به گزارش آسیانیوز ایران؛ سپهری، تحصیلات خود را در رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند و سپس به سفرهای متعددی به اروپا و آسیا پرداخت. در این سفرها با مکاتب فلسفی و عرفانی شرقی آشنا شد که تأثیر زیادی بر تفکرات او گذاشت. شعرهای سهراب سپهری، با زبان ساده و روان، اما در عین حال سرشار از عمق فلسفی و معنوی، نشاندهندهی جهانبینی اوست. او در آثارش همواره به دنبال ارتباط با طبیعت و کشف معنا در سادگی زندگی بود و همین نگرش، اشعار او را به یکی از مهمترین آثار شعر نو فارسی تبدیل کرد.
سپهری به دور از پیچیدگیهای مفهومی و ساختاری، به دنبال انتقال احساسات ناب و لحظات گذرای طبیعت بود. سهراب سپهری در طول زندگی خود همواره به دنبال سادگی و آرامش در هنر بود و همین موضوع باعث شد که او به عنوان یک شاعر و نقاش منحصر به فرد شناخته شود. آثار او، چه در حوزه شعر و چه در نقاشی، همچنان الهامبخش نسلهای جدیدی از هنرمندان و علاقهمندان به هنر باقی ماندهاند.
زندگینامه
سهراب سپهری در تاریخ ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان، در خانوادهای فرهنگی و اهل هنر به دنیا آمد. پدرش، اسدالله سپهری، به موسیقی علاقهمند بود و مادرش، ماهجبین، دستی در شعر و ادب داشت. سهراب در چنین محیطی رشد کرد و از همان کودکی با ادبیات و هنرهای تجسمی آشنا شد.
سهراب دوران ابتدایی خود را در کاشان گذراند و پس از آن به تهران مهاجرت کرد و در دبیرستان به تحصیل پرداخت. او در دانشگاه تهران در رشتهی نقاشی مشغول به تحصیل شد و پس از فارغالتحصیلی، مدتی به تدریس در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول شد. این دوره از زندگی سهراب، فرصتی بود برای آشنایی بیشتر با هنر و ادبیات مدرن و سنتی ایران و جهان.
علاقه سهراب به سفر و تجربههای نو او را به کشورهای مختلفی از جمله فرانسه، ژاپن، هند، و ایتالیا برد. در این سفرها، او با هنرمندان و اندیشمندان بزرگی آشنا شد و افکار و نگرشهای تازهای را در ذهن خود پروراند. سپهری در کنار شعر و نقاشی، دستی هم در عکاسی داشت و همواره به دنبال کشف ارتباطهای عمیقتر بین هنرها بود.
آثار
سهراب سپهری در طول عمر خود، هشت کتاب شعر منتشر کرد که هر کدام از این کتابها به نوعی نمایانگر تکامل فکری و هنری او هستند. این مجموعهها شامل کتابهایی مانند «مرگ رنگ»، «زندگی خوابها»، «آوار آفتاب»، «شرق اندوه»، «صدای پای آب»، «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه» میشود.
یکی از برجستهترین آثار سهراب، «صدای پای آب» است که در آن سپهری با زبانی ساده و در عین حال عمیق به توصیف طبیعت، فلسفه و معانی زندگی میپردازد. در این شعر، او از طبیعت به عنوان وسیلهای برای رسیدن به سطوح بالاتری از آگاهی و شناخت بهره میبرد. زبان سپهری در «صدای پای آب» ترکیبی از زبان شعر کلاسیک فارسی و نگاهی نو به زندگی و فلسفه است.
شعر سهراب، نه تنها از منظر ادبی، بلکه از منظر تفکرات فلسفی و نگرش به جهان نیز منحصر به فرد است. او در بسیاری از اشعار خود به جستجوی معنا در طبیعت، هستی و زندگی میپردازد و همواره با سادگی و عمق خاصی، مخاطبان خود را به تفکر و تأمل دعوت میکند.
شخصیت
سهراب سپهری فردی آرام، متفکر و گوشهگیر بود. او تمایلی به حضور در جمعهای شلوغ و پرهیاهو نداشت و بیشتر زندگی خود را در سکوت و تنهایی سپری کرد. این ویژگی از شخصیت او، به وضوح در آثارش نیز منعکس شده است. سپهری از جمله شاعرانی بود که از هرگونه شهرتطلبی یا تبلیغات دوری میجست و ترجیح میداد در خلوت خود با هنر و طبیعت زندگی کند.
این گوشهگیری و سادگی در زندگی شخصی سپهری، به نوعی از فلسفهی وجودی او ناشی میشد. او بر این باور بود که حقیقت در سادگی و طبیعت نهفته است و باید از هرگونه زرق و برق ظاهری دوری کرد. همین نگرش باعث شد که سهراب سپهری زندگیای ساده و بیتکلف را دنبال کند و به دنبال راههای پیچیده برای رسیدن به کمال نباشد.
گرایشها و تفکرات
تفکرات سهراب سپهری تأثیر زیادی از فلسفهی شرق به ویژه تفکرات عرفانی و بودیسم دارد. او به معنویت و ارتباط انسان با طبیعت علاقهی عمیقی داشت و این گرایشات در بسیاری از اشعار او مشهود است. سپهری بر این باور بود که انسان میتواند با طبیعت ارتباطی عمیق برقرار کند و از طریق این ارتباط به سطوح بالاتری از آگاهی و شناخت دست یابد.
یکی از ویژگیهای بارز تفکرات سپهری، توجه او به معنای زندگی و هستی است. او همواره به دنبال پاسخ به پرسشهای بنیادی دربارهی ماهیت انسان، جهان و معنا بود. سپهری به نوعی از معنویت نزدیک به عرفان شرقی معتقد بود که در آن آرامش و سادگی جایگزین پیچیدگیهای ذهنی و فلسفی میشود.
از دیگر گرایشهای فکری سهراب، علاقه به فلسفهی بودایی و آموزههای ذن بودیسم بود. این فلسفهها تأکید زیادی بر سادگی، توجه به لحظهی حال و ارتباط با طبیعت دارند و این موارد در اشعار سپهری نیز به وضوح دیده میشود. در بسیاری از اشعار او، تصویری از طبیعت، درختان، آب و کوهها به عنوان نمادهایی از آرامش و حقیقت ظاهر میشوند.
نقاشی و هنرهای تجسمی
علاوه بر شاعری، سهراب سپهری به نقاشی نیز علاقهی زیادی داشت و نقاشیهای او بازتابدهندهی همان تفکرات و نگرشهایی است که در شعرهایش وجود دارد. نقاشیهای سپهری ساده، مینیمالیستی و در عین حال با مفهومی عمیق هستند. بسیاری از نقاشیهای او با استفاده از رنگهای ملایم و خطوط نرم، طبیعت را به تصویر میکشند و همان حس آرامش و سادگی را به بیننده منتقل میکنند.
سپهری در نقاشیهای خود نیز مانند اشعارش به دنبال نمایش ارتباط انسان با طبیعت بود. او با استفاده از تکنیکهای مختلف نقاشی از جمله آبرنگ و گواش، مناظری از طبیعت را به تصویر میکشید که در عین سادگی، دارای معنایی عمیق و فلسفی بودند. نقاشیهای سپهری اغلب خالی از جزییات پیچیده و پر از فضایی آرام و تأملبرانگیز بودند.
مرگ
در سالهای پایانی زندگی، سهراب سپهری به بیماری سرطان خون مبتلا شد. این بیماری او را ناچار به سفرهای متعددی به خارج از کشور برای درمان کرد، اما سرانجام در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران، درگذشت. سپهری در آرامگاه خانوادگیاش در شهر کاشان به خاک سپرده شد.
مرگ سپهری همچون زندگیاش آرام و بیهیاهو بود. او در تمام طول زندگی خود به دنبال آرامش و سادگی بود و همین ویژگی در مرگ او نیز دیده میشود. سهراب سپهری با مرگ خود، همچنان به زندگی و تفکراتش وفادار ماند و آثارش نیز پس از مرگ، همچنان الهامبخش هنرمندان و علاقهمندان به شعر و هنر باقی ماند.
تاثیرات و میراث سهراب سپهری
سهراب سپهری با شیوهی خاص خود در شعر و نقاشی، تأثیر زیادی بر جریانهای هنری و ادبی معاصر ایران گذاشت. اشعار او از منظر فرم و محتوا، راه جدیدی در شعر نو فارسی گشود و به شکلی تازه و مدرن از شعر فارسی دست یافت که همچنان مورد توجه مخاطبان و منتقدان ادبی است.
نقاشیهای سهراب نیز به همان اندازه که شعرهایش تأثیرگذار بودند، در دنیای هنر تجسمی جایگاه ویژهای پیدا کردند. آثار تجسمی او بازتابدهندهی همان نگاه فلسفی و معنویای بود که در شعرهایش وجود داشت. نقاشیهای او همچنان در گالریهای مختلف به نمایش در میآیند و مورد تحسین هنرمندان و علاقهمندان به هنر هستند.
شعر و نقاشی سهراب سپهری، نمادی از تلاش انسان برای یافتن آرامش و معنا در جهانی پیچیده و پرهیاهو است. او با سادگی، آرامش و نگاه عمیق خود به طبیعت و زندگی، توانست آثاری خلق کند که همچنان زنده و الهامبخش باقی ماندهاند.
همچنان الهامبخش
سهراب سپهری، به عنوان یکی از برجستهترین شاعران و هنرمندان معاصر ایران، نه تنها در عرصهی شعر، بلکه در نقاشی و هنرهای تجسمی نیز جایگاه والایی دارد. زندگی آرام و بیادعای او، همراه با تفکرات فلسفی و معنویاش، او را به یکی از چهرههای ماندگار و تأثیرگذار در تاریخ هنر و ادبیات ایران تبدیل کرده است. سپهری با آثار خود، نسلهای جدیدی از هنرمندان و علاقهمندان به هنر را به سوی تفکر و تأمل دربارهی زندگی، طبیعت و معنای وجودی سوق داده و همچنان الهامبخش است.