بر اساس یافته های محققان، انجام فعالیت های هنری عملکرد مغز (بالا رفتن الگو های امواج مغزی) و سیستم عصبی را تا حد قابل توجهی افزایش می دهد. انجام هر فعالیت هنری همچون دیدن و شنیدن آثار هنری و بالاخص نقاشی کردن و نواختن موسیقی، باعث گسترش سیستم عصبی شده که خود عامل بالا رفتن مهارتهای زندگی، خلاقیت و تعادل احساسی و روحی افراد می شود. در این رابطه پرفسور جودیت برتون ثابت کرده است که فرایند یادگیری موضوعاتی همچون ریاضیات، علوم مختلف و زبان که همگی نیازمند ظرفیتهای پیچیده و خلاقانه ادراکی هستند، مشابه فرایند یادگیری و انجام فعالیتهای هنریست.
در نتیجه می بینیم که انجام فعالیتهای هنری باعث پرورش ظرفیتهای پیچیده خلاقانه و ادراکی در مغز انسان (بالاخص در کودکان) شده و در حل ساده تر مسائل علمی و کاهش آلام روحی به آنها یاری می رساند. جالب توجه است که بر اساس نتایج تحقیقات، زمانیکه ما به یک اثر هنری خوب می نگریم یا آن را می شنویم، نورونهای عصبی مشابه آنچه که در هنرمند حین ایجاد اثر تحریک و منبع الهام او بوده اند، در بیننده یا شنونده نیز تحریک می شوند. به کلام دیگر، تجربه ذهنی-ادراکی هنرمند به طریقی مشابه (تا حد قابل تاملی) در مخاطب اثر هنری نیز بازآفرینی می شود. نکته جالب تر اینکه بر اساس تحقیقات انجام یافته، روانشناسان معتقدند که واکنش توام با تحسین عمیق مخاطب در مواجهه با یک شاهکار هنری اثرات بسیار مثبتی بر سلامت فیزیکی و روحی اش داشته و در او حس امید و تحقق آرزوها و اهداف را تقویت می کند. بر اساس پژوهشهای عصب شناسی که در سال ۲۰۱۱ در لندن توسط سمیر زکی انجام شد، زمانیکه مخاطب به یک اثر نقاشی زیبا (چه بازنمایانگر یا انتزاعی) نگاه می کند، قسمتهایی از مغز که مربوط به حس لذت هستند، قویا تحریک می شوند. در این تحقیق به شرکت کنندگان سی نقاشی از هنرمندان برجسته نشان داده شد و مشاهده شد که در اسکن مغز این افراد گردش خون در نقاطی که مربوط به لذت بردن (لذتی همپایه نگریستن عاشق به معشوق) است، حدودا ده درصد افزایش یافته بود. جالب توجه است که میزان افزایش گردش خون در مغز مخاطبان به آثار کلود مونه امپرسیونیست، جان کانستبل رمانتیست و آگوست انگر نئو کلاسیست بیشتر از دیگر هنرمندان بوده است.
فعالیت و مشاهده آثار هنری، علاوه بر افزایش عملکرد مغز و ظرفیت یادگیری و خلاقیت، بطور قابل توجهی در کاهش استرس نیز موثر است. تحقیقات نشان می دهد که هنرمندان کمتر از دیگران از تنهایی و افسردگی رنج می برند. هنرمندان، بویژه آن گروه که به بلوغ هنری رسیده اند، معمولا دو برابر بیشتر از دیگران میل به شرکت در کارهای داوطلبانه و عام المنفعه دارند. جالب توجه اینکه، انجام فعالیت هنری باعث ایجاد حس شادابی، امید به زندگی، عزت نفس، اعتماد بنفس و افزایش عملکرد مغز برای یادگیری کارها و علوم جدید می شود. بطور کلی زمانیکه غرق در یک کار هنری هستیم حس تعلیق ذهنی – flow – در شخص ایجاد می شود که احساسی مشابه پرنده ایست که بی وزن در هوا معلق است. تجربه چنین حالتی در واقع بعلت ناآگاهی از گذر زمان و مکانی که در آنجا هستیم، اتفاق می افتد. در نتیجه بعد از عمل نقاشانه، ذهن شخص تا مدتی حالتی بسیار سبک و خالی شده (مشابه اثرات مراقبه طولانی و عمیق) از افکار ناخواسته و غیر ضروری دارد. در واقع با انجام هر عمل خلاقانه هنری ما به خود زمانی شخصی و اختصاصی (بدور از درگیریهای روزانه و مرتبط با دیگران) در تنهایی خلسه وار می دهیم که از ملزومات رسیدن به آرامش ذهنی است.
انجام فعالیت های هنری (بویژه نقاشی خلاقانه) همچنین تاثیری چشمگیر در کاهش میزان کورتیزول (هورمون استرس)، افسردگی و درمان بیماریهای مزمن دارد. در این زمینه، پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که انجام عمل خلاقانه (ایده پردازی، تخیل، ...) منتج به شناخت هویت واقعی (خودشناسی)، تسهیل در بیان عاطفی، حسی و منطقی و افزایش سیستم ایمنی و شفابخشی در مقابل بیماریها می شود. نتایج تحقیق اخیر (۲۰۱۶) گروهی از پژوهشگران (بالاخص گریجا کایمال) در دانشگاه درکسل در فیلادلفیا در حوزه هنر درمانی، نشان داد که تنها چهل و پنج دقیقه فعالیت هنری - عمل خلاقانه با قلمهای مارکر، مداد، و حتی گل رس - افراد (بین هجده تا پنجاه و نه سال) تا هفتاد و پنج درصد میزان هورمون کورتیزول (هورمون استرس) آنها را پایین می آورد. جالب توجه این است که محققان دریافتند که رابطه معناداری بین میزان کاهش هورمون کورتیزول در حین فعالیت هنری و سن افراد وجود دارد. در این خصوص، جوانان برخلاف بزرگسالان که راههای مقابله با استرس را بر اساس تجربه بیشتر فرا گرفته اند، در راه کشف و شهود خود برای کاهش استرس؛ هنر را محمل بسیار مناسبی برای آرام ساختن تشویشها و ناملایمات روحی خود می یابند.
نکته جالب توجه در این تحقیق این است که کاهش استرس چه در افرادی بدون سابقه هنری و چه در افراد با پیشینه هنری تقریبا یکسان است. این امر موید این نکته مهم است که برای کاهش استرس و آشفتگی روحی لازم نیست هنرمندی حرفه ای باشیم، بلکه شخص می تواند تنها با عمل خلاقانه هنری و بدون نگرانی در مورد ارزشهای زیبایی شناسی آکادمیک هنرهای بصری تا حد قابل توجهی میزان استرس خود را کاهش دهد. به بیان دیگر، چیزی که در اینجا اهمیت دارد استعداد هنری نیست بلکه ابراز آن چیزیست که در آن لحظه احساس می شود یا به ذهن متبادر می شود. در این خصوص یکی از فواید عمل خلاقانه هنری، بازگشتی به دنیای کودک درون و تجربه همان احساس کودکیست که با فراغ بال و بدن واهمه ای از مورد انتقاد قرار گرفتن در باب قوانین زیبایی شناسی هنر، هر آن چیزی را که در آن لحظه دوست دارد را بتصویر می کشد. از دیگر فواید نقاشی کردن، افزایش چشمگیر تمرکز ذهنی است که به فرد کمک شایانی در تصمیم گیریهای زندگی و کنترل حالت روحی اش در شرایط سخت می کند. در این میان کار با رنگها (بخصوص رنگهای اولیه آبی و زرد و رنگهای ثانویه سبز، نارنجی و بنفش) باعث شاد کردن و تغییر حالت روحی ساکن ما در زمان نارحتی می شود. هنر (بخصوص طراحی، موسیقی و نقاشی) همچنین به ما در ابراز و تخلیه حالات روحی که عمدتا قابل بیان با کلمات نیستند، می دهد. در نتیجه فرد از طریق هنر، بنوعی خود درونی و واقعی خویشتن را ابراز کرده و به آرامش و تعادل روحی همچون صحبت و همدلی با یک مشاور یا دوست نزدیک می رسد.