سعید کاکاآقازاده؛ امروزه اقتصاد جهان با هزاران رشته به هم پیوسته است و بسیاری ازکشورها از این پیوستگی سود می برند.از طرفی دولت هایی که متعلق به اردوگاه شرق هستند، روابط اقتصادی خود را با در نظرگرفتن ایدولوژی حاکم تنظیم می کنند و در این بین دیگر دولت ها روابط اقتصادی را با منافع ملی تنظیم می کنند. با این حال اکثر کشورها در تلاش هستند تا از بازار مالی جهان بیشترین بهره را برای افزایش سطح درآمد خود ببرنند.
اما ایران در چهاردهه گذشته آرام آرام از چرخه اقتصاد جهانی خارج شده و حتی دیگر فروش نفت نیز نمی تواند این کشور را از تنگناهایی که در آن گرفتار شده نجات دهد. حتی بازگشت احتمالی ایران به اقتصاد جهانی که آن هم تنها فروش نفت و گاز می باشد، با شک و تردیدهای زیادی همراه بوده و در صورت بازگشت این کشور تاثیر چندانی در قیمت جهانی نفت نخواهد گذاشت. ضمن آن که با تشدید تحریم ها استخراج نفت و گاز این کشور منفی ۳/۱۴درصد کاهش نیز داشته است.
افزون براین شیوع بیماری کرونا در جهان و تعطیلی بسیاری از صنایع و فعالیت های اقتصادی بر تقاضای نفت اثر منفی داشته و قیمت نفت را به شکل کم سابقه ای کاهش داد که چنین کاهشی بر عملکرد اقتصادی کشورهای صادرکننده اثر گذار بوده است. همجنین با تداوم تورم و رشد منفی اقتصاد ایران گزارش ها نشان می دهد در طی سال های اخیر سرانه درآمد ملی به پایین ترین سطح در۱۶ سال گذشته رسیده است؛ به طوری که نرخ رشد درسه ماهه سال جاری در بخش صنایع و معادن منفی ۴/۴ درصد و در بخش خدمات منفی۵/۳ درصد بوده است.
همچنین صندق بین المللی پول پیش بینی کرده بود که رشد اقتصادی ایران در پایان سال ۹۹ منفی ۶ درصد خواهد بود. البته مرکزپژوهش های مجلس این نرخ را درحدود منفی ۷ درصد پیش بینی کرده است. با تداوم رشد منفی اقتصاد طی چهارسال گذشته باید گفت بیشتر واحدهای تولیدی و خدماتی در این مدت دچار رکود شده اند که این موارد نشان می دهد اقتصاد کشور ۲۰ درصد کوچکتر شده است.
براین اساس تا پایان سال جاری رشد اقتصاد ایران با احتساب درآمد نفتی منفی ۵ درصد تا منفی ۷ درصد و بدون نفت۲ درصد تا منفی ۳ درصد خواهد بود. از سوی دیگر مرکز آمار در سال گذشته در ارتباط یا ادامه افزایش تورم، بالا رفتن قیمت ها و بحران واحدهای تولیدی وخدماتی اعلام کرده بود سفره خانواده های ایرانی بیش از ۵ درصد کوچکترشده است. برطبق آمارها بخش خدمات در سه ماه سال جاری رشد منفی ۵/۳ درصد بوده که منفی ترین رکود به جا مانده برای این بخش در سال های گذشته به حساب می آید که ۵۳ درصد ازکل اقتصاد ایران را شامل می شود.
بدون تردید تداوم رشد منفی در سال جاری باعث کاهش بیشتر درآمد سرانه ملی و ادامه رکود در بخش های اقتصادی باعث بیکاری میلیون ها نفر نیز خواهد شد.با این حال وجود مشکلات معیشتی مردم که از سال ها پیش آغاز گردیده و همه گیرشدن ویروس کرونا بحران اقتصاد ایران را عمیق تر هم می کند.
همچنین درکنار نقش تحریم ها، نابسامانی سیاست گذاری ارزی و تلاطم دربازا ر«ارز» دربرهم خوردن تجارت داخلی وخارجی بی تاثیر نبوده است.که تمام این موارد و تداوم آن کل جامعه و منابع طبیعی واقتصادی ایران را رو به نا بودی خواهد برد. اگر بخواهیم از بحرانی که درآن گرفتار هستیم خارج شویم تنها با بالا بردن توان صنعت کشور، بهبود زیر ساخت های اقتصادی و توزیع عادلانه درآمدها امکان پذیرخواهد بود.
علاوه براین برای کشوری که مسوولان آن بیش از ۴۰ سال است برای سرنوشت آن تصمیم می گیرند زمان کمی نبوده و نیست که می توانستند شرایط بهتری را برای بالا بردن سطح اقتصادی و بهترشدن زندگی مردم ایجاد کنند.باید خاطرنشان کرد، طی این مدت در مقایسه با تحولات جهانی کارنامه اقتصادی ایران درسطح بسیار بدی است. در حالی که کشورهای زیادی طی دورانی کم و بیش مشابه ساختارهای اقتصادی خود را دگرگون کردهاند و به رشد اقتصادی دست یافتند و درآمد سرانه مردمانشان را چند برابر افزایش دادهاند.
اکنون در شرایطی قرار گرفته ایم که دیگر درآمد نفتی نمی تواند ناکارآمدی ما را جبران کند و بحران ها یکی یکی درحال سر رسیدن هستند. به همین علت باید به سرعت دیدگاه های خود را در حوزه های اقتصادی و سیاسی متحول کنیم، وگرنه احتمال آن می رود برای جبران دیر شود.با واقعیت هایی که در اقتصاد ایران وجود دارد می توان دریافت که مسیر کنونی کشور دیگر قابل ادامه نیست و تجربه دهه های اخیر بیانگر آن است روش های گذشته و تصمیم های که برای نظالم اقتصادی گرفته شده است، چیزی جز انزوای بیشتر در جهان، شکست در برنامه های اقتصادی و ناامیدی شهروندان ایران از بهترشدن شرایط زندگی نحواهد داشت./