یکشنبه / ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ / ۰۹:۳۱
کد خبر: 10281
گزارشگر: 213
۱۱۶۴
۰
۰
۵
یادداشت/بهزاد اسدی

شرم؛ اِروس اخلاقی/مرگ بر عشق یعنی مرگ بر تفکر!

شرم؛ اِروس اخلاقی/مرگ بر عشق یعنی مرگ بر تفکر!
اِروس در عصر حاضر ، نابودی خود و هجوم بر ویران کردن بی حد و حصرش به سر می برد در جایی که حال باید اِروس را از بعد های مختلفی در جوامع فرا تکنولوژی و بی هیچ انگاری محض نجات داد از مهم‌ترین مباحث امروزی بشر سقوطِ، نابودی و از بین بردن اخلاق است.

به گزارش آسیانیوز، بهزاد اسدی، فیلمساز و دانشجوی دکتری فلسفه هنر:مرگ بر عشق گفتن یعنی مرگ بر تفکر/آلن بدیو/ در گفتمان فلسفی بحث اِروس و مباحث جانبی او (جنسی، زیبایی، عشق، وسوسه، محرک زندگی و...) بسیار زیاد هست اما اِروس در عصر حاضر ، نابودی خود و هجوم بر ویران کردن بی حد و حصرش به سر می برد در جایی که حال باید اِروس را از بعد های مختلفی در جوامع فرا تکنولوژی و بی هیچ انگاری محض نجات داد از مهم‌ترین مباحث امروزی بشر سقوطِ، نابودی و از بین بردن اخلاق است.

اِروس هم از این قاعده مستثنا نیست. بیونگ چول هان در کتاب تقلای اِروس به مبانی و نشانه‌های نابودی اروس اشاره دارد و حتی در مثال های درست سینمایی فیلم ملانکولیا ساخته لارس فون تریه و نگاه اروس گونه او اشاره دارد، اما در همین سال یک فیلم دیگر بسیار مهم ساخته شده است کمی مهجور و پنهان تر مانده شاید به خاطر لایه روی شدید اروتیک آن کمتر می شود هسته اصلی و مفهوم دقیق و عالی فیلم شرم را دریافت کرد موضوعی که به تلخی تمام دارد اِروس و نابود کردن او در جامعه پیشرفته نئولیبرال در زیر یوغ از بین بردن اخلاقیات و پاکسازی مفهوم و ساختاری مهم در تاریخ وجودی انسان ، یعنی اخلاق را نشان میدهد.

اخلاق در کل تاریخ تفکر و اندیشه ای جای مهم در ارکان فکری و جاری انسان دارد. انسان ها از پیشاسقراط تاکنون در مباحث عقلی، علمی و عملی خود اخلاق را سنگ معیار خود قرار دادند چونکه اخلاق اولین، مهم ترین و کاملترین قاضی زندگی بشر است.

  در فیلم شرم میان تمامی صحنه ها و نماهای زندگی مرد تنها به عنوان نماد و بشر امروزی، ما دو لایه کامل و دقیق می بینیم یکی صحنه های جنسی شدید با نوع ، حالات، شکل و فرم های مختلف که می تواند لایه سطحی یا پوسته روی نمایان باشد تحت عنوان بشر تنها، راننده شده و حریص جوامع دیجیتالی امروز با نماد هایی چون رنگ های سرد، در یک برج بلند عاج وار، تنهایی مفرط ، انزوا ، زندگی پوچ و مصرفی سکوت و تلخی سرد عجیب که با تصاویر روابط مختلف جنسی این نابودی بشر و نیهیلیسم انسان امروزی ایماژش کامل می شود. و این پیام را به درستی نشان میدهد که امروزه موفقیت در رابطه جنسی و از نگاه سرمایه داری به کامیابی جنسی معنی عشق گرفته است و هم دست این جنایت فردگرایی معاصر است.

این لایه اولیه شرم و پوسته روی آن است اما در جلوتر به لایه زیرین و اصلی خواهیم رسید ولی قبل از آن باید نقطه مقابل اِروس که در اینجا سی سی (خواهر) می باشد به شخصیت مرد تنها یعنی براندون برسیم یعنی لیبیدو، دنیای امروزی دنیایی به شدت رو به خودشیفتگی دارد.

لیبیدو، ساختار مرد کامل لیبیدوایسم به شکل تعاریف فروید است. اما این لیبیدو که در مقابل اِروس می ایستد کاملا مثل او خواهان رابطه جنسی است اما با نیت و قصد های متفاوت یکی برای لذت جویی عاشقانه و یک جور ستایش عشق در مسیر والا و دیگری فقط برای رضایت خود ، آرام کردن ذهن و جسم خود در جستجوی روابط و افراد مختلف می باشد.

 

  ما در لایه نمادین تا انتهای یک لیبیدو خودشیفته، مریض، تنوع طلب و تنها را می بینیم و سوال های فراوانی در ذهن ما شکل می گیرد که چرا این مرد به دنبال درمان خود نیست؟ چرا این مسیر نابودی را دارد طی می کند؟ چرا با تنها خواهر خود انقدر بد رفتار می کند؟ چرا نمی تواند با انسان ها ارتباط نرمال بگیرد؟ و چراهای فرمی و معنایی دیگر؟!
از سکانس اول و آخر می توان مفاهیم اخلاقی کلی فیلم را ببینیم هر دو نما در واگن مترو است هر دو نما به یک شکل و فرم می باشد هم زن همان زن است و هم مرد همان مرد لیبیدوی ما و هم دست چپ زن همان انگشتر تعهد ازدواجی را دارد ! اما فرق در دیدن و ندیدن حلقه و به فکر فرو رفتن مرد (براندون) در صحنه آخراست.

شرم؛ اِروس اخلاقی/مرگ بر عشق یعنی مرگ بر تفکر!

این همان سنگ بنا های اولیه اخلاقی در یک جامعه است چیزی که در فلسفه سنت گرایی فیلسوفان به آن اشاره می کنند و از بسط مفهوم سمبلیک برای انتقال مفاهیم هنر و کارکردهای اخلاق مدار کردن و تفکر انگیز جوامع با نگاه تفکر تاریخی و انتقال نسل به نسل دیگر تحت عنوان Tradition استفاده می کنند همین حلقه در دست مرد و زن امروزی و معنای حلقه در انگشتهای هر دست یک اشاره کلی و صریح برای انتقال یک مفهوم اخلاقی دارد و چیزی که به دقت تمام در دو ورژن مختلف در دو صحنه شروع و پایان به آن اشاره دارد این نگاه مرد به حلقه زن برای ما گوشزد مهیبیست.

وقتی سی سی (خواهر) با همکار و رئیس متاهل و دارای فرزند براندون (برادرش) در خانه و تخت او همبستر می شود ، برادر از شدت ناراحتی خواهرش را مواخذه میکند که می دانستی او زن دارد و خواهر با سادگی تمام و حقیقت گویی انکار میکند که نمی دانسته چون رییس قبل هم خوابگی و معاشرت حلقه خود را از دست بیرون آورده بود.
در سوی اخلاقی دیگر ماجرا که وقاحت و بی اخلاقی آمیخته می شود (فردا روزی) رئیس در حال تماس تصویری با فرزندش، براندون (مرد لیبیدوی ما را) مواخذه می کند که در کامپیوترش تصاویر مستهجن زیادی یافت شده و این در وجه عمومی انسانی در اداره و جامعه مناسب نیست و زننده می باشد.

تناقض بی اخلاقی عجیب می شود. مرد متاهل در خارج از اداره در خانه خود مرد با خواهرش رابطه دارد اما فردا در اداره دوباره یک فرد اخلاق‌مدار و رئیس پرسشگر می شود این بی اخلاقی در تصویر اخلاق گرایی جامعه نئو امروزی تفاوت وجوه زندگی شخصی و زندگی فرامدرن اجتماعی را نشان می دهد که شما فقط در هنجار اجتماعی باید اخلاق مدار و قانونمند باشید ولی در زندگی فردی و شخصی خود هر گونه بی اخلاقی و ناهنجاری برای آرامش ، حس لذت جویی و جاه طلبی خود انجام دهید هیچ اشکالی ندارد این تناقض همان فرق جامعه اخلاقی و جامعه اخلاق نشان (تظاهر) بی اخلاق است.

«هربرت مارکوزه در کتاب اِروس و تمدن می نویسد؛ تضاد بین غریزه حیات (اروس) و غریزه مرگ از نظر فروید، لیبیدو فراگیر (نارسیستی) جانشین این دو مفهوم می شود ، تصور اولیه که فروید میل جنسی دارد خیلی دور از اروس در مقام غریزه حیات است. اِروس به عنوان محرک زندگی در چنگال تاناتوس محرکه مرگ قرار می گیرد و نابود می شود.»

---------

بیشتر بخوانید

نشانه های «نگران کننده» طلاق

-------------------------------------------

حال میرسیم به نقطه مهم و لایه زیرین و اساسی فیلم شرم همان پوسته پنهانی که در زیر یوغ و لایه رویی مجالی برای تعمق و تفکر باید بیابد. تمامی چراهای سوالی ما در همین لایه واقع شده که بسیار دهشتناک، دلگیر و دل شکن هست. در نوشته و حتی بعضی رمان ها روابط با محارم موضوع مهم و تاحدودی جالب توجه بوده است.

همچون افسوس او یک خرابکار است نوشته جان فورد در سال ۱۶۳۳ میلادی یا رمان لولیتا نوشته ولادیمیر ناباکوف در سال ۱۹۵۵ یا سه گانه مشهور سوفوکل اُدیپ شهریار، اُدیپ کولونوس، آنتیگونه و حتی الکتروا معروفش، اما در تمامی این دست موارد یا فرد نمی داند که او خواهر مادر یا پدرش است و ندانسته عاشق میشود یا یک وجه خواندگی دارد. که در بعضی از ادیان فرد میتواند با فرزند خوانده یا نامادری خود وصلت کند.

اما در فیلم «شرم» موقعی تمامی موانع سوالی و تفکر آمیز برای ما برداشته می‌شود که متوجه رابطه این برادر و خواهر می شویم یعنی جایی که میفهمیم براندون (برادر) عاشق، دلباخته و مجنون خواهر کوچک خود شده است و در نقطه مقابل سی سی (خواهر کوچک) نه می داند، نه همچین حسی به برادر خود دارد و نه حتی در دورترین نقاط ذهنش می تواند چنین تصویر یا نگاهی به برادر بزرگ خود داشته باشد و روح اِروسی او ، پاک و بی خبر از این ماجراست در اینجا مقابله لیبیدو و اِروس شکل می گیرد، تمامی هسته مهم فیلم معنا میشود. حال تک تک سوالات پر از ابهام ما جوابی بر خود می گیرند. سی سی (خواهر) در سوال بزرگ خود می باشد که چرا برادر او را پس میزند، از او حمایت نمی کند، از او فاصله می گیرد و نمی خواهد او را ببیند!

براندون برای رهایی از این عشق نفرینی (ممنوعه) که در تمام قانون های بشری، مدنی، شرعی و عرفی، دینی، مذهبی، عقلی و اخلاقی یک مورد رد شده است و خود این را می داند چاره ای از این شرمساری ابدی ندارد. او دست به انتحار شخصی می زند. اول خواهر کوچک بی پناه را از خود طرد کرده، بعد به یک انزوا تنهایی و فراموشی مصرفی پناهنده شده، خود را با هر ابزار، امکان و راهکار رابطه‌ای و جنسی به شکل اعتیاد وار خالی و خلع سلاح میکند تا به نقطه صفر مرزی جنسی و رابطه ای برسد جایی که شاید بتواند برچسب ذهنی رابطه جنسی با خواهرش را در مغز خود کم کند یا به صفر برساند او برای این نابودی معنا انسانی هیچ خط و خطوط اخلاقی ندارد.

تا جایی که آشنایی و قرار با یک زن سیاه پوست او را به یک رابطه عاشقانه میرساند و براندون دست رد می زند و نمی تواند به پیش برود چرا؟ چون او در تمام سلولهای مغزش عاشق خواهرش ست و این حس خیانت یا انجام رابطه عاشقانه که او را یاد سی سی بیندازد نمی گذارد او پیش برود و نگاه عاشقانه ای در عصر بی معنای امروز با فردی داشته باشد. اما خواهر که یک اِروس تنها مانده و در مرز نابودیست همان عشق گمشده است.

یعنی اِروس در مفهوم عشق در مثلث (تلاش ، فقر و زیبایی) زیبایی (ظاهر، نگاه، حضور، صدا و...) فقر (شرایط بحرانی، تنهایی، تنگدستی مالی و وجودی و... ) و تلاش (به معنای وجود داشتن در جامعه امروزی، در میان آدم ها، ارتباط با تنها فرد خانواده‌اش یعنی برادر به عنوان تنها دارایی معنایی موجود زندگی)‌.
اولین برخورد ما با سی سی به عنوان اروس وقتیست او کاملاً برهنه و زنانه وار در حمام مقابله براندون (برادر) ایستاده چه تضاد عجیب و پر معنایی خواهر در عین نگاه برادری به مرد یک اِروس آماده رابطست و مرد در عین نگاه لیبیدوی و جنسی یک شاکی و مبهوت است.
بیونگ چول هان می نویسد؛ اِروس رابطه ای با دیگریست از کامیابی و عملکرد او توانایی واقع می شود، اما لویناس در بحث اصلی دیگری خود می نویسد؛ مذموم بودن دیگری- یعنی ناکجای دیگری که از تمام توانایی ها و گریزان است - اساس تجربه اِروتیک است.

ما در جای متوجه عشق برادر میشویم که دختر در یک رستوران آهنگ نیویورک (در اینجا شهر نیویورک نماد همه وقوع غرب است به عنوان ابر شهر جوامع پیشرو از سرمایه، تنهایی، فردگرایی، گسست و...) را به زیبایی می خواند و اِروس کامل ما تکمیل می شود نگاه برادر به او و اشکی که میریزد (دوبار در فیلم گریه میکند دو گریه کاملا متفاوت با معانی مختلف) در همین لحظه عشق، تابو، زندگی عاشقانه، خواهرانگی و اِروس اخلاقی در نقطه پیچیده درهم رو به نابودی می رود، در عصر پسامدرن دنیای فردگرایی مصرف زده امروزی، حذف اخلاق در راس تمام امور است و شاخه هایش (دین، اعتقاد، وجدان، آبرو و حتی خداست).

بی اخلاقی یا بهتر بگوییم پاک کردن اخلاق به خصوص در جوامع سرمایه داری برای از بین بردن موانع برای درآمد زایی، کسب پول و قدرت بیشتر است و همچنین در جوامع کمونیستی که هیچ مانع اخلاقی با حذف اول خدا برای خود نمی گذارند تا مسیر برای اهداف خودشان (قدرت، گسترش، نابودی و...) بیشتر شود.

در جایی از فیلم شرم در ایستگاه مترو سی سی (خواهر) نزدیک براندون (برادر) می شود و با او شوخی میکند و یک موی زن را از روی شانه های برادر میخواهد بردارد که این با عصبانیت و ممانعت براندونست ، او تعجب می کند، در کل این صحنه‌ها ما یک اِروس در حال نابود شدن را میبینیم و یک لیبیدو تنها در مسیر انحطاط و منفک سازی خود.
در صحنه بیمارستان و خودکشی خواهر مای بیننده همراه با برادر، همگی متوجه بارها و بارها خودکشی سی سی (دختر) در نماد و قامت اِروس می شویم او در این عصر حاضر بارها خود خواسته دست به پایان خود زده است. چون هیچ سوی امیدی برای نجات خود نمی بیند او تنها، بی پناه، فقیر و درمانده است.

تنها و آخرین مأمن و تکیه گاه او برادرش است که اینگونه در لیبیدو ، تاناتوس (محرک مرگ) خود اثر است. وقتی برادر در زیر باران در خارج از بیمارستان گریه میکند دیگر از روی عشق یک عاشق برای معشوق نیست این بار برای اِروس (خواهرک) خود که اینگونه بی پناه مانده است گریه می کند و همچنین تسلیم و مبهوت خود بر زمین، زار نیهیلیسم نابودی معنای بشر را سر می دهد.

شرم در نگاه اولیه و پوسته روی بر یک فرد، یک شخص به عنوان مردی در اجتماع، برادر بزرگتر و یه لیبیدوست. اما شرم اصلی در واقع در لایه زیرین و تفکری به معنای شرمساری یک فرد یا شخص نیست بلکه شرمساری بر یک سیستم، تفکر، جامعه و اجتماع بدون اخلاق است این شرم بر روابط امروزی، دیالکتیک، هنجار شکل گرفته جوامع و ساختار عصر تکنولوژی زده پست مدرن انسانیست./

آسیانیوز
https://www.asianewsiran.com/u/6zo
اخبار مرتبط
چند ویژگی در عادات زن و مرد، ممکن از روز نخست دیدار سبب خراب شدن رابطه شود.
رعایت جزییات در سیاست داشتن، اولویت دادن به همسر، عدم مقایسه،رابطه جنسی و موارد دیگر؛ چگونه می تواند زن و شوهر موفق بسازد؟
در سال های اخیر در ایران در حالی که مردان جوان توانایی ازدواج ندارند، زنان و دختران به مردان مسن گرایش نشان می‌دهند و برخی مردان مسن حاضرند برای زنان جوانتر که گاه تفاوت سنی آن‌ها به بیش از ۳۰ سال می‌رسد، ماهیانه هزینه‌های میلیونی را انجام دهند؛ این قبیل مردان به «شوگرددی» معروف هستند.
فرش قرمز فیلم «با من ازدواج کن» (Marry Me) در لس‌آنجلس بار دیگر صحنه ابراز محبت صمیمانه بن افلک و جنیفر لوپز شد و در یک صحنه بسیار پراحساس افلک، جنیفر را در آغوش گرفت و سر او را بوسید.
به عقیده روانشناسان مردان اصلا دوست ندارند که همسرشان در برابر دیگران از آنها ایراد گرفته و انتقاد کند.
در طلاق عاطفی، زوج ها با اینکه زیر یک سقف زندگی می کنند؛ اما پیوند عاطفی آنها متزلزل و ناپایدار است یعنی مشکلات و افکار دیگری برایشان اهمیتی ندارد؛ در حالی که مسایل نگران کننده دیگری نیز قبل از طلاق عاطفی رخ می دهد که اغلب از آن بی اطلاعیم.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید