شنبه / ۲۸ مهر ۱۴۰۳ / ۱۶:۳۲
کد خبر: 25365
گزارشگر: 464
۴۰
۰
۰
۷
یادداشت | پوریا زرشناس دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر

خاورمیانه؛ مشکلات و راه حل ها

خاورمیانه؛ مشکلات و راه حل ها
خاورمیانه یکی از مناطق حساس و استراتژیک جهان است. ذخایر عظیم انرژی، دریاها و راه‌¬های ارتباطی و همچنین وسعت گسترده و جمعیت زیاد آن، این منطقه را به منطقه‌¬ای کانونی در معادلات سیاسی و ژئوپلیتیکی تبدیل کرده است.


آسیانیوز ایران؛ در این میان اختلافات قومی و مذهبی، تنش¬‌های تاریخی بازمانده از دوران استعمار، مشکلات زیست‌¬محیطی و تمایل قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای بهره‌برداری از ظرفیت نیروهای هویت بنیاد، در راستای تقویت موضع خود در منازعات ژئوپلیتیکی، بر شدت این بحران‌¬ها افزوده است. در پاسخ به این پرسش: «مهم‌¬ترین بحران امنیتی خاورمیانه کدام است و این بحران¬ها تا افق ۲۰۳۵ میلادی به کدام سمت می‌¬روند؟»؛ من فرضیه زیر را ارائه می¬کنم:

«تلاقی و درهم تنیدگی بحران¬‌های فعلی خاورمیانه در حوزه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی، اجتماعی و زیست محیطی، خیزش نیروهای هویت بنیاد زیرملی و فراملی، معضلات اقتصادی، ضعف ساختاری دولت-ملت، نهایتاً رقابت‌¬های ژئوپلیتیکی قدرت-‌های منطقه‌¬ای و فرامنطقه‌¬ای و همچنین مشکلات زیست محیطی، بحران‌های ژئوپلیتیکی اصلی خاورمیانه را تشکیل می‌دهد، که برخی از آن¬ها طی ۱۵ سال آینده تشدید خواهد شد.»

یافته‌های پژوهش¬های مختلف نیز حاکی از آنست که بیکاری، آلودگی هوا، کم آبی، فرقه‌گرایی، بحران، هویتی، مشکلات جمعیتی، پناهندگان و آوارگان داخلی، بحران بدهی، وابستگی رانتی، فرار مغزها، بحران تقسیم آب، بحران‌های مرزی و ارضی، تنش با همسایگان و کشورهای منطقه، بحران نقض حقوق بشر، بحران عدم کنترل مؤثر بر بخشی از زمین، فعالیت گروه‌های تروریستی، فعالیت احزاب سیاسی رادیکال اسلام‌گرا، وضعیت دموکراسی اصلی‌ترین بحران‌های کشورهای منطقه تا سال 2035 خواهد بود.

مشکلات فرهنگی سیاسی اجتماعی خاورمیانه

 ترویج افکار افراطی و انحرافی

 کمبود آموزش و تحقیقات علمی

 نابرابری جنسیتی

 تحریم‌ها و تضادات سیاسی

 نفوذ خارجی

 فقر و بیکاری

 اعتیاد به مواد مخدر

 کاهش آموزش و پرورش

 تنش‌های قومی و قومیتی

 نقص در حقوق بشر

برای مقابله با ترویج افکار افراطی و انحرافی، اصلاح همه جانبه آموزشی ضروری است. این اصلاح باید تفکر انتقادی، همدلی و شهروندی جهانی را در برنامه¬های درسی مدارس در اولویت قرار دهد. ابتکارات می تواند شامل ادغام آموزش صلح، برنامه های گفتگوی بین ادیان و کارگاه های آموزشی مبتنی بر مدارا(رواداری) در مدارس و دانشگاه ها باشد. با ایجاد محیط هایی که در آن دانش آموزان به بحث و گفتگو درباره دیدگاه های مختلف تشویق می¬شوند، جوامع می توانند فرهنگ تفاهم و مدارا را پرورش دهند.

علاوه بر این، استفاده از فناوری از طریق پلتفرم‌های آنلاین می‌تواند دامنه محتوای آموزشی را به‌ویژه در مناطق دورافتاده گسترش دهد و اطمینان حاصل شود که دیدگاه‌های متنوع برای همه قابل دسترسی است. به طور همزمان، سرمایه گذاری در تحقیقات علمی برای مقابله با ایدئولوژی های افراطی بسیار مهم است. دولت‌ها و سازمان‌های غیردولتی باید برای ایجاد کمک‌های مالی تحقیقاتی با تمرکز بر مسائل مهم منطقه‌ای، مانند تغییرات آب و هوا، سلامت و پیشرفت فناوری، همکاری کنند.

ایجاد مشارکت بین دانشگاه ها، موسسات تحقیقاتی و صنعت می تواند نوآوری و راه حل های عملی را تحریک کند. کمپین های اطلاع رسانی عمومی که اهمیت علم در زندگی روزمره را برجسته می کند، می تواند الهام بخش جوانان برای دنبال کردن مشاغل در زمینه هایی به روز باشد. این رویکرد نه تنها استانداردهای آکادمیک را بالا می¬برد، بلکه افراد را به دانش لازم برای تحلیل انتقادی روایت¬های افراطی و کمک مثبت به جامعه مجهز می¬کند. برای مبارزه با نابرابری جنسیتی در خاورمیانه، ارتقای اصلاحات قانونی که زنان را توانمند می¬کند و قوانین موجود علیه تبعیض را اجرا می¬کند، ضروری است. دولت¬ها باید سیاست¬هایی را برای تضمین دستمزد برابر، دسترسی به آموزش و نمایندگی در حوزه های سیاسی و اقتصادی اجرا کنند. ایجاد برنامه های مربیگری و کسب و کارهای تحت رهبری زنان، می¬تواند مشارکت زنان را در نیروی کار تشویق کند.

کمپین¬های اجتماعی که هنجارهای جنسیتی را به چالش می¬کشند و از حقوق زنان دفاع می¬کنند، می توانند فضایی از پذیرش و حمایت ایجاد کنند. با ایجاد محیطی که در آن سهم زنان به رسمیت شناخته شده و ارزش گذاری شود، جامعه به سمت برابری بیشتر حرکت خواهد کرد. رسیدگی به نقایص حقوق بشر مستلزم یک استراتژی چندجانبه است که شامل حمایت ملی، همکاری بین المللی و جنبش های مردمی است. ایجاد کمیسیون‌های مستقل حقوق بشر می‌تواند نظارت و شفافیت را فراهم کند و در عین حال به شهروندان این امکان را می‌دهد که تخلفات را بدون ترس از انتقام گزارش کنند. سازمان‌های بین‌المللی باید با رهبران منطقه تعامل داشته باشند تا پایبندی به استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر را ترویج کنند، از فشار دیپلماتیک برای پاسخگو کردن دولت‌ها استفاده کنند و منابعی را برای تقویت سازمان‌های جامعه مدنی فراهم کنند. مشارکت دادن جوانان از طریق کمپین‌های رسانه‌های اجتماعی و فعالیت‌های اجتماعی می‌تواند آگاهی را افزایش دهد و حمایت از حقوق بشر را بسیج کند و در نهایت فرهنگ مسئولیت‌پذیری و احترام به همه افراد را ترویج کند. برای کاهش اثرات نامطلوب تحریم ها و درگیری های سیاسی، تعامل دیپلماتیک باید در اولویت قرار گیرد تا گفتگو بین طرف های درگیر تقویت شود. تشویق میانجیگری شخص ثالث، می تواند مذاکرات را با تمرکز بر راهبردهای حل تعارض که نیازهای همه ذینفعان درگیر را برآورده می کند، تسهیل کند. ابتکارات همکاری اقتصادی، مانند توافق‌نامه‌های تجاری که شامل مشوق‌هایی برای راه‌حل‌های صلح‌آمیز می‌شود، می‌تواند وابستگی‌های متقابلی ایجاد کند که از تشدید بیشتر تشدید جلوگیری کند.

ایجاد بسترهایی برای مشارکت شهروندان در حکمرانی می تواند ثبات سیاسی را افزایش دهد و در عین حال به نارضایتی ها به طور موثر و شفاف رسیدگی کند. استراتژی های توسعه اقتصادی که ایجاد شغل و توسعه مهارت را در اولویت قرار می دهد. دولت‌ها باید مشارکت‌های دولتی و خصوصی را برای تحریک اقتصاد محلی و ارائه آموزش‌های حرفه‌ای همسو با تقاضاهای بازار تقویت کنند. اجرای شبکه های ایمنی اجتماعی می تواند از آسیب پذیرترین جمعیت ها محافظت کند و در عین حال کارآفرینی را تشویق کند. همکاری‌های بین‌المللی از طریق صندوق‌های توسعه و سرمایه‌گذاری در بنگاه‌های محلی نیز می‌تواند نقش مهمی در افزایش تاب‌آوری اقتصادی و کاهش سطح فقر ایفا کند. با تمرکز بر رشد اقتصادی پایدار، کشورها می توانند پایه ای برای ثبات اجتماعی ایجاد کنند و انگیزه های درگیری را کاهش دهند. برای مقابله موثر با اعتیاد به مواد مخدر، یک رویکرد بهداشت عمومی که به جای اقدامات تنبیهی صرفاً پیشگیری، درمان و توانبخشی را در اولویت قرار دهد، ضروری است. دولت ها باید برنامه های آموزش جامع مواد مخدر را با هدف قرار دادن جمعیت های در معرض خطر، به ویژه جوانان، اجرا کنند تا آگاهی در مورد خطرات سوء مصرف مواد افزایش یابد. افزایش دسترسی به خدمات سلامت روان و مراکز توانبخشی می تواند برای افرادی که با اعتیاد دست و پنجه نرم می کنند، حمایت لازم برای بهبودی را فراهم کند.

علاوه بر این، آموزش متخصصان مراقبت های بهداشتی در زمینه پیشگیری و درمان اعتیاد می تواند تضمین کند که افراد نیازمند مراقبت های مناسب را دریافت می¬کنند. برنامه‌های مبتنی بر جامعه که خانواده‌ها را درگیر می‌کنند و ادغام مجدد اجتماعی را تشویق می‌کنند، می‌توانند یک محیط حمایتی برای بهبودی ایجاد کنند. پرداختن به تنش¬های قومیتی در خاورمیانه مستلزم ترویج حکومت فراگیر و تقویت گفتگو میان گروه های قومی مختلف است. دولت¬ها باید نمایندگی و مشارکت همه جوامع قومی را در فرآیندهای سیاسی تشویق کنند و اطمینان حاصل کنند که صدای آن¬ها شنیده می شود. طرح‌هایی که تنوع فرهنگی را گرامی می‌دارند و گفتگوی بین قومیتی را ترویج می‌کنند، مانند جشنواره‌های فرهنگی و پروژه‌های مشترک اجتماعی، می‌توانند انسجام اجتماعی را تقویت کنند. برنامه‌های آموزشی که بر تاریخ‌های مشترک و آینده‌های مشترک تأکید دارند، می‌توانند با روایت‌های تفرقه مقابله کنند و احترام متقابل را تقویت کنند. با ایجاد فضاهایی برای گفتگو و تفاهم، جوامع می¬توانند پل هایی را در میان جوامع ایجاد کنند و در نهایت صلح و ثبات را تقویت کنند.

پس از وقوع تغییرات عمده در سیاق نظام بین الملل و اهمیت یافتن مناطق پس از تغییرات صورت گرفته در نحوه تعاملات و همچنین صف بندی ها در روابط بین الملل و بخصوص از هنگامی که مناطق و منطقه گرایی در سیستم بین الملل مورد اهمیت واقع شدند، تفکرات و استراتژی های کلان در سیستم بین الملل در سطوح منطقه ای نیز رخنه کردند و مفاهیمی مرتبط با محدوده مشخص جغرافیایی _ مناطق_ تبیین و معرفی شدند. در این میان خاورمیانه کماکان از مهم ترین مناطق بر اساس این نگاه در نظام بین الملل شناخته می شود و اگر چه بیان می-شود این جغرافیا اهمیت و اثرگذاری سابق خود در روابط بین الملل را دهه های پیش رو دارا نمی باشد؛ اما با نگاهی به تحولات اخیر در روابط بین الملل و نقش خاورمیانه در ایجاد، هدایت و اثرگذاری این روابط، حفظ این جایگاه برای این منطقه به روشنی آشکار و هویدا می شود.

تشکیل خاورمیانه متحد

تجربه موفق تشکیل اتحادیه اروپا، ذهن من را به این سمت حرکت داد که در منطقه خاورمیانه، - با توجه به تشابهات فرهنگی، زبانی(عربی و فارسی)، دینی(اسلام) - به فکر تشکیل یک اتحادیه بیفتیم. اتحادیه ای که یک واحد پولی مشترک قوی تشکیل دهد(با توجه به پشتوانه نفتی قوی منطقه خاورمیانه)، و یک پارلمان مشترک داشته باشد (با در نظر گرفتن جمعیت هر کشور، نسبت به تعداد نمایندگان حاضر در این پارلمان)، مرزها را باز کند و یک ویزای مشترک بین کشورها بوجود بیاید تا سفرهای زیارتی، سیاحاتی و درمانی تسهیل شود.

خاورمیانه خانه موزاییک های متنوعی از فرهنگ ها و زبان ها است. با این حال، عربی و فارسی زبان‌های غالب در بسیاری از کشورها هستند که پایه‌ای برای ارتباط بهتر و درک متقابل ایجاد می‌کنند. پیوندهای تاریخی غنی، به ویژه در زمینه¬های تجارت، علم و مذهب، همچنین باعث ایجاد حس تعلق در میان مردم می¬شود. اسلام عاملی وحدت بخش است که می تواند به ایجاد پیوند بین کشورهای خاورمیانه کمک کند. ارزش¬ها و باورهای مشترک می تواند منجر به همکاری در مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شود. برای مثال، مراسم مذهبی مشترک، مانند ماه رمضان و حج، می تواند احساس خویشاوندی و همبستگی را در میان کشورهای عضو ترویج دهد. خاورمیانه دارای منابع عظیم نفتی است که می‌توان از آن برای حمایت از یک واحد پولی مشترک استفاده کرد. ایجاد یک اقتصاد قوی با ذخایر نفتی می تواند ثبات اقتصادی و قدرت چانه زنی منطقه را در صحنه جهانی افزایش دهد. همچنین یک ارز مشترک، شیوه های تجاری را ساده می کند، هزینه های مبادله را کاهش می دهد و اقتصاد را در بین کشورهای عضو تثبیت می کند. این امر مستلزم هماهنگی اقتصادی گسترده و همسویی سیاست های پولی است که با توجه به پیشینه های اقتصادی متنوع کشورهای درگیر، ممکن است چالش برانگیز باشد؛

ایجاد یک پارلمان مشترک مستلزم یک عمل متعادل کننده ظریف در نمایندگی است. توجه دقیق به جمعیت، منافع و قدرت اقتصادی هر کشور برای اطمینان از نمایندگی عادلانه، که می تواند از نظر سیاسی مناقشه برانگیز باشد، مورد نیاز است. باز کردن مرزها برای تسهیل حرکت بین کشورهای عضو، همکاری اقتصادی و تبادل فرهنگی را تقویت خواهد کرد. این نه تنها گردشگری را ترویج می¬کند، بلکه پیوندهای خانوادگی را نیز تقویت می¬کند، زیرا بسیاری از شهروندان در سراسر منطقه اقوام دارند.(ترکیه، سوریه، عراق، لبنان، اردن) اجرای یک سیستم روادید مشترک، سفر را برای اهداف زیارتی، گردشگری و تجارت ساده می کند. این چارچوب سفر مشترک می‌تواند ارتباط منطقه‌ای را تقویت کند و درک عمیق‌تری را در میان شهروندان کشورهای مختلف تقویت کند. موفقیت یک اتحادیه خاورمیانه¬ای، مستلزم اراده سیاسی قوی و رهبری رویایی از سوی همه کشورهای شرکت کننده است. رهبران باید تمایل داشته باشند که منافع جمعی را بر برنامه های ملی اولویت دهند، که با توجه به تنش های ژئوپلیتیک موجود می تواند مانع مهمی باشد.

چالش مهم، تنش‌ها و درگیری‌های تاریخی طولانی مدت میان کشورهای مختلف منطقه است. مسائلی مانند اختلافات مرزی، فرقه گرایی مذهبی و ایدئولوژی های سیاسی متفاوت می تواند مانع از تلاش¬های مشترک شود و مصالحه را دشوار کند. در حالی که کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات دارای منابع اقتصادی قابل توجهی هستند، کشورهای دیگر مانند یمن و سوریه با چالش های شدیدی روبرو هستند. پل زدن بر این نابرابری¬های اقتصادی برای ایجاد یک چارچوب اقتصادی یکپارچه، که مستلزم برنامه ریزی دقیق و استراتژی¬های سرمایه گذاری است، ضروری است. این منطقه دارای ترکیبی از سیستم¬های حکومتی، از نظام¬های سلطنتی و پادشاهی(و بعضا دیکتاتوری) گرفته تا جمهوری هاست.(مانند ایران و پاکستان و ترکیه) هماهنگ کردن این سیستم¬های مختلف در چارچوب پارلمانی، منسجم مستلزم گفتگو و سازش گسترده بین کشورهای عضو است. علیرغم شباهت های فرهنگی و مذهبی، تفاوت در هنجارها و ارزش های اجتماعی ممکن است چالش های دیگری ایجاد کند. دستیابی به انسجام اجتماعی در داخل یک اتحادیه، با احترام به هویت فرهنگی هر یک از کشورها نیازمند تلاش قابل توجهی است. مسائل امنیتی ناشی از درگیری¬های منطقه ای، مانند جنگ داخلی سوریه یا درگیری اسرائیل و فلسطین، چشم انداز وحدت را پیچیده می کند. رویکرد جمعی به امنیت منطقه ای می تواند مفید باشد، اما مستلزم مذاکره گسترده و ایجاد اجماع است. ژئوپلیتیک خاورمیانه اغلب شامل قدرت¬های خارجی، مانند ایالات متحده، روسیه و چین است که به دنبال نفوذ در منطقه هستند. یک بلوک منطقه ای متحد باید ضمن ایجاد استقلال استراتژیک خود، این پویایی¬های بین المللی را با احتیاط دنبال کند. در بلندمدت، اتکا به درآمدهای نفتی می‌تواند آسیب‌پذیر باشد. یک اتحادیه موفق باید به ضرورت تنوع اقتصادی، تشویق سرمایه گذاری در بخش هایی مانند فناوری، آموزش و گردشگری توجه کند.

ایجاد چارچوب های قانونی و نهادی مؤثر برای موفقیت این اتحادیه بسیار مهم است. این چارچوب‌ها بر تجارت، سرمایه‌گذاری و حل مناقشه حاکم است و نیاز به حمایت قوی از سوی کشورهای عضو دارد. پایداری یک اتحادیه تا حد زیادی به حمایت عمومی و مشارکت مدنی در کشورهای عضو بستگی دارد. کمپین¬های آگاهی بخشی و ابتکارات آموزشی، می¬تواند حس تعلق را تقویت کند و شهروندان را تشویق کند که چشم انداز منطقه ای را پذیرا شوند. در حالی که ایده تشکیل اتحادیه در خاورمیانه، مشابه اتحادیه اروپا، چشم اندازی جذاب از همکاری و سود متقابل ارائه می دهد، اما مملو از پیچیدگی است. تنش‌های تاریخی، نابرابری‌های اقتصادی و تفاوت‌های حاکمیتی چالش‌های مهمی را ایجاد می‌کنند، با این حال بافت فرهنگی و مذهبی غنی منطقه، پایه‌ای بالقوه برای اقدام جمعی فراهم می‌کند. دستیابی به این چشم انداز مستلزم تلاش های هماهنگ، رهبری رویایی و تعهد واقعی برای غلبه بر موانع طولانی است.

این منطقه همواره شاهد چالش ها و رویدادهای مختلفی بخصوص در دهه های اخیر در خود بوده است که در این نوشتار تلاش خواهد شد 10 چالش مهم تر این منطقه در یک دهه ی پیش رو مورد اشاره قرار گیرد. لازم به اشاره می دانم که ترتیب اشاره به موضوعات نشان از برتری یک موضوع بر دیگری نخواهد بود و صرفا با هدف بیان اصل مطلب مورد اشاره قرار گرفته است. همچنین یقینا بیان این موضوعات، همه¬ی آنچه می¬تواند باشد، نخواهد بود و بسیاری از چالش ها در دل موضوعات مورد اشاره قرار خواهد گرفت یا آنکه کلیت خاورمیانه را بعضا شامل نخواهد شد.

دموکراسی خواهی ملت ها در خاورمیانه


با تغییرات ایجاد شده در نحوه تمایلات و خواسته های جوامع و ملت ها، امواج مباحث حقوق بشری که نمود آن پیش از این _شاید به علت گسترش وسایل ارتباطی و قدرت رسانه ای_ بیشتر در کشورهای غربی و اروپایی مقیاس و مبنا برای معرفی به سایر جوامع و کشورها مدنظر قرار می گرفت، به مناطق دیگر و از جمله خاورمیانه نیز رسیده و آنچه در سال¬های اخیر حتی منتهی به وقوع جنگ های داخلی در اکثر کشورهای این منطقه شده و یا برخی حکومت¬ها نظیر حکومت سعودی را ناچار به تجدیدنظر و دست زدن به برخی اصلاحات آشکار در ذیل این مبحث _دموکراسی خواهی_ کرده است، کماکان بعنوان یکی از چالش های برتر در این منطقه می تواند رخ بنماید و حتی در نهایت به وقوع رویدادهایی چون حوادث سال ۲۰۱۱ که به ظهور گروه هایی نظیر القاعده و داعش منجر شد، منتهی شود و در حقیقت افراط گرایی نیز می تواند روی دیگر این موضوع قلمداد شود.

وجود انتخابات در هر کشوری نشان از وجود دموکراسی در آن کشور و نقش بیشتر مردم آن کشور در سرنوشت کشور دارد. حال در برخی از کشورها نقش این انتخابات بیشتر و در برخی کمتر است و در برخی دیگر این انتخابات کاملا تشریفاتی است. در این گزارش به اوضاع انتخابات در کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس می‌پردازیم.

عربستان سعودی


می‌توان گفت تقریبا تنها کشور عربی که در آن هیچ انتخاباتی برگزار نمی‌شود، عربستان سعودی است.

عراق

عراق از جمله کشورهایی است که در آن دو نوع انتخابات برگزار می‌شود. یکی از این انتخابات مربوط به شورای شهرداری‌هاست. هر استان در عراق یک اقلیم محسوب می‌شود که برای خود تشکیلات اداری و شورای استانی جداگانه دارد. انتخابات دیگر مربوط به انتخابات پارلمانی است. رئیس‌جمهور در این کشور توسط پارلمان انتخاب می‌شود. نکته جالب درباره حاکمیت در عراق شرایط ویژه برای هر یک از مسئولان است و این به خاطر تنوع قومیتی و مذهبی در این کشور است. در عراق می‌بایست رئیس‌جمهور کرد سنی، نخست‌وزیر عرب شیعه و رئیس مجلس باید عرب سنی باشد.

سوریه

در سوریه هم سال‌هاست انتخابات ریاست‌جمهوری هر هفت‌سال یک بار برگزار می‌شود. البته این امر به این معنی نیست که همیشه همه افراد به یک میزان شانس نامزدی ریاست‌جمهوری داشته‌اند. انتخابات مجلس و شوراهای شهرداری از دیگر انتخاباتی است که در این کشورها برگزار می‌شود.

امارات

نظام حاکم بر امارات پادشاهی است؛ با این حال هر ۴ سال یک بار انتخابات پارلمانی در این کشور برگزار می‌شود که البته این انتخابات هم فرمایشی است.

مصر

در مصر هم دو نوع انتخابات پارلمانی و ریاست‌جمهوری برگزار می‌شود که البته با وجود ریاست‌جمهوری ۴۰ساله «حسنی‌ مبارک» و پس از آن استیلای نظامیانی مانند ژنرال سیسی، به نظر می‌رسد انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور هم فرمایشی است.

کویت

در کویت هم انتخابات شورای شهرداری‌ها برگزار می‌شود هم انتخابات پارلمانی. انتخابات پارلمانی در این کشور به نسبت سایر کشورها قوی‌تر عمل می‌کند و جدی‌تر است. اما هر از چندی، امیر کویت به راحتی، پارلمان را منحل می¬کند!

قطر

در قطر هم نظام پادشاهی حکومت را به دست گرفته است و فقط انتخابات شوراهای شهرداری در آن برگزار می‌شود.

تونس

در کشور تونس هم انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی برگزار می‌شود. انتخابات در تونس بعد از سال ۲۰۱۰ میلادی و جنبش بیداری اسلامی(2012)، جدی‌تر دنبال می‌شود.

مراکش

در کشور مراکش هم نظام پادشاهی حاکم است؛ اما مردم می‌توانند در دو انتخابات مجلس نمایندگان و مجلس مستشاران شرکت کنند.

لبنان

در لبنان سه نوع انتخابات برگزار می‌شود. انتخابات ریاست‌جمهوری، شوراهای شهرداری و پارلمانی، انتخاباتی هستند که مردم لبنان در آن شرکت می‌کنند. رئیس‌جمهور را پارلمان این کشور تعیین می‌کند.

اردن

در اردن هم دو نوع مجلس وجود دارد که اعضای آن با همه‌پرسی تعیین می‌شوند. اعضای مجلس عوام یا سنا را پادشاه مشخص می‌کند و اعضای پارلمان توسط مردم انتخاب می‌شوند.

عمان

عمان هم به صورت پادشاهی اداره می‌شود؛ اما اعضای مجلس این کشور توسط مردم انتخاب می‌شوند.

فلسطین

مردم در فلسطین دو نوع همه‌پرسی دارند. در یکی از این انتخابات مردم اعضای پارلمان را تعیین می‌کنند و در دیگری درباره تشکیلات خودگردان تصمیم‌گیری می‌کنند.

الجزایر

در الجزایر هم انتخابات ریاست‌جمهوری هم انتخابات پارلمانی برگزار می‌شود.

بحرین

نظام حاکم در بحرین پادشاهی است و با اینکه به ظاهر انتخابات پارلمانی در این کشور برگزار می‌شود، در واقع این انتخابات فرمایشی است.

سودان

در سودان هم فقط انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار می‌شود.

سومالی

در سومالی هم انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار می‌شود؛ اما جالب است که بدانید دولت و پارلمان این کشور در گفت‌وگویی با هم به این نتیجه رسیدند که از ۲۰۱۶ امکان برگزاری انتخابات در این کشور وجود ندارد!

موضوع انرژی

اگر چه شاید موضوع انرژی خاورمیانه جایگاه و جذابیت سابق خود را در روابط بین الملل دارا نباشد، اما بی تردید این موضوع کماکان می¬تواند از چالش های جاری و مطرح در این منطقه باشد که گواه این ادعا را می توان به بروز اختلاف میان دو هم پیمان عمده یعنی امارات متحده عربی و عربستان در اوپک بر سر نحوه ی تصمیمات در حوزه انرژی مورد اشاره قرار داد.

قومیت¬ها در خاورمیانه

اگر عنوان شود در هیچ منطقه ای از مناطق جهان در قرن حاضر، موضوع قومیت¬ها به برجستگی خاورمیانه باعث ایجاد چالش و اختلاف نبوده، سخنی دور از واقع نبوده است. بدون تردید موضوع قومیت ها در دهه¬های اخیر از عمده ترین دلایل وقوع جنگ ها در خاورمیانه به صورت مستقیم یا با واسطه بوده است و توجه به این موضوع خود، به تنهایی می¬تواند اهمیت و نیز نقش این مسئله را در ایجاد چالش های آتی نیز به روشنی هویدا سازد.

انرژی¬های نو و رقابت¬های هسته ای

همانگونه که مورد اشاره قرار گرفت، شاید به دلیل بی نیازی جوامع غربی به انرژی خاورمیانه به خصوص از سوی ایالات متحده آمریکا، توجه کشورهای خود منطقه نیز به انرژی¬های نو، به خصوص انرژی هسته ای، برای برخورداری از جایگزین¬ها و کاهش وابستگی به انرژی¬های فسیلی در سال¬های اخیر معطوف شده است و بی تردید در دهه جاری نیز رشد فزاینده ای خواهد داشت؛ به ویژه که موضوع هسته ای ایران به دلایلی چند که در فرصت پردازش این یادداشت نخواهد بود، کماکان از عمده ترین دلایل گسیل سایر کشورهای منطقه، برای روی آوری به این موضوع بوده و خواهد بود و می تواند در ادامه چالش های فراوانی را در خاورمیانه و حتی نظام بین الملل باعث شود.

موضوع آب

این موضوع نیز شاید به ظاهر در شرایط حاضر به صورت ملموس و آشکار تبدیل به یکی از چالش های عمده در این منطقه نشده باشد، اما با نگاهی به حوادث اخیر مرتبط با مبحث آب در دو حوزه حکمرانی داخلی و حکمرانی بین حکومت ها به روشنی می توان دریافت که آب از مسائل چالش آفرین در سال های آتی و به یقین یک دهه پیش روی خاورمیانه خواهد بود. رخداد نارضایتی¬های داخلی نظیر آنچه در خوزستان ایران شاهد آن بودیم و نیز اختلافات ناپیدا اما جاری میان ایران و عراق یا حتی ایران و افغانستان و آنسوتر در شمال آفریقا موضوع سد النهضه میان سه دولت مصر، اتیوپی وسودان از مصادیق بارز چالش زا بودن موضوع آب در ابعاد حکمرانی داخلی و میان حکومت ها حتی حکومت های به ظاهر همراه در خاورمیانه خواهد بود.

یکی از راه حل های قطعی برای حل این مشکل، روی آوردن به دستگاه های عظیم آب شیرین کن است؛ زیرا بسیاری از کشورهای خاورمیانه، به دریاها و اقیانوس¬ها دسترسی خوبی دارند.


تاکید بر امنیت مضیق و غلبه تفکر نظامی گری

بر خلاف آنچه در زمینه ایجاد امنیت موسع که از دهه ابتدایی 1990 میلادی در نظام بین الملل غالب شد و هدف آن امنیت دسته جمعی برای بهره مندی همه کشورهای یک منطقه از مزایای آرامش و ثبات بوده است، در خاورمیانه تاکید بر اولویت امنیت مضیق (منفرد) بر امنیت جمعی و در نتیجه غالب بودن وجود چنین تفکری و به تبع آن استمرار تفکر نظامی گری برای حصول به نتیجه از اساسی ترین چالش های یک دهه ی پیش روی خاورمیانه باقی خواهد ماند؛ مگر آنکه نظیرتلاش¬هایی که در حال حاضر برای نزدیکی تفکرات امنیت دسته جمعی _از جمله آشتی میان قدرت های اثرگذار منطقه ای نظیر ایران و عربستان_ در جریان است منتهی به حصول نتیجه شود.

بازگشت افراط گرایی به منطقه

تعصبات و افراط گرایی از مهم ترین چالش های همه ی ادوار در خاورمیانه بوده است. فارغ از سیاست های جانبی و موثر در شکل گیری گروه هایی نظیر القاعده و داعش، بی تردید تشکیل این گروه ها را باید حاصل افراط گرایی و در واقع بنیادگرایی غیر واقع گرایانه برشمرد. قدرت یابی طالبان در افغانستان که البته خود نیازمند تحلیل ویژه¬ای چه در رابطه با رویکرد جدید این گروه و چه چگونگی قدرت یابی مجدد آنان است، بیان کننده این واقعیت است که به هر روی، افراط گرایی همیشه به عنوان یک تهدید پیش روی خاورمیانه و جوامع مختلف این منطقه قرار دارد و این موضوع کماکان می تواند بعنوان یکی از چالش های دهه ی آتی این منطقه نیز در نظر گرفته شود.

تلاش برای تبدیل شدن به هژمون منطقه ای

رقابت همیشگی میان کشورهای خاورمیانه برای تبدیل شدن به هژمون برتر امری بدیهی است.
ایران، عربستان، ترکیه و مصر از جمله کشورهایی هستند که خواسته یا ناخواسته همواره در صدر کشورهای داعیه هژمون منطقه مدنظر بوده اند. استیلا بر کشورهای کوچک تر در منطقه توسط قدرت¬های خواهان هژمونی بودن یکی از جلوه های بارز این مدعاست که برای مثال موضوع اختلافی در شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج فارس که در واقع میان قطر از یک سو و کشورهای دیگر به سردمداری عربستانِ مدعی بود قابل ذکر است. در واقع عدم تبعیت قطر از عربستان برای استیلای مطلق این کشور دلیل اصلی این اختلاف داخلی این شورا بود. استمرار وقوع جنگ های نیابتی را هم می¬توان از پیامدهای این چالش فراروی خاورمیانه در سال¬های آتی ذکر نمود.

حضور همزمان قدرت های فرامنطقه ای

برای چندین دهه ی متمادی، ایالات متحده اصلی ترین قدرت فرامنطقه ای حاضر در خاورمیانه قلمداد شده است و تایید این امر نیز انکار ناپذیر است. با تغییر استراتژی خاورمیانه ای این کشور، حضور قدرت ها در منطقه نیز شرایط جدیدی را شاهد خواهد بود. چین، روسیه و همچنان ایالات متحده از قدرت های فرامنطقه ای حاضر در خاورمیانه در دهه ی پیش رو خواهند بود. چین با هدف استیلای اقتصادی و استراتژی خاصی که برای رسیدن به این منظور در منطقه طراحی کرده است، روسیه با هدف استیلای سیاسی و ایفای نقش پررنگ تر در این منطقه و در نهایت ایالات متحده با هدف حفظ هژمونی، تعهد به حمایت ازاسرائیل و همچنین با توجه به پیمان های طولانی مدت نظامی، امنیتی و سیاسی که با بسیاری از کشورهای منطقه به خصوص شورای همکاری حوزه خلیج فارس منعقد نموده است می توانند چالش ها، فرصت ها و معادلات مختلفی را از تشکیل ائتلاف یا اتحاد تا ایجاد منازعات مختلف پیش روی این منطقه قرار دهند. به هر حال واقع گرایانه این است که کشورهای خاورمیانه، مانند ایران، با امتیازگرفتن¬های موازی و ایجاد توازن در رابطه با ابرقدرت-ها، منافع ملی کشور را تامین کنند.

پوریا زرشناس دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
https://www.asianewsiran.com/u/ftE
اخبار مرتبط
مشارکت ایران در معاهدات بین‌المللی پیامدهای مهمی برای موضع دیپلماتیک، اقتصادی و ژئوپلیتیکی این کشور در جهانی به‌هم پیوسته دارد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید