⭕️ در این قسمت
➖ سال ۱۳۴۲ است. ر. اعتمادی با اتوموبیل ایزابلا آلمانی و تورج فرازمند در رنو دوفین فرانسه پشت چراغ قرمز خیابان نادری ایستادهاند. فرازمند به اعتمادی میگوید: «من حاضرم با تو مسابقه بدم.» اعتمادی نگاهی به او میاندازد، هرزگازی میدهد و میگوید: «همین حالا هم حاضرم.» و بیآنکه منتظر پاسخ بماند از روی بلوار خیابان نادری عبور میکند و گاز را تا تَه پُر میکند.
➖ آقای مهندس عطاردیان از پروژهی پر ماجرای دشت مغان میگوید که تا آن زمان یکی از بزرگترین پروژهایی بود که به بخش خصوصی واگذار میشد؛ ساخت ۴۰۰۰ واحد مسکونی در دشت مغان. در بحبوحهی انقلاب ۵۷، آقای بهروزیه و عدهای از مردم کلیبر به کارگاه ساخت حمله کردند و همهی ماشینآلات سنگین را بردند. آقای عطاردیان اعتراض میکند و شکایتاش را به مجلس میبرد. دولت جدید از ساخت پروژه منصرف میشود و کار میان آسمان و زمین میماند.
پنجشنبه ( ۲۰ خرداد ۱۴۰۰)