آسیانیوز - تاریخ نشان میدهد که با کاهش چشمگیر صادرات نفتی ایران در نخستین سالهای دهه نود شمسی، متأثر از تحریمهای بینالمللی، نرخ رشد سالانه اقتصاد ایران بهسرعت منفی گردید و حتی تا منهای هفت درصد هم کاهش پیدا کرد. در عوض وقتی در سال ۱۳۹۵، برجام امضا شد و از پیامدهای آن، صادرات نفتی ایران در اثر لغو تحریمها افزایش چشمگیری پیدا کرد، نرخ رشد اقتصادی کشور به ۱۲.۵ درصد بر اساس آمارهای رسمی کشور رسید که افزایش قابلتوجهی بود.
بدیهی است که رابطه مستقیمی بین رشد اقتصادی کشور با سطح رفاه و معیشت مردم وجود دارد. بنابراین تاثیر چشمگیر نفت را بر شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه ایران و وضعیت رفاه و معیشت جامعه را نمیتوان کماهمیت در نظر گرفت.
اما نکته قابل تأمل این است که چرا هنوز پس از تجربه عدم موفقیت اقتصاد تکمحصولی و پیامدهای مفنی آن و سالها تجربه تحریمهای مخرب، علیرغم داشتن منابع عظیم طبیعی و خدادادی و پتانسیل بالای اقلیمی نتوانستهایم در رشد و توسعه اقتصاد غیرنفتی در ایران موفق عمل کنیم؟
این تجربه سالها آزمون و خطا نکتهای است بسیار تأملبرانگیز و قابل بحث که قطعا به یک تحول اساسی در نظام مدیریت اقتصادی کلان کشور و به دنبال آن رفع موانع اساسی تولید و یک جهش نظاممند در تولید کشورمان نیاز دارد.
اقتصاد تک محصولی آسیبها و ضربههای فراوانی به نظام اقتصادی کشور میزند. پمپاژ درآمدهای ارزی نفتی به اقتصاد، متناسب با نرخ ارز، باعث میشود کالاهای وارداتی با نرخ پایینتری قیمتگذاری شوند، بنابراین کالاهای داخلی قیمت بالاتری نسبت به کالاهای وارداتی خواهند داشت. این باعث میشود مردم کالاهای وارداتی را به محصولات داخلی ترجیح دهند. این فرایند منجر میشود به اینکه اقتصاد تکمحصولی باقی بماند. بنابراین اقتصاد تکمحصولی ضربه سنگینی به تولید داخلی میزند.
در کشوری که سرشار از منابع عظیم و پتانسیلهای بینظیر کشاورزی و اقلیمی است، وابستگی به نفت و فرآوردههای نفتی داستانی است تلخ و قدیمی که دیگر زمان آن رسیده که به آن پایان داده شود. تنها با اتمام این قصه تکراری و تکیه بر منابع عظیم کشورمان است که اقتصاد ایران دوباره متولد خواهد شد.