به گزارش آسیانیوز؛ رویا احمدی ـ از اینرو برگزاری رویدادهایی که فعالان این عرصه بتوانند به ارائه کارها و فعالیتهایشان بپردازند، یک ضرورت است. هفدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع وابسته ۱۴۰۲ که ۲۳ الی ۲۶ بهمنماه برگزار شد، فرصتی مغتنم بود تا شرکتها و فعالان حوزه گردشگری از جایجای ایران گردهم بیایند. در حاشیه این رویداد فرصتی دست داد تا به گفتوگو با آقای دانا حیدری؛ راهنمای رسمی گردشگری در حوزه ایرانگردی و جهانگردی بنشینیم، گفتوگویی که در ادامه میخوانید:
* بهعنوان سوال نخست، اندکی از خودتان و فعالیتهایتان بگویید؟
از دوران جوانی به حوزه گردشگری علاقهمند بودم و در گذر زمان نسبت به پتانسیل گردشگری استان کردستان آگاهی پیدا کردم و بهخوبی میدانستم که این صنعت میتواند در بهبود و گسترش بهرهوری استان مؤثر باشد. اوایل سال ۱۳۹۶، زمانیکه در حال تشکیل انجمنی به نام انجمن توسعه بازار مریوان بودیم، هیچ فردی بهعنوان راهنمای تور گردشگری در مریوان فعالیت نمیکرد. در همان برهه یکی از آژانسهای گردشگری در حال برگزاری تور آشناسازی بود و از من بهعنوان راهنمای تور، دعوت به همکاری کردند. نزدیک به دویست نفر از راهنمایان تورها و آژانسهای سراسر ایران در این رویداد شرکت کردند. به این واسطه برای نخستینبار با سیستم گردشگری، نحوه مدیریت و تورگردانی آشنا شدم. با وجود علاقه بسیار به حیطه گردشگری، هیچگاه بهطور حرفهای فعالیت نکرده بودم.
پس از برگزاری اولین تور، با توجه به تواناییهای فردی، در دورههای مختلف آموزشی شرکت کردم. دوره راهنمای گردشگری ایرانگردی و جهانگردی را پشت سر گذاشتم و در اسفند ۱۳۹۷ وارد انجمن گردشگری شدم و از سال ۱۳۹۸ بهصورت رسمی فعالیت در این حوزه را شروع کردم. برای آشنایی و تسلط کامل به کار، بهطور مستمر در تمام دورههای آموزشی همچون گردشگران vip و cip و قوانین گردشگری و هتلداری شرکت میکردم.
اوایل ورود به جامعه گردشگری، شاهد مشکلات و ضعفهای موجود در این سیستم بودم، به همین خاطر ایده حذف واسطهها و دلالان به ذهنم خطور کرد و این ایده را در قالب پایگاه و سایت گردشگری «جور کن» پیادهسازی کردم. بخشهای اصلی این پایگاه شامل رزرواسیون تور، راهنمای تور، هتل، حمل و نقل و… است که کاربران میتوانند با مشاهده مشخصات دقیق بدون واسطه با مجریان مختلف ارتباط برقرار کنند. یکی از ویژگیهای خوب «جور کن» این است که به عنوان راهنمای سفر هم میتوان از آن استفاده کرد. متأسفانه اطلاعات نادرست در حد وسیعی در سایتهای مختلف وجود دارد که باعث سردرگمی کاربران و حتی راهنمایان گردشگری میشود و امیدوارم که با تلاش تمامی فعالان این حوزه و با استفاده از ایدههای خلاقانه بهزودی شاهد بهبود وضعیت صنعت گردشگری باشیم.
پس از اجرایی شدن ایدهی پایگاه «جورکن»، برای ایجاد کار گروهی قویتر، آژانس «مرجع» را به یاری آقای داوود حیدری، پسرعمو و دوست دوران کودکی و جوانیام به ثبت رساندیم. هدف اصلی ما آشنایی افراد داخل و خارج از ایران با جاذبههای گردشگری و فرهنگی نه تنها اقلیم کردستان بلکه سراسر ایران است و قصد داریم در محیطی جذاب و پویا با پیوند اقوام مختلف، ایرانی جهانی را شاهد باشیم. در مدت چهار سال اخیر، بهطور مداوم به عنوان ایدهپرداز نمونه و خلاق حوزه گردشگری استان کردستان فعال بودهام و مورد تقدیر قرار گرفتهام و عضو ثابت نمایشگاه بینالمللی گردشگری تهران در غرفه کردستان هستم.
* بهطور کلی فعالیت در حوزه گردشگری را چگونه میبینید؟
گردشگری یکی از بهترین حوزههایی است که شما میتوانید وارد آن بشوید و البته مسئولیت آن هم زیاد است. یعنی هم دلنشین است و هم مسئولیتش سنگین. یکی از بهترین ویژگیهای صنعت گردشگری این است که انحصار نمیشناسد. یعنی شما نمیتوانید بگویید که این صنعت بیشترین درآمدش برای شخص من است. از سیستم حمل و نقل، هتلداری، رستوران، از هر نوع تفریحات آبی و یا غیر آبی، یا هر نوع سیستمی، مخصوصا صنایع دستی، کاملا از آن منفعت میگیرد و این یعنی هرجا که سیستم گردشگری فعال باشد، آباد میشود. البته خیلیها این صنعت را بهعنوان صنعت سبز میشناسند، ولی من معتقدم اگر برنامهریزی درستی نداشته باشند، میتواند تبدیل به یک فاجعه شود. از لحاظ فرهنگی و همچنین از لحاظ محیط زیست و طبیعت.
* با توجه به وضعیت اقتصادی، جایگاه صنعت گردشگری را چطور میبینید؟ بهنظر شما آیا امیدی هست که صنعت گردشگری در ایران به جایگاه حقیقی خود برسد؟
صریح بگویم با سیاستهایی که فعلا هست، خیر. بلکه روز به روز عقبتر میرویم. یعنی روز به روز افول بدی را مشاهده خواهیم کرد. مثلا قبلتر وضعیت اقتصادی جامعه متوسط و یا متوسط رو به پایین بود، الان همان متوسط تبدیل شده به معیشت اقساطی. در واقع قشر متوسط رو به بالا همهاش پسانداز میکند و فقط آن قشر فوق بالا باقی مانده است. بهطور رسمی میتوانم بگویم که بیشتر نسل جوان ما سیستم گردشگری را ترک میکنند، یعنی کسانی که در رده سنی جوان، نوجوان و میانسال هستند، توان ورود به این سیستم را ندارند، چون مرتب در حال کارند و تورم هم بهشدت سرسامآور است. این وضعیت مطمئنا آینده خوبی در پی نخواهد داشت. خیلی از مشاغل رو به ورشکستگی است. با این روال ممکن است تا چند سال آینده فقط افراد محدود و خاصی بتوانند در این حیطه بمانند.
* چه پیشنهاد مؤثری برای حل این معضل دارید؟
باید اقتصاد کلان عوض بشود، یعنی چیزی نیست که ما با یک پیشنهاد ساده بتوانیم عوضش کنیم. روز به روز ارزش پولی ما پایینتر میآید و امکان سفرهای خارجی تقریبا صفر شده است. اتفاقاتی هم که در داخل ایران از لحاظ امنیتی میافتد، متأسفانه ایران را در دید جهانیان خیلی ناامن نشان میدهد. متأسفانه رسانهای که مردم را به سمت گردشگری داخلی بکشاند، نداریم چون رسانههایی که در دست خود سیستم گردشگری است، همهاش فیلتر شده و ما الان نمیتوانیم از طریق تلگرام، اینستاگرام و یا فیسبوک کاری برای رفع این معضل انجام دهیم. نهتنها خود مسئولین بازاریابی نمیکنند بلکه حوزه عمل ما را هم در این زمینه محدودتر میکنند و در این شرایط فقط یک تغییر اساسی در اقتصاد کشور، میتواند مشکلات را درست کند. باید رسانهها را کمی آزادتر بگذارند، چون با این شرایط ما نمیتوانیم دسترسی به اطلاعات درست داشته باشیم و نمیتوانیم اطلاعات را به خارج از ایران از لحاظ بحث گردشگری، جاذبهها، پتانسیلها و زیرساختها ارائه بدهیم.
* جدا از وضعیت اقتصادی کشور، نهادهای رسمی دولتی چه کاری میتوانند در این زمینه انجام بدهند؟ چه انتظاری از مدیران و مسئولان دارید؟
اولا محدودیتهای قانونی را خیلی کمتر کنند. این سلسله مراتب اداری بهشدت آسیبرسان است. در واقع باید یک محیط امن برای صنعتگران ایجاد کنند. کشوری که ناامن باشد، گردشگر برای سفر به آنجا نمیرود. در یک فضای امن سرمایهگذاران میتوانند ورود کنند و قطعا اتفاقات خوبی میافتد. موضوع دیگر مربوط به بخش سلسلهمراتب و ورقبازیهای اداری است که باید خیلی کمتر بشود، یعنی نه اینکه نظارت نباشد، به هیچ وجه، بلکه تا جایی که امکانش هست، این مسئله آسانسازی شود و در این صورت جامعه بهتر پیشرفت میکند.
از طرف دیگر، بحث تبلیغات و رسانهها هم وجود دارد. کلیه رسانهها باید در اختیار فعالین گردشگری باشد، که بتوانند خیلی راحت از آنها استفاده کنند تا کل مخاطبانشان را مورد خطاب قرار دهند. متأسفانه ما سال به سال و روز به روز در این حیطه محدود و محدودتر میشویم. پس مسئولین میتوانند چنین تغییراتی را انجام بدهند، خارج از آن باید تلاش کنند که در بحث سرمایهگذاری بهتر و معقولتر عمل کنند. یک مسئله دیگر این است که اگر بتوانند اقتصاد را از حالت راکد بودن، دربیاورند، قطعا این چرخه دوباره برپا میشود، یعنی وقتی که سرمایهگذاری راکد نباشد، خیلیها پولهایشان را فقط در بانک میگذارند. چون سرمایه اگر راکد باشد، اقتصاد را نابود میکند و با همین سرمایه میتوانند بهشکل امنتری وارد فعالیت در حوزه گردشگری شوند.
* لطفا درباره نقاط قوت و ضعف این نمایشگاه بگویید؟
نقطه قوتش این است که وقتی چنین نمایشگاهی ایجاد میشود که تمام فعالین گردشگری در آن حضور دارند، آدمها و مشاغل به هم متصل میشوند. افراد جدید، شرایط کاری جدید و فرهنگها را میشناسیم و میشناسانیم. ولی نقاط ضعفهای بسیاری هم دارد؛ اولا دسترسی به نمایشگاه خیلی بد و دشوار است. دوم اینکه من تا حالا ندیدم یک نمایشگاه از روز اول هفته برگزار شود و متأسفانه از دوشنبه، سهشنبه شروع کردیم و پنجشنبه هم زمان آن تمام شد و از آن بدتر ساعتی بود که تعیین کردند، یعنی از ساعت ۸ صبح تا ۳ بعد ازظهر. دوستان، همکاران و رفقای من که میخواستند به اینجا بیایند، وقتی میدیدند که ساعت ۳ نمایشگاه تمام میشود میگفتند خب ما تا برسیم، ساعت ۲ میشود و بازدید را بخاطر محدودیت زمانی کنسل میکردند. از لحاظ امکانات برگزاری هم سال به سال محدودتر میشویم. شاید باورتان نشود قبلا ما باید از میان ازدحام مردم عبور میکردیم تا به سالن نمایشگاه برسیم، اما الان سه روز اول برگزاری مطلقا کسی نبود، فقط خودمان و همکارانمان بودیم و صاحبان سالن و غرفهها که میآمدند. تنها در آخرین روز اندکی جمعیت آمد که آن هم بخاطر روز تعطیل بود.
* با توجه به بستر گسترده گردشگری داخلی، خطاب به مردم چه صحبتی دارید تا به جاذبههای گردشگری داخلی توجه کنند؟
اجازه میخواهم نخست خطاب به مسئولین سخنی بگویم. وقتی که هزینههای سفر به وان، از سفر به قشم و کیش و اصفهان و شیراز هم برای مردم ارزانتر تمام میشود، با این حساب که در آنجا گردشگران آزادی عمل بیشتری هم دارند و شادیها و تفریحاتشان هم بیشتر است، چرا باید فکر کنیم که شخص همان مبلغ یا حتی بیشتر از آن را برای سفر داخلی هزینه کند؟ یعنی سیاستهای اشتباه باعث میشود که سرمایه کشور به خارج برود، وگرنه من به جرأت میگویم وانی که خیلی تخصصی رویش کار میکنم، یک سوم کردستان ایران جاذبه گردشگری ندارد. وقتی برنامهریزیهای اشتباه انجام میشود، من هم ترجیح میدهم تور وان را انتخاب کنم، چون هم سود بیشتری دارد، هم خیلی راحتتر میتوانیم مسافران را راضی نگه داریم و سفر خارجه هم پرستیژ خاصی دارد که باعث شده میلیاردها تومان یا بهتر بگویم میلیونها دلار از کشور خارج شود.
ولی خطاب به مردم: من اگر در مورد جاذبههای گردشگری ایران حرف بزنم، هرچقدر بگویم کم گفتهام. شما به استانی مثل کردستان که میروید، به فاصله ۳۰ دقیقه، فرهنگ، زبان و لهجه کاملا عوض میشود. شما از مریوان بهسمت اورامانات که بروید، در یک روز سه فصل طبیعت را میبینید، کجای دنیا چنین است؟ از همین مریوان که میآییم بهارش را میبینیم و در اورامانات زمستان را نظاره میکنیم. با گویشها، رقصها و موسیقیهای متفاوت و جاذبهها و آئینهای متفاوت. یعنی شما در یک تور سه روزه عاشق آن منطقه میشوید، ولی وقتی نمیتوانم پکیجم را با قیمت مناسب ببندم، ترجیح میدهم به خاطر منافع شخصی خودمم هم که باشد، روی تور خارجی کار کنم چون مخاطب بیشتری دارد. قیمت تورهای داخل مثلا ۹ تا ۱۰ میلیون (نه فقط کردستان) با احتساب قیمت پرواز میشود ۱۳ تا ۱۴ میلیون، ولی برای ترکیه حدود ۵ تا ۶ میلیون تمام میشود. چرا گردشگر با این هزینهها باید به کردستان بیاید؟
ولی با تمام این شرایط اگر سعی کنیم کمی گردش تور را در داخل افزایش بدهیم، قطعا میتواند باعث رشد همگانی بشود و اقتصاد یعنی یک زنجیره، که اگر چرخهای این اقتصاد خوب بچرخد و راکد نماند، حتی کسی که وارد سیستم گردشگری نشده، قطعا رشد میکند. موضوع بعدی که میخواهم بگویم این است که شما وقتی فرضا از کردستان وارد همدان میشوید، کلی جاذبههای متفاوت، صنایع دستیها و خصوصیات اخلاقی و فرهنگی متفاوت میبینید. وقتی وارد آذربایجان غربی میشوید، با اینکه بخشی کرد و بخشی ترک هستند، فرهنگ و موسیقی و غذای متفاوت میبینید. سمت مرکز ایران هم همینطور است. ایران برخلاف تصور عمومی، برای مردم کاملا ناشناخته مانده است. متأسفانه اگر از ایرانیان بپرسید کجا برویم، معمولا جنوب و شمال را میگویند، اما در ایران نقاطی هست که به شما قول میدهم عاشقش میشوید. بنده پیشنهاد بسیار اکیدی روی این قضیه دارم که اول داخل کشور را بگردید و بعد برای تورهای خارجی اقدام کنید.
* از استقبال مردم از این دوره نمایشگاه بگویید؟
اگر از من بپرسید شیطان کیست؟ میگویم غم و غصه است. من ندیدم کسی شاد باشد و برود یقیه کسی را بگیرد. من ندیدم کسی شاد باشد و بیخود برود به فلان کشور حمله کند یا خیابانی را ببندد. به هیچ وجه. هر چیزی که اسمش غم و غصه است، از نظر من شیطان هم هست. آدم بالفطره عاشق شادی است، و شادی همان ملکوت، همان خوشی، همان بهشت و همان فرشته است، یا هر چیزی که شما در بعد مثبت ببینید و به آن فکر کنید. هرجا که شادی باشد، باید از آن استقبال کرد، هرجا که غم باشد، مردم از آن نفرت پیدا میکنند. مردم عاشق شادی هستند.
حالا شما میخواهید این نفرت و غم را به هر کسی و هر چیزی نسبت بدهید، فرقی نمیکند. وقتی در این نمایشگاه مردم میرقصیدند، شاد بودند، موسیقی مینواختند و فرهنگهای متفاوت را میدیدند، بهشدت جذب میشدند و از آن استقبال میکردند. بهویژه استقبال از غرفه کردستان خیلی بیشتر از قبل بهتر بود و همین که این اتفاق افتاد، رقص کردی توسط هنرمندان کرد برپا شد و موسیقی و پذیرایی مناسب باعث شد که بیشتر از هر سالی مردم استقبال کنند. سالهای قبل اجازه برپایی چنین مراسمی در سالن را نمیدادند، ام امسال که اتفاقی مثبت و شادیبخش افتاد، بدون اینکه به کسی بر بخورد، همه مردم استقبال کردند و شاد شدند. من معتقدم چون امسال فضا بازتر بود، استقبال هم بهتر بود. امیدوارم شادیها بیشتر و بیشتر شود.
* بهعنوان سخن پایانی اگر مطلبی هست، بفرمایید؟
میخواهم در مورد مسئلهای حرف بزنم به اسم آگاهی و صلح. ما هرچقدر از چیزی بترسیم، دلیلش عدم آگاهی است. مثلا از مرگ میترسیم چون نمیدانیم بعدش چه پیش میآید، یا از انجام فلان کار میترسیم چون آگاهی از آن کار نداریم، چون اگر آگاهی داشته باشیم قطعا از انجام آن کار نمیترسیم. من کرد هستم و عاشق کردها، ترکها، لرها و عربها. از نظر من هیچ موجودی فراتر از موجود دیگر نیست و همه ما در این سیستم یکسان هستیم و باید خوب عمل کنیم. از نظر من کل هستی، یک سیستم است.
من از ترکهای عزیز دعوت میکنم که به کردستان بیایند و آنها هم از کردها دعوت کنند. ما کردها، لرها، گیلکها، مازنیها و فارسها چیزی نداریم که گویش، لهجه و نژاد ما را از هم جدا کند. وقتی این اتصال و اتحاد شکل بگیرد، خیلی از مشکلات حل میشود. هم دست دشمنان قطع میشود، هم اینکه باعث میشود من به عشق اینکه یک هموطن ترک، عرب و فارس دارم با این فرهنگهای غنی آشنا شوم، به آن مناطق سفر کنم و درنتیجه صنعت گردشگری هم بیشتر به چرخش در میآید، و کمی از نژادپرستی هم بیرون میآییم.
وقتی که هزینههای سفر به وان، از سفر به قشم و کیش و اصفهان و شیراز هم برای مردم ارزانتر تمام میشود، با این حساب که در آنجا گردشگران آزادی عمل بیشتری هم دارند و شادیها و تفریحاتشان هم بیشتر است، چرا باید فکر کنیم که شخص همان مبلغ یا حتی بیشتر از آن را برای سفر داخلی هزینه کند؟ یعنی سیاستهای اشتباه باعث میشود که سرمایه کشور به خارج برود، وگرنه من به جرأت میگویم وانی که خیلی تخصصی رویش کار میکنم، یک سوم کردستان ایران جاذبه گردشگری ندارد.
من اگر در مورد جاذبههای گردشگری ایران حرف بزنم، هرچقدر بگویم کم گفتهام. شما به استانی مثل کردستان که میروید، به فاصله ۳۰ دقیقه، فرهنگ، زبان و لهجه کاملا عوض میشود. شما از مریوان بهسمت اورامانات که بروید، در یک روز سه فصل طبیعت را میبینید، کجای دنیا چنین است؟ از همین مریوان که میآییم بهارش را میبینیم و در اورامانات زمستان را نظاره میکنیم. با گویشها، رقصها و موسیقیهای متفاوت و جاذبهها و آئینهای متفاوت. یعنی شما در یک تور سه روزه عاشق منطقه میشوید.