آسیا نیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری: موسیقی غمگین میتواند هورمون پرولاکتین ترشح کند؛ این همان هورمون تسکیندهنده و آرامبخشی است که هنگام شیر دادن مادران به نوزادان خود ترشح میشود. پرولاکتین باعث ایجاد احساس آرامش برای مقابله با درد روانی میشود. هورمون پرولاکتین به کاهش غم و اندوه کمک میکند. همدلی نیز نقش بسزایی در لذت بردن از موسیقی غمگین دارد. همدلی را میتوان به عنوان ظرفیت درک یا احساس آنچه که شخص دیگری تجربه میکند تعریف کرد. افرادی که از لحاظ احساسی تحت تأثیر هنرهای غم انگیز قرار میگیرند، به طور کلی قابیلت همدلی بیشتری خواهند داشت. به طور برعکس افرادی که همدلی بالایی دارند نیز بیشتر تحت تأثیر موسیقی غمگین قرار میگیرند. این افراد معمولاً توانایی تخیل خوبی برای تشخیص تجربه یک شخصیت یا شخص خیالی دارند.
موسیقی غمگین محرک قدرتمندی برای خاطرات نوستالژیک دوران گذشته است. چنین بازنگری انعکاسی از خاطرات نوستالژیک ممکن است خلق و خوی را بهبود بخشد، به خصوص اگر خاطرات مربوط به لحظات مهم و معنادار زندگی باشد. ما از طریق تخیل از شیرینی این خاطرات لذت میبریم. در یادآوری لحظات خوب، مقداری لذت احساس میشود، اما همراه با آن، تقریباً به همان اندازه، غم و اندوه از دست دادن آن لحظات نیز به وجود میآید. موسیقی غمگین مزایای روانی تنظیم خلق و خو ایجاد میکند. موسیقی غمگین را میتوان به عنوان یک دوست خیالی تجربه کرد که پس از تجربه یک فقدان اجتماعی، با ما حمایت و همدلی میکند.
شنوندگان صرفاً از حضور یک فرد مجازی که توسط موسیقی نمایش داده میشود لذت میبرند که در همان حال و هوا میتواند به مقابله با احساسات غم انگیز کمک کند. برای مثال، سه سونات پیانوی پایانی شوبرت به افرادی که احساس تنهایی میکند، صدا و آرامش میدهد. شوبرت ۳۱ ساله بود که این سوناتهای پیانو را نوشت و دو ماه بعد در سپتامبر ۱۸۲۸ درگذشت. شوبرت تجربه تنهایی را میدانست و استعداد انتقال آن در موسیقی خود را داشت. به طور خلاصه، موسیقی غمگین شنونده را قادر میسازد تا از موقعیتهای ناراحتکننده رها شود و به جای آن بر زیبایی موسیقی تمرکز کند. علاوه بر این، اشعاری که با تجربه شخصی شنونده طنین انداز میشوند، میتوانند احساسات یا تجربیاتی را که ممکن است فرد قادر به بیان آنها نباشد را میگویند.