به گزارش آسیانیوز، نوید جمشیدی، روزنامه نگار: مدتی است که مطالبی پیرامون «هوش مصنوعی»، پای ثابت اخبار در رسانهها شده و با توجه به تازههای این پدیده، سوالات بیجواب زیادی فکر مردم در اقصی نقاط جهان را معطوف به این پدیدهی تازهی تکنولوژیک کرده و طبعاً هیجاناتی (مثبت و منفی) در اذهان عمومی ایجاد کرده است.
تشریح جنبههای علمی این پیشرفت خارقالعادهی بشری، کار دانشمندان حوزهی این فن است و بالطبع در خصوص جزئیات تکنیکی این موضوع میبایست به منابع معتبر علمی مراجعه کرد. هدف از نوشتاری که در ادامه میآید، نه آنالیز فناوارانه، که تحلیلی مختصر در خصوص تأثیر نوظهور این پیشرفت انسانی بر یکی از مهمترین ارکان اقتصاد، یعنی اشتغال است، باشد که مفید واقع شود.
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) را بر اساس ذاتِ اختراعِ کامپیوتر در حدود شصت سال پیش، میتوان پدیدهای نسبتاً قدیمی نامگذاری کرد که در قرن بیستویکم و با توجه به پیشرفتهای حیرتانگیز در انقلاب دیجیتال، مبدل به یک تکنولوژی بسیار پیشرفته شده است. در نتیجه، بررسی تأثیر این فناوری بر مشاغل انسانی را میتوان از بعد تاریخی هم مورد توجه قرار داد تا بر اساس تجربه، به پیشبینیهای دقیقتری برای آیندهی اشتغال دست پیدا کنیم.
با وقوع انقلاب صنعتی در قرون هجده و نوزده در اروپا و متعاقب آن انقلاب دیجیتال در قرن بیستم در جهان، بسیاری از مشاغل به اصطلاح دستی مثل: کتابت، حمامی، نوازندگی در نمایشها یا کارخانهها، یخشکنی و صدها نمونهای که امروزه عجیب به نظر میآیند، دیگر تقریباً به طور کامل از بین رفتند. اما سوال اینجاست: آیا تنوع کلی مشاغل هم کم شده و یا به اصطلاح اقتصادی، نرخ بیکاری افزایش یافت؟
با توجه به شواهد و آمار، پاسخ این پرسش، یک «نه» قطعیست. و صد البته که پیشرفتهای بشری طی قرون هجده، نوزده و بیست موجب افزایش تنوع کیفی و کمی مشاغل و همچنین رشد اقتصاد عمومی جهان شده که این حقیقت، احتمالاً نیاز به مثالآوری ندارد.
برگردیم بهموضوع یادداشت، یعنی بررسی آیندهی مشاغل در عصر هوشهای مصنوعی.
با توجه به مقدمهی مختصری که در بالا ذکر شد، به طور قطع میتوان گفت که گسترش نفوذ هوش مصنوعی در ارکان زندگی نوعِ بشر هم منجر به تغییراتی گهگاه عظیم بر نوع مشاغل خواهد شد ولی پرسشی مشابه پرسش بالا: آیا کمیت و کیفیت شغلها (به صورت کلی) کاهش پیدا خواهد کرد و نرخ بیکاری انسانها افزایش خواهد داشت؟
نگارنده معتقد است که پاسخ پرسش فوقالذکر، «خیر» خواهد بود. باز تأکید میکنم قطعاً مشاغلی تغییر یا حتی نابود خواهند شد، ولی به احتمال قریب به یقین، مشاغل جدیدی که منطبقتر بر ذاتِ راحتطلب انسانیست جایگزین و یا ایجاد میشوند که نتیجهی اولیهی آن، رشد اقتصادی -به ویژه در کشورهای پیشرفته با اقتصاد آزاد- خواهد بود.
با توجه به شروع حضور تکنولوژی پیشرفتهی هوش مصنوعی در این روزها در جهان و بهجهت روشنتر شدن ادعاهای مطرح شده در این مقاله، یک نمونهی ملموس را مثال میزنیم:
ربات هوش مصنوعی چت جیپیتی (ChatGPT) که در زمان نگارش این یادداشت کمتر از پنج ماه از عرضهی عمومی اولین نسخهی آن میگذرد، به بیش از ۱۰۰میلیون کاربر در جهان دست پیدا کرده که این خود مقدمهای فوقالعاده برای خلاقیت در ایجاد مشاغل اقتصادیست.
نمونهی کارآمدی جالبی در ارتباط با این هوش مصنوعی، اخیراً به تحریریهی اقتصادی ما در «آسیا نیوز» رسید. در این طرح، بلافاصله از این هوش مصنوعیِ ابر کمپانی مایکروسافت، در جهت امور مرتبط با رمزارزها (Cryptocurrency) صحبت شد و تنها طی چند هفته، قیمت و همچنین حجم معاملات برخی از ارزهای دیجیتال، به دلیل استفادهی مردم از این هوش مصنوعی افزایش پیدا کرد. مسلماً این رشد، بستر خوبی برای کارآفرینان خلاق خواهد بود.
در ادامه نمونهای از مشاغلی که در خطر نابودی هستند را هم میآوریم:
شغل ملالآور حسابداری، یک نمونه کاریست که احتمالاً به طور کامل به هوشهای مصنوعی سپرده شود، ولی آیا این به معنای بیکاری عالمانِ حسابداریست؟ خیر!
شاید شغل حسابداری برای اجرا توسط انسان از بین برود ولی علم حسابداری طبیعتاً پابرجا خواهد ماند و عالمان حسابداری، میبایست به علم آموختن به هوشهای مصنوعی (به مانند هوشهای انسانی) به طریقی متفاوت اما سادهتری ادامه بدهند و در این جهش شغلی، یحتمل رقابتهای اقتصادی و مشاغل حاشیهای راحت، دقیق و پر سودی هم ایجاد خواهد شد.
در دیدی کلی، توجه این نکته مهم است که تکنولوژی هوش مصنوعی، در آغازِ اجرای یک تحول شگرف بر زندگی بشری است و طبیعی است که لمس مزایا و معایب آن نیاز به زمان بیشتری دارد. صد البته که در دنیای گوناگون بشری، برخی امور به سود عدهای و در عین حال به زیان عدهای دیگر خواهد بود.
مؤسسهی جهانی مکینزی اند کامپنی (McKinsey & Company) مدعی شده که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ (که نزدیک است) میتواند جایگزین ۳۰درصد نیروی انسانی فعلی در جهان شود.
این ادعا میتواند خبر مسرتبخشی برای جوامع پیشرفتهای که با کمبود نیروی انسانی مواجه هستند باشد و از طرفی دیگر میتواند خبر نگران کنندهای برای جوامعی مثل ایران که متأسفانه دارای رشد بیکاریِ انسانیست هم باشد.
در پایان، توجه به ابعاد انسانی تأثیر هوشهای مصنوعی نیز پراهمیت است، تأثیراتی که در همین شروع کار، مثبت بهنظر میآیند. نمونهی ملموس آنکه خوانندهی این مقاله، با یک جستجوی ساده در اینترنت میتواند به جزئیات آن مطلع شود، آمدن هوش مصنوعی به یاری نابینایان است که این مهم، بالذات پدیدهای مثبت و امیدبخش است.
با امید به اینکه ایرانیان از این پیشرفت شگرف بشری عقب نمانند و استفاده از این تکنولوژی، موجب اعتلای کشور عزیزمان ایران گردد./
منبع: ماهنامه خط صلح