به گزارش آسیانیوز، واکنش هنرمندان و کاربران فضای مجازی به قتل داریوش مهرجویی و همسرشدر همان لحظات اولیه قتل داریوش مهرجویی و همسرش کاربران فضای مجازی به ویژه اهالی فرهنگ و هنر به این فاجعه واکنش نشان دادند.
پرویز پرستویی (بازیگر): «سکانس پایانی تلخ! ((شوک شبانه به سینمای ایران)) چه رفتن تلخی/ چه رفتن درد ناکی / تسلیت به خانواده محترم آقای مهرجویی و همسرش / تسلیت به دخترشان / تسلیت به ایران / تسلیت به خانواده سینمای ایران
آخه این رواست ؟ یک هنرمندی که کلی با آثار خود خاطره در دل تک تک ملت ایران داشت! فقط از یک اثرش نام میبرم ((گاو))!!! مرگ بر عدم امنیت...»
لال و گریان و مبهوت به کارگردان محبوبم فکر میکنم
هانیه توسلی، بازیگر سینما و تلویزیون پستی را منتشر کرد و در آن نوشت:
خبر آنقدر هولناک است، آنقدر عجیب و مهیب است که لال شدهام. دو ساعتی است که شنیدم و درحال اشک ریختنم. لال و گریان و مبهوت به کارگردان محبوبم فکر میکنم. به مهرجویی بزرگ. به او که خلّاق و هنرمند بود. وجود نازنینش در سینما غنیمتی بود.
مهدی یزدانی خرم، منتقد و نویسنده، نیز در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت:
داریوش مهرجویی را کشتند. کشتند داریوش مهرجویی را. داریوش مهرجویی را با چاقو کشتند، با چاقو داریوش مهرجویی را کشتند. شب او و همسرش را کشتند و کشتند و خون خانهشان را برداشته حتما. او را تهدید کرده بودند و تهدید کردهبودند او را.
داریوشکُشی در شبِ پاییزی و من در نیمهشب در حالیکه هنوز نمیدانم چگونه به نبودنِ مهرجویی فکر کنم بر فعلِ «کشتن» ماسیدهام؛ و مینویسم، چون استخوانم یخ زده و هی بلند میگویم به مریم که داریوش مهرجویی را کشتند با چاقو.
-----------------
بیشتر بخوانید
داریوش مهرجویی گفت شما اشباح هستید!+ویدیو
-----------------------------------
مهراب قاسمخانی نیز نوشت:
انگار داریم توی یه کابوس زندگی میکنیم که هیچ وقت تموم نمیشه. توی یه شبی که هیچ وقت صبح نمیشه. دیگه حتی انتظار طلوع رو هم نمیکشیم. سیاهی پشت سیاهی. نکبت پشت نکبت…
منیژه حکمت، کارگردان سینما نیز با انتشار پستی عنوان کرد:
اى واى، چه کنیم با این همه درد، نگرانى، غصه، غم و… چه کنیم
همچنین مهرزاد دانش، روزنامهنگار و منتقد سینما، اینگونه به بیان حس و حال خود پرداخت:
آن هنگام که دیدیم حمید هامون از خواندن خبر سر بریدن عدهای در روزنامه بهتش زد، چه میدانستیم ۳۴ سال بعدش خودمان نیمهشب از خواندن خبر مشابه درباره خالق هامون بهتزده و شوکه خواهیم شد... این دیگر چه پلشتیای است؟
یکی از کاربران توییتر نوشته است: قتل داریوش مهرجویی و همسرش؟ چطور میشود این فاجعه را باور کرد؟
یکی دیگر از کاربران با انتشار ویدئویی از فیلم «پری» داریوش مهرجویی نوشته است: با بچهها درباره مهرجویی صحبت میکنم و ناخودآگاه گریه میکنیم مثل همین سکانس پری حال جمعی ما بعد از فاجعه.
کاربر دیگری با اشاره به فیلم «بانو» مهرجویی نوشته است: در فیلم «بانو» غریبهها وارد خانه بانو شدند و به تدریج خانه را تصرف کردند، اما در نهایت مجبور به رفتن شدند. در واقعیت غریبهها شبانه وارد خانه داریوش مهرجویی شدند. او و همسرش را سلاخی کردند و رفتند، چه پایان هولناکی. عجب نیمه شب نحسی. مات و گیجم.
یاشار نورایی
(منتقد سینمایی): « سر داریوش مهرجویی، کارگردان بیهمتای سینما و فخر فرهنگ ایران را بریدند و همسرش را هم سلاخی کردند چه بگویم؟ از کی و چی بگویم؟ از فرهنگ و مفاخر سلاخی شده؟ چرا، چرا، چرا!!! و عدالت و انسانیت چه شد؟ و این سرزمین و فرزندان و فرهنگش چه شدند؟ تسلیت به فرهنگ و تاریخ ایران و جامعه، که پاسدار خوبی برای یگانه و دردانهاش نبود و نفرین بر آدمکشان و فرهنگکشان»
ساره بیات (بازیگر): «بدرود عالیجناب... داد از این بهت و اندوه عظیم...! این همه عزیز و اکنون شما،! بغض مجال نمی دهد. یادتان تا ابد در قلب ما گرامیست. تسلیت به سرزمینم.»
هنگامه قاضیانی (بازیگر): «ساعت شش صبح شد . خواب هم مثل پرنده خودشو به در و دیوار قفس این کابوس میکوبه .خبر مثل تگرگ سنگ یخ ریخت رو تنمون . پیام های همه بچه های سینما به همدیگه این بود:
هنگامه ، یخ زدم ، شوکم منم تکرار میکردم یخ زدم ، این دو کلمه کجای قلب ماها پنهان شده بوددکه امشب هی تکرار شد .
مگه میشه همه بهم پیام بدیم و از سرمای تگرگ بی رحم یخ حرف بزنیم؟! .
سر بریده داریوش مهرجویی و همسرش . و دختری که ماند ، یک تیتر ساده نیست . این مرگ حق نیست ، مظلومانه ترین مرگ است. واای بر دل خانواده هنر و مردم هنردوست عزیز که امشب در انجماد قطرات سرد خون یخ زد .
عالیجناب داریوش جان مهرجویی و وحیده جان محمدی فر روحتان گرامی . بمیرم که درد کشیدید . کاش پرنده قفس را بشکند. قتل بین ساعت ۸:۳۰ّتا ۱۰ شب انجام شده. و هیچکدوممون نمیتونیم فریاد بزنیم ، گریه کنیم مثل هر داغداری که داغ میبیند، چون شب است و سکوت . داریم خفه میشیم .
حمید فیلمهامون : خواب میبینم در یک سردابه قرون وسطایی سلاخی میشم
مونا جان تک دختر هردوعزیز بمیرم برای قلبت»/