به گزارش آسیانیوز ایران ؛ جامعه امنیتی و نظامی اسرائیل بیش از هفت دهه است که از سایه جنگ بیرون نیامده است. بارها و بارها زخمهای قدیمی آن باز میشود و تلاش اسرائیل برای برتری نظامی، مانع بهبود این زخمها و منجر به افزایش درگیریها میشود. این روند تکراری و اصرار بر تحمیل قدرت، اسرائیل را به جایی رسانده که یا باید در جنگ به پیروزی دست یابد یا در مواجهه با شکست سنگینی روبرو شود. طرفداران رادیکال صهیونیسم نیز، جنگ بیپایان را تنها با جنگی نهایی و پیروزی بر رقبای خود پایانپذیر میدانند. در صورت شکست، جامعهای که امیدش بر جنگ و برتری نظامی بنا شده، بهدنبال ظهور نجاتبخش جدیدی خواهد بود تا زمانی که نبرد دیگری شکل بگیرد.
این جامعه تنها با موفقیتهای مکرر نظامی-امنیتی میتواند انسجام خود را حفظ کند. در این مسیر، آنها اغلب به سرکوب گروههای ضعیفتر اقتصادی و تکنولوژیک، یعنی "مظلومان"، دست میزنند. اما اگر در برابر این گروهها شکست بخورند، این جامعه دچار ناامیدی عمیقی میشود. شکستهای گذشته، همچون واقعه ۷ اکتبر، نشان دادهاند که این ضربات، زخمهای تازهای را ایجاد کرده که به سادگی التیام نمییابند. در این شرایط، نبرد برای حفظ امید و بازگشت به پیروزی به یک ماموریت مهم برای نتانیاهو تبدیل شده است؛ نبردی که میتوان آن را "نبرد دستاوردها" نامید.
دام پیروزیهای موقت:
هر پیروزی موقت، باعث سرمستی و غرور جامعه و رهبران اسرائیلی شده و این غرور، آنها را به دنبال کردن پیروزیهای مشابه وا میدارد. اما این سرمستی، زمینه شکست دیگری را فراهم میکند که بار دیگر غرور جامعه اسرائیل را ضربهپذیر کرده و اعتماد آنها به پیروزی را متزلزل میسازد. این چرخه ادامهدار، نشاندهنده وجود استراتژی نامحدود اما بیسرانجامی برای دستیابی به هدفی ناممکن است.
در جامعه اسرائیل، حتی نیروهای افراطی و مذهبی نیز حاضر به ورود مستقیم به میدان جنگ نیستند و در عوض انتظار دارند که دیگرانی مانند آمریکا، عوامل مزدور، نیروی هوایی و حتی روباتهای کنترل از راه دور، جنگ را برای آنها به پیروزی برسانند. پس از ۷ اکتبر، هرگاه جامعه اسرائیل به افول روانی میرسد و نمیتواند بار دیگر وارد میدان جنگ شود، نتانیاهو با عملیات ترور رهبران مقاومت، تخریب خانههای غیرنظامی یا نمایش موشکهای ضبط شده از حزبالله لبنان تلاش میکند تا غرور ملی را بازسازی کند و امید را زنده نگه دارد. اما این روند، صهیونیسم را به نیرویی بیقاعده و جنایتکار تبدیل کرده است که به تقویت کینه قومی و مذهبی منجر میشود و مقاومت منطقهای را علیه خود تقویت میکند.
ایران و راهبرد مقاومت:
در تلاش اسرائیل برای حفظ سلطه و امنیت بر منابع و داراییهای خود، دشمنانی فراتر از اندازههای واقعی ساخته میشود. این اشتباهات، همچون حمله به کنسولگری ایران در سوریه، اسرائیل را به میدان عملیاتهای پرهزینهای کشانده که امنیت ملی آنها را در جبهههای متعدد تحت تاثیر قرار داده است. ادامه این روند موجب شده که مقابله با نیروهای مقاومت در خاورمیانه که همسو با ایران هستند، چالشی پیچیدهتر شود. برخلاف ادعاهای اسرائیل، این گروهها نیروهای نیابتی ایران نیستند؛ بلکه مردمانی خاورمیانهای هستند که راه دیگری جز مبارزه با آمریکا و اسرائیل نیافتهاند.
تا امروز، ایران از مواجهه مستقیم با اسرائیل خودداری کرده و مطابق قوانین داخلی و فرمان رهبری که اختیار صدور فتوای جهاد را دارد، از جنگ مستقیم پرهیز نموده است. اما اقدام اخیر اسرائیل در تلاش برای ترور رهبران مقاومت در تهران، ایران را در آستانه ورود به تقابل نظامی با اسرائیل قرار داده است. این اقدام، نیروهای مقاومت را تقویت و راهبرد مقاومت در منطقه را برای تضعیف اسرائیل و فرسایش قدرت آن برجستهتر کرده است. مقاومت، به دنبال طولانیکردن نبردها و فرسودن جامعه اسرائیل در میان جنگهای پیدرپی و بیثمر است. در این میان، استراتژی نتانیاهو برای پیروزیهای موقت میتواند به شکست بزرگتری برای اسرائیل منجر شود، چرا که هدف نهایی این مقاومت نه تنها بازپسگیری سرزمینهای اشغالی، بلکه به چالش کشیدن اساس صهیونیسم است.
تا زمانی که اسرائیل به دنبال پیروزیهای مقطعی علیه گروههای مقاومت باشد، این روند به تقویت مقاومت و حفظ ایدئولوژی آنها در خاورمیانه منجر خواهد شد و در عین حال، اسرائیل با تکرار جنگهای بیثمر و موقتی، به تدریج به یک دولت ناکام تبدیل خواهد شد.