هر چند گفته می شود که مواردی چون عدم اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدم اجرای نظام رتبهبندی معلمان، عدم دقت در کتب درسی، عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان و بیتوجهی به مشکلات رفاهی آنان، توجه به معلمین حقالتدریس و کارشکنی در مسیر قانونی کردن بکارگیری آنها و عدم وجود ضابطه در انتخاب مدیران و عدول از قانون از دلایل استیضاح بطحایی می باشد اما بنظر میرسد یکی از دلایل اصلی و پشت پرده استیضاح سد محکم مافیای کنکور است که در بسیاری از بخشهای بالا دستی نظام و همچنین آموزشی ایران نفوذ دارند و گویا برنامه های وزیر در راستای آزاد سازی مدارس از سیطره مالی موسسات کنکور به مذاق آنها خوش نیامده است چرا که تاکنون بارها وزیر حال اموزش پرورش بیان کرده اند که کتاب های کمک آموزشی که حداقل استانداردها را ندارند برنامه درسی دانش آموزان را تهدید کرده اند و سیستم آموزشی کشور بیشتر شبیه صحنه مبارزهای شده است که کارشناس و مولف کتاب درسی تمام مسیرهای استاندارد را طی کرده اند تا کنجکاوی و حس پرسشگری دانشآموز را تقویت کند اما یک مؤسسه غیرحرفهای کتاب حلالمسائل را وارد میدان کرده و تمام تلاشهای سبستم آموزشی را نقش برآب می کند.
سخن آخر اینکه خوشحال ترین افراد از این استیضاح، کسانی هستند که کاسبی سالانه شان از برگزاری کلاس های کنکور و فروش کتاب های تست و ... سر به 8 هزار میلیارد تومان می زد و حتی در صورت برچیده شدن این موسسات صدا و سیمای کسور نیز متضرر می شود چرا که صداوسیما برای 9 ماه مبلغی نجومی در حدود 350 میلیارد تومان از آنها دریافت میکند!
در پایان روی سخنم با نمایندگان محترم مجلس می باشد و آن اینکه استیضاح وزیر آموزش پرورش هر دلیلی بجز مافیای کنکور دارد فکری نیز بحال افراد نو کیسه ای بکنند که در اینگونه موسسات بدلیل ضعف موجود در سبستم آموزشی با تبلیغات کذایی صاحب خانه های میلیاردی و ثروتهای میلیاردی شده اند و آنسوی دیگر بدلیل بودجه کمی که سالیانه به آموزش پرورش تعلق می گیرد معلمان شریف این وزارتخانه با حداقل حقوق و مشکلات معیشتی بسیار کارآمد و موثر هستند.