به گزارش آسیانیوز؛ با گذر از مرکز و شمال شهر تهران و با نگاهی به برجها و آپارتمانهایی که اغلب، چراغهایشان خاموش است، میتوان به تعداد بالای خانههایی که خالی از سکنهاند، آگاهی یافت. چه اینکه گفته میشود در مناطق شمالی تهران ۳۰ تا ۴۰ درصد برجهای ساختهشده خالی مانده است. در صورتیکه برخی مسئولان، گاه و بیگاه از بستن مالیات بر خانههای خالی میگویند، بایستی به علل و ریشههای اساسی رکود فراگیر در بازار مسکن توجه داشت.
در همین زمینه به گفتوگو با ایرج رهبر، رییس انجمن صنفی انبوهسازان تهران نشستیم که در ادامه از نظرتان میگذرد:
* در شرایطی که بازار مسکن در رکود به سر میبرد، شاهد حجم بالای آپارتمانها و برجهایی هستیم که خالی از سکنهاند. این مسئله از زاویه انبوهسازی، چه تبعاتی میتواند در پی داشته باشد؟ آیا میتوان ساز و کاری ایجاد که این میزان خانههای خالی بدون سکنه باقی نماند؟
ابتدا بایستی بگویم سطح این آپارتمانها و برجها، مناسب با آن قشر هدفی که مسکن حمایتی به آنها تعلق میگیرد، نیست و درواقع برای آنها ساخته نشده است. بلکه برای قشری ساخته شده که در سطح دهکهای بالای هفت و هشت هستند و مطمئن باشید آن سرمایهگذاری که در این زمینه سرمایهگذاری کرده، حتما فکر این مسئله را کرده است که بتواند امکان برگشت سرمایهاش را فراهم کند. حالا ممکن است بگوییم سرمایه ملی در این جهت صرف شده است، و قشری هم هستند که دلشان میخواهد صاحب خانه در این سطح بشوند. به هر روی ما نمیتوانیم جلوی این سرمایهگذاران را بگیریم و بگوییم در این سطح، مسکن نسازید.
این روالی است که در تمام دنیا وجود داشته و دارد. اقشاری هستند که اگر شما قیمت آپارتمانی با متری ۵۰۰ میلیون هم به آنها عرضه کنید، توان خرید آن را دارند. اینکه این پولها از چه طریقی بهدست آمده، موضوع سخن من نیست، اما سرمایهگذار هم در این میان، به فکر برگشت سرمایه خودش است. هدف اصلی دولتمردان و سیاستگذاران ما برای مسئله مسکن، باید این باشد که مسکن حمایتی برای دهکهای زیر پنج ساخته شود. مانند مسکنهایی با اجاره ۹۹ساله، یا طرح حمایتی مسکن مهر و غیره.. که در این جهت دارد برنامهریزی میشود.
* آیا همین مسئله خالی بودن خانهها، باعث استمرار رکود نمیشود؟
بحث رکود مسکن همیشه در زمانهای مختلف دارای نوسانهایی بوده و در این زمینه منحنی سینوسی داریم که بالا و پایینهای بسیاری را تجربه کرده است. گاهی اوقات آنقدر این منحنی افزایش قیمت پیدا میکند که قدرت خرید آن دهکهای پایین، کاهش پیدا میکند. و همینطور این افزایش قیمت ممکن است آن دهکهای بالا را هم در خرید ناتوان کند و دوباره بحث رکود پیش بیاید. این روند ادامه دارد تا زمانی که بین قدرت خرید مردم و قیمت فروش مسکن تعادلی رخ بدهد.
* بهنظر شما، آیا مالیاتی که هربار میخواهند به خانههای خالی ببندند، راهکاری بیهوده است؟
من معتقدم این طرح موفقی نبود. اکثر صاحبان و مالکان خانههای خالی، بانکها هستند که در زمینه ساخت این خانهها بنگاهداری و سرمایهگذاری کردند و شما هیچوقت حریف اینها نمیشوید. یعنی دولت با بستن مالیات به روی این خانههای خالی، از پس این مشکل برنمیآید. چرا که از همان ابتدا، بنگاهداری برای بانکها درست نبود و اینها سپردههای خُرد مردم را جمع میکنند و با یک سود ۲۵درصد یا کمتر و بیشتر، با خانهسازی میخواهند خودشان هم سود کنند.
اگر قیمت افزایش مسکن در سال کمتر از سی درصد باشد، به هیچوجه برای اینها راضیکننده نیست که واحدهایی را که دارند بفروشند، چون متضرر میشوند. بنابراین با میزان بالای سی درصد انتظار میرود که اینها بتوانند از طریق فروش، کسب سود و درآمد کنند. در این حالت، وقتی که قدرت خرید به این قیمت فروش نمیرسد، خریدی انجام نمیشود و در نهایت بازار مسکن به رکود کشیده میشود. اینها هم مجبورند خانهها را خالی نگه دارند تا شاید سال آینده با درصد افزایش بیشتری به فروش برسانند.
به هرحال، این مسئله بنگاهداری در اصل، اشتباهی بود که مرتکب شدند، حالا چه روال این بوده یا دولت مراقبت لازم را نکرده است با این پدیده روبهرو هستیم. بانکها دیدند که کنترلکنندهای وجود ندارد و چه سودی بهتر از ساختوساز مسکن برای بازگشت سرمایه. یکی از ریشههای این مشکل همین است.