه کتاب و نشر بود، این دوره که حدود یکسال بیشتر نبود، شروع دوره حرفهای روزنامه نگاری او بود.
نوید جمشیدی، در دفتر تحریریه هفته نامه کتاب آسیا. تهران-سال ۱۳۸۴
جمشیدی در زمان انتشار کتاب آسیا، با افرادی همچون : انور خامهای، عبدالرحیم جعفری، بیژن ترقی، علی بهزادی، سیامک پورزند، علی دهباشی و شمار بسیاری از اهالی کتاب و قلم همکاری و مراوده داشت که باعث حضور جدیتر او در فضای نشر شد.
نوید جمشیدی و سیامک پورزند. لابی ساختمان روزنامه آسیا، سال ۱۳۸۴
همین حضور او را ترغیب به راهاندازی کتابفروشی کرد و در سال ۱۳۸۴، کتابفروشی پروچیستا را در سهراه آذری (بخشی از ملک پدری خود) تأسیس کرد.
تصویر جواز عضویت در اتحادیه ناشران و کتابفروشان وقت
نوید جمشیدی در همان سال شرکت «رسانهسرای پروچیستا» را به هدف انجام رسمی امور رسانهای ثبت رسمی کرد و به عضویت اتحادیه ناشران و کنابفروشان (به مدیریت حسن کیاییان) نیز درآمد.
نوید جمشیدی به همراه عبدالرحیم جعفری(مالک و بنیانگذارانتشارات امیرکبیر)در منزل ایشان(الهیه تهران)سال ۱۳۸۳
در ادامه کار و به نیت کسب درآمد بیشتر، عضو اتحادیه نوشتافزار و لوازم مهندسی هم شد و یک کافه رستوران بنام کافه آسیا هم در مجاورت کتابفروشی خود بنا کرد. جمشیدی یکی از اولین فروشگاههای رسانهای (Media Shop) ایرانی را نیز در آن سالها راهاندازی کرد و با شراکت با تولیدکنندگان و واردکنندگان، به فروش مجازی دستگاههای ورزشی و لوازم آشپزخانه نیز پرداخت اما مجدداً روزنامه مطبوع او در سال ۱۳۸۴ تعطیل گشت و جمشیدی در جهت گسترش کار، وارد خرید و فروش و همچنین واردات ماشینهای چاپ کوچک و دستگاهای لیتوگرافی، برش، صحافی و دستگاههای مشابه شد که با فروش ناگهانی و بیخبر ملک پدری، تمام این تلاشها به بنبست رسید.
نوید جمشیدی و مهران مدیری(کارگردان و هنرپیشه ایرانی)در کتابفروشی پروچیستا.سال ۱۳۸۵
او با اندک اندوخته خود و ماحصل فروش برخی ماشینآلات چاپ، پرداختهای خود را تسویه نمود و در منطقه زعفرانیه دفتری را جهت کار رهن کرد. کار جدید در حوزه صنعت ساختمان بود، سرویس ساختمان آسیانیوز ایران بنام «ساختمانهای گرانقیمت!». در این بخش جدید، جمشیدی به معرفی، نقد و خرید و فروش املاک گارانقیمت شمیران مشغول شد که پس از حدود ۲سال و بدلیل رکود در بازار مسکن، تدریجاً از این حوزه خارج شد.
او به فعالیت مطبوعاتی خود (بیشتر در حوزه اقتصاد سیاسی) ادامه داد تا در سال ۱۳۹۶ تصمیم به راهاندازی رسانه آنلاین خود با عنوان آسیانیوز ایران گرفت.
نوید جمشیدی و محمدرضا خاتمی(دبیرکل جبهه مشارکت و نایب رئیس مجلس ششم اسلامی)در غرفه آسیا در نمایشگاه مطبوعات،مصلای تهران.سال ۱۳۹۵
نوید جمشیدی از سال ۱۳۹۶ سردبیر آسیانیوز است، وبسایتی خبری تحلیلی که با تیمی متخصص به انتشار و بررسی اخبار ایران و جهان میپردازد.
نوید جمشیدی(نفر وسط)در مراسم تقدیر از ۱۰شخصیت برتر کسب و کار ایران
نوید جمشیدی، به عنوان روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل ایران و همچنین سردبیر پایگاه خبری-تحلیلی آسیانیوز، در سال ۱۳۹۹خورشیدی به عضویت فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ) درآمد.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران یا به طور مختصر «آی اف جی»(IFJ) بزرگترین سازمان دربرگیرنده روزنامهنگاران در جهان است. این فدراسیون در سال ۱۳۰۵ خورشیدی (معادل 1926 میلادی) با نام «Fédération Internationale des Journalistes (FIJ)» برای اولین بار در شهر پاریس پایهگذاری شد و در سال ۱۳۲۵ شمسی مجددا فعالیت خود را با نام «International Organization of Journalists (IOJ)»از سر گرفت.
خانوم «لیندال ساکس» سفیر وقت استرالیا در ایران در دیدار نوید جمشیدی. باغ سفارت ایتالیا-فرمانیه/تهران-سال ۱۳۹۸
در جریان جنگ سرد و در سال ۱۳۳۱ خورشیدی اعضای عضو کشورهای غربی فعالیت این سازمان را به شکل و شمایل فعلی در شهر بروکسل آغاز کردند. در حال حاضر این فدراسیون نماینده بیش از ۶۰۰ هزار روزنامهنگار عضو این نهاد مدنی در بیش از ۱۴۰ کشور جهان است.
جمشیدی در بهار سال ۱۴۰۰ موفق به اخذ مدرک روزنامه نگاری از دانشگاه معتبر نورث وست (NorthWest) نیز گردید.
جمشیدی عضو «انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران» و «انجمن صنفی روزنامه نگاران آزاد تهران» نیز میباشد.
نوید جمشیدی در مراسم افطار انجمن صنفی روزنامهنگاران، همراه با ماشاالله شمسالواعظین (محمود شمس)، سال ۱۴۰۱ - هتل پارسیان کوثر.
مصاحبههای تلویزیونی:
در زمستان سال ۱۳۸۴ (January, 2006) ، مجدداً روزنامه مطبوع نوید جمشیدی توقیف موقت شد و در همین ارتباط، برخی رسانههای بینالمللی (از جمله فاکس نیوز) با او تماس گرفته و گفتگو کردند.
امیر «عباس عسگرزاده»، مدیرعامل بانک حکمت ایرانیان، در دیدار نوید جمشیدی.
این موضوع موجب شروع حضور جمشیدی در رسانههای تلویزیونی خارج از کشور شد ولی به دلیل اتفاقات گذشتهاش و نگرانی از آزار دستگاههای امنیتی، او درخواستهای مصاحبه را رد میکرد تا دی ماه سال ۱۳۹۶. در آن سال و همزمان با اعتراضات وسیع مردمی در دی ماه، نوید جمشیدی به دادگاه مطبوعات احضار شد.
از راست به چپ: محمد نوریزاد، نوید جمشیدی و صادق زیباکلام در مصاحبه تلویزیونی با جمشید چالنگی. سال ۱۳۹۷
او که با توجه به حوادث تلخ سال ۱۳۸۲ بسیار نگران بود، تصمیم گرفت که به اطلاعرسانی و مصاحبه با رسانههای خارج از کشور تن دهد. لذا یک گفتگوی یک ساعته تفصیلی با علیرضا نوریزاده کرد که از تلویزیون ایران فردا در همان زمان پخشِ جهانی شد.
در دیدارگری لوییس، نماینده وقت سازمان ملل متحد در ایران. تحریریه روزنامه آسیا-تابستان ۱۳۹۵
این شروع مصاحبه جمشیدی با رسانههای مختلف جهان به عنوان تحلیلگر و روزنامهنگار بود، مصاحبه با رسانههایی مثل ZDF آلمان ، Deutsche Welle آلمان، Al Jazeera قطر ، Anadolu Agency ترکیه ، A Haber ترکیه ، Global News کانادا ، Voice of UAE ، کیهان لندن ، موسسه ترویج جامعه باز ، ایران وایر ، ماهنامه خط صلح و همچنین تلویزیونهای فارسی زبانی که در خارج از ایران حضور داشتند، مثل : صدای آمریکا، بیبیسی، تلویزیون من و تو، تلویزیون ایران اینترنشنال، رادیو فردا، تلویزیون پارس، تلویزیون کانال یک، شبکه جهانی کلمه، تلویزیون محبت، تلویزیون اندیشه و چندین تلویزیون و رادیو و وبسایت دیگر. پیش از آن هم با رادیو فرهنگ و تلویزیون افق صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم مصاحبه داشت.
در مصاحبه با تلویزیون افق ، نمایشگاه مطبوعات ایران-۱۳۹۵
جمشیدی از آن سال هر ۲هفته یکبار، حدوداً یک مصاحبه را قبول میکرد که همین موضوع باعث تهدید، احضار و مشکلات دیگری برای او در ایران شد.
در مصاحبه با رادیو فرهنگ . استودیو صداوسیمای جمهوری اسلامی، جام جم. تهران-۱۳۹۵
احضار و بازجویی:
اولین بازجویی نوید جمشیدی مربوط به شبی است در تیر ماه سال ۱۳۸۲ که مأموران امنیتی به دفتر آسیانیوز ایران هجوم آورده بودند و جمشیدی را در لابی ساختمان روزنامه مورد سؤال و جواب قرار دادند.
بار دوم در سال ۱۳۹۱ بود که طی تماسی از وزارت اطلاعات احضار شد و به گفته وبسایت تحقیقی «خبرنگاری جرم نیست» این بازجویی ۷ ساعت به طول انجامید.
بار سوم، پرونده جمشیدی -بابت نوشتن مجموعه مقالاتی در ارتباط با فساد شبکه بانکی- از سوی دادسرای فرهنگ و رسانه قوه قضاییه جمهوری اسلامی به دادگاه مطبوعات در دی ماه ۹۶ ارجاع داده شده که در آن دادگاه از سوی هیأت منصفه با تخفیف، مجرم شناخته شد.
بار چهارم هم نوید جمشیدی با شکایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ارتباط با یکی از مصاحبههایش در سال ۱۳۹۹ احضار و به پرداخت جریمه نقدی محکوم شد.
تصویر یکی از کیفرخواست ها، بر علیه نوید جمشیدی، توسط قوه قضاییه جمهوری اسلامی به دلیل انجام یک مصاحبه تلویزیونی!
بار پنجم به علت نوشت مقالهای در رادیو فردا در سال ۱۴۰۰ به دادسرا احضار شد.
بار ششم که شدیدترین دستگیری او به حساب میآید، مربوط به پاییز سال ۱۴۰۱ و در جریان خیزش مردمی موسوم به «زن، زندگی، آزادی» بود.
نوید جمشیدی، دقایقی پس از آزادی، جلوی زندان اوین
ساعتی پس از نیمه شب شنبه دوم مهرماه ۱۴۰۱، ۱۲ مأمور مسلح وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در قالب ۳ خودرو، با شکستن درب منزل جمشیدی و تفتیش شدید خانه او، اقدام به بازداشت وی و ضبط وسایل کاری و شخصی و همچنین دستنوشتههای او کردند.
در این دوره ۶۰ روزه دستگیری، نوید در بندهای ۲۴۰ ، ۲۰۹ و ۳۵۰ زندان اوین در سلولهای انفرادی و چند نفره، دهها بار با چشمبند و شرایط سخت، مورد بازجوییهای طولانی و سنگین و همچنین ضبط اعترافات اجباری در هتل پارسیان آزادی قرار گرفت.
او سرانجام و با پیگیرهای مکرر خانواده، تیم حقوقی، دوستان و همکاران در سرتاسر جهان، شامگاه چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱، به قید وثیقه یک و نیم میلیارد تومانی، به طور موقت به خانه بازگشت.
نوید جمشیدی، ساعتی پس از آزادی..
در اواخر دی ماه همان سال، پرونده این روزنامهنگار به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی عموزاد (که جانشین قاضی مقیسه بود) ارجاع داده شد و در نهایت، نوید در دادگاه بدوی به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به ۱۰ ماه حبس تعزیری، ممنوعیت از هرگونه فعالیت رسانهای و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
نوید جمشیدی پس از کلی پیگیری توانست بخشی از اموال بردهشدهاش را از وزارت اطلاعات پس بگیرد و در بهمن ۱۴۰۱ شامل عفو رهبری شد و به زندان باز نگشت.
نوید جمشیدی که در اوین ریش صورت را نتراشیده بود!