این استاد ادبیات و زبان فارسی و شاهنامهشناس درباره این نمایش که این روزها در زمین تنیس باشگاه انقلاب در حال اجراست، در یادداشتی با عنوان «نمایش نو آیین» نوشته است: «نبرد رستم و سهراب نمایشی است نوآیین که در آن، بهرهجوی از توانشها و داشتههای در دسترس، کوشیده است که نمود و نشانی از جهان شاهنامه را که جهانی است شکوهمند و شگرف و شاهوار، فراپیش بیننده هنردوست، بنهد و بگسترد؛ در این تلاش بسیار باریک و دشوار، میتوانیم بر آن بود که در فرجام، پدیدآوران این نمایش، در کار خویش، پیروزمند و کامگار بودهاند و بدانچه میخواستهاند پدید آورد، راه بردهاند و دست یافته. در این گونه از نمایش که پدیدهای است از روزگار نو و در ایران نیز، اندکاندک روایی و گسترش مییابد، نمایش زنده، با نیرنگهای نمایشی و شگردها و ترفندهای فناورانه که بیش شنیداری و دیداریاند، درمیآمیزد و نمایش را شورانگیز و شگفتیآمیز میسازد و آن را تا مرز آمیزهای از نمایش زنده و هنری که فناورانهترین هنر در روزگار ماست: هنر نگارههای جنبان یا سینما نزدیک میگرداند.
به هر روی، آنچه هیچ گمان و گزافهای در آن نیست، این است که این نمایش: نبرد رستم و سهراب که برداشتی است آزاد، از داستان اندوهبار دو چهره بیمانند و ورجاوند، در شاهکار بزرگ و برین فردوسی: پیر پاک و پارسای دری - که یادش گرامی باد! برآمده از تلاشی است پیگیر و پایدار و نستوهانه، نیز از باوری نیرومند و استوار و به همان سان، از مِهری مِهین و پرشور و شرار، به ایران: این سرزمین سپند اهورایی و فرهنگ دیرینه و درخشان و بیهمانند آن.
از درگاه دوست، برای همهی هنرمندانی که در پیدایی و پدیدآییِ این نمایش نوآیین، هنباز بودهاند، کامگاری و بختیار روزافزون آرزو دارم. ایدون باد.»