چهارشنبه / ۸ اسفند ۱۴۰۳ / ۱۲:۳۲
کد خبر: 28047
گزارشگر: 548
۲۰۴
۱
۰
۵۹
زنده شدن امید بهار در دل چوپان ها

ناقالدی؛ رقص و نیایش چوپانان در دل زمستان

ناقالدی؛ رقص و نیایش چوپانان در دل زمستان
مراسم سنتی ناقالدی، نمایش آئینی و نمایشی جذاب از زندگی شبانی در روستاهای استان مرکزی ایران، که از اواسط بهمن ماه آغاز می‌شود، با ریشه‌های عمیق فرهنگی و معیشتی، به عنوان نمادی از ارتباط انسان با طبیعت و برکت در زندگی دامداران شناخته می‌شود.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

بابک عینی - در مواقع مختلف سال بویژه در فاصله اواخر پاییز تا اواسط بهار، در گوشه و کنار ایران مراسم سنتی نمایشگونه ای انجام می‌شود که اغلب از مایه های ابتدایی نمایش برخوردار است. این مراسم نمایشگونه مانند همه آئین های سنتی دیگر ریشه در اعتقاداتی دارد که بر مبنای نیازهای معیشتی در زندگی عملی و در پیکار انسان با طبیعت و محیط پیرامونش در ذهن مردمان شکل گرفته و به صورت آئین و رسم ماندگار شده است. نمایش آئینی بازمانده از زمان هایی است که انسان به روابط علت و معلولی در رویدادهای جهان و آفرینش پی نبرده بود و به همین لحاظ اینگونه نمایش ها در واقع استمداد انسان است از نیروهای ماوراء الطبیعه و مظاهر مادی آن برای برآوردن حاجت ها و طلب یاری برای مبارزه با مشکلاتی که انسان در زندگی عملی با آن ها روبرو میشود.

یکی از گونه های این نمایش های آئینی ناقالدی است که در شهر وروستا های استان مرکز انجام میشود. ناقالدی یک سنت نمایشی در رابطه با زندگی شبانی است که در نیمه زمستان توسط چوپانان محل در بسیاری از روستاها، با تفاوت های مختصری برگزار می‌شود. ناقالدی در نیمه زمستان و پایان چله بزرگ برگزار می‌شود. اجرا کنندگان آن سه نفرند: ناقالدی، زن ناقالدی و توبره کش. نقش ناقالدی را همیشه چوپان روستا برعهده دارد. چوپان یک نمد چوپانی می‌پوشد. یک شال پشمی به کمر می‌بندد. یک طناب کلفت به نشانه مردی از پیش خود می‌آویزد، که تا نزدیک زمین می‌رسد ، چند زنگ بزرگ و کوچک به خود می‌بندد. صورتکی نمدین بر چهره می‌گذارد که که سه سوراخ برای چشم ها و دهان دارد. دو بوته خشک به شکل دو شاخ روی سرش می‌گذارد. یک چوبدستی بزرگ هم به دست می‌گیرد و به این ترتیب به هیأت ناقالدی در می‌آید. نقش زن ناقالدی را یکی از مردان جوان بازی می‌کند او لباس معمولی زنان را می‌پوشد و خود را با زیورآلات زنانه می‌آراید و برای اینکه مرد بودنش مشخص نشود صورتش را هم با دستمالی می‌پوشاند. یکی دیگر از مردان روستا هم توبره کش می‌شوند توبره کش چنانکه از نامش پیدا است، توبره ای به دوش می‌گیرد و در پی ناقالدی و زنش راه می‌افتد. او وظیفه اش جمع آوری هدایایی است که مردم به ناقالدی می‌دهند. توبره کش و زن ناقالدی از هدایای جمع آوری شده سهم می‌برند، و به همین لحاظ چوپان آنها را از میان خویشان و نزدیکان خود انتخاب می‌کند. ناقالدی و زنش رقص کنان در کوچه ها می‌دوند و صدای زنگ ها فضای روستا را پر می‌کند و بچه ها را به شادی و جست و خیز می‌آورد. ناقالدی هرجا می‌رود کودکان به دنبالش هستند و شعرهایی را که ناقالدی می‌خواند، دسته جمعی تکرار می‌کنند. ناقالدی کوچه به کوچه را می‌گردد و به خانه دامداران سر می‌زند. ناقالدی وقتی به خانه دامداران پولدارتر و ثروتمند تر می‌رود پس از رقص و بازی ناگهان غش می‌کند و خود را به روی زمین می‌اندازد. در این هنگام زنش به نوازش او می‌پردازد و برایش شعر میخواند و به صاحبخانه می‌گوید ناقالدی روغن می‌خواهد تا حالش خوب شود، و وقتی یک ظرف روغن حیوانی برایش می‌آورند، سریع بر میخیزد و رقص کنان از آن خانه بیرون می‌رود. مردم روستا آمدن ناقالدی را به خانه خود خوش یمن می‌دانند. در هر خانه به او چیزی می‌دهند که معمولا محصولات کشاورزی است ، از قبیل گندم، گردو، بادام، قند و چای و گاهی شیرینی هم می‌گذارند اما در سال های اخیر پول به او می‌دهند. ناقالدی به هر خانه ای که می‌رود با چوبدستی خود به در طویله آن خانه می‌کوبد و مردم باور دارند که این کار موجب برکت گاو و گوسفندانشان می‌شود. قسمتی از شعرهایی که ناقالدی و زنش می‌خوانند چنین

است:

نا قالدی آی نا قالدی * قیرخ گدی الی قالدی

چل رفت و پنجاه مونده * میش سفید جا مونده

بزت بزغاله بت داد * میشت بره بت داد

نا قالدی آی ناقالدی * قیرخ گدی الی قالدی

یعنی هیچ نمانده هیچ نمانده، چهل رفته پنجاه مانده که منظور پنجاه روز مانده به نوروز است.

ناقالدی

تحلیل مختصر ناقالدی و عناصر و مضامین موجود در آن

ناقالدی تقریبا حدود نیمه زمستان در 10 الی 15 بهمن ماه انجام می‌شود. زمان اجرای این نمایش با باروری گله و زایش کنترل شده بز و گوسفند هماهنگی دارد.. کارکرد (function) امروزی این نمایش عمدتا کمک مالی به چوپان است، که ضمن بازی به صورت دادن هدایای مانند روغن و گندم و آرد و غیره انجام می‌شود. طی سال های اخیر که  شاهد پیشرفت مدرنیته و کوچ روستای ها به شهر های بزرکتر هستیم ، نمایش آئینی ناقالدی نیز در حال فراموش شدن است. موضوع نمایش آئینی ناقالدی عبارت است از رقص و حرکات آهنگین یک زن و یک مرد و یا یک زن و دو مرد، که همراه گروهی از کودکان اهالی به کوچه ها و خانه های روستا می‌روند و در چند جا یکی دو صحنه ابتدایی نمایشی را هم اجرا هایی که فقط دو نقش ناقالدی و زن ناقالدی وجود دارد، تنها قسمت نمایشی بازی وقتی است که ناقالدی غش می‌کند و خودش را به مردن می‌زند و زنش به ناز و نوازش او می‌پردازد. در جاهایی که بازی سه نقش دارد، جنبه نمایشی آن تا اندازه ای قوی تر است. ناقالدی و مرد دیگری که درواقع رقیب عشقی او است بر سر تصاحب زن با یکدیگر به جنگ و مبارزه می‌پردازند و ناقالدی می‌خورد یا می‌میرد. در پاره ای نقاط علاوه بر این ها نقش های دیگری هم به بازی افزوده شده است. اما به نظر می‌رسد اصل این نمایش ها همان نقش های سه گانه یک زن و دو مرد باشد. و آن دو مرد، یکی نماد از کار افتادگی است و رو به مرگ و نیستی دارد، و آن دیگری مظهر تازگی و جوانی و سرشار از زندگی است، و در بازی دونفره، درواقع با برخاستن دوباره ناقالدی ، هردو نماد در یک نقش خلاصه شده است. شاید این بازی ها نمایش تضاد سرما و گرما و یا سال نو و کهنه باشد و مردن و برخاستن دوباره ناقالدی در بازی های دونفره و مردن یا شکست خوردن یکی از دو رقیب در بازیهای سه نفره، نمایش نو شدن و تازه شدن سال و پایان یافتن فصل سرما باشد. با توجه به اینکه دور سالانه فعالیت های دامپروری پس از فروکش کردن شدت سرمای زمستان آغاز می‌شود، چنانکه در اغلب نقاط کوهستانی، چندی پس از پایان چله بزرگ گوسفندان را با آداب خاصی از آغل ها بیرون می‌آورند و به مرتع و صحرا می‌برند. که آغاز سال دام داری است.

چهره آرایی و لباس بازیگران

ناقالدی شاخ به سر می‌گذارد، زنگ به خود می‌آویزد، چوب به دست می‌گیرد، نمد سیاه چوپانی می‌پوشد یا پوست بز سیاه بر دوش می‌اندازد، صورتش را با صورتکی از نمد پوست می‌پوشاند، یا با پشم ریش و سبیل می‌گذارد. و بطور کلی خود را به هیات یک بز نر یا قوچ می‌آراید. کسی که نقش زن ناقالدی را بازی می‌کند فقط یک دست لباس معمولی زنانه می‌پوشد و بازیگر دیگر هم پوششی نظیر ناقالدی ولی سفید بر تن دارند و یا اینکه با لباس معمولی در بازی شرکت می‌کنند. شعرهایی که که ناقالدی و زنش می‌خوانند شامل چند مضمون متفاوت است. به این ترتیب :

۱ - ناقالدی برای فراوانی گوسفندان و برکت گله ها و سلامت آنها دعا می‌کند.

۲ - برای رفتن فصل سرما و آمدن بهار شادی می‌کند.

3- زن ناقالدی در شعرهایی که برای او می‌خواند اغلب بیانی ریشخندآمیز دارد و چنین می‌نمایاند که به رقیب ناقالدی تمایل بیشتری دارد. مثلا" زن این شعرها را می‌خواند :

بشکن نمی شکنم، برگ عدس * شوهرم مرده و موندم سر دس

بشکن نمی‌شکنم، برگ نخود * شوهرم مرده و موندم سرخود

بشکن نمی‌شکنم، برگ هلو * شوهرم مرده و موندم بی لولو

کجا خاکت کنم دالون درازه * چی خیراتت کنم چارتا... تازه!

در این شعرها که از نمونه های دو نفره ناقالدی نقل شد. سایه ای از نقش سوم هم دیده می‌شود و تأییدی است به این نظر که در بازی ها نقش سومی وجود داشته که بعدها این حذف شده است. دیگر موارد این نمایش عبارت است از:

1- بازیگران، روستا را کوچه به کوچه میگردند و اغلب به خانه دامداران می‌روند.

۲ صحنه های نمایشی را اغلب در خانه دامداران ثروتمندتر بازی می‌کنند تا هدیه بیشتری دریافت کنند.

۳ - ناقالدی همه جا چوبی در دست دارد و با آن به در طویله و بام خانه ها می‌زند و با این حرکت می‌خواهد به دامها و انبارهای آذوقه و علوفه برکت برساند.

4- هیچ یک از بازیگران حرفه ای نیستند و همه آنها مانند چوپان از گروهها و قشرهای پائین جامعه روستایی هستنتد و اغلب مشاغلی نظیر حمامی، مقنی گری و غیره اشتغال دارند.

5- بازیگران ضمن گردش در کوچه های روستا میرقصند و شعرهای کوتاه و آهنگینی را که مخصوص این بازی است می‌خوانند و بچه های روستا در خواندن شعرها با آن ها هم آوازی می‌کنند.  و باصطلاح دم می‌گیرند و دسته جمعی جواب می‌دهند.

نتیجه گیری

بطور کلی از بررسی و تحلیل نمونه های داده شده چنین برمی‌آید که ناقالدی یک نمایش آئینی برخاسته از نظام اقتصادی مبتنی بر تولید و پرورش دام است. عناصر موجود در آن هم هرکدام به نحوی با مسائل مربوط به این تولید پیوند دارد. از طرفی چون زایش دام ها و تکثیر گله ها برای جوامع شبانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. ممکن است ناقالدی جشن زایش دامها و مراسم نیایش برای سلامت آنها به درگاه قدرتهای ماوراء الطبیعه ای باشد، که مردمان آن جوامع به آنها معتقد بوده اند. زیرا در مذاهب ابتدایی مراسم نیایش اغلب نمایشگونه است با ساخت اقتصادی وبه نوع و نحوه تولید پیوند مستقیم دارد، و بیشتر جشنها و مراسم سنتی این مذاهب معمولا در آغاز یا پایان فعالیتهای عمده تولیدی برگزار می‌شود. نمونه های چنین مراسمی در تمام جوامع شکارگر، دام دار و کشاورز که طی دوره های مختلف در مناطق غربی آسیا، در ایران و همچنین در سایر نقاط جهان می‌زیسته اند وجود داشته است. از سوی دیگر چنانکه گفته شد برگزاری نمایش آئینی ناقالدی همزمان  با آغاز کارهای سالانه دام داری است. بنابراین، این نمایش آئینی می‌تواند در عین حال بخشی از مراسم جشن آغاز سال دامداری و نیز جشن زایش دام ها (یعنی یکی از مهمترین مراحل تولید) در جامعه های شبانی ساکن مناطق غرب ایران و آسیای غربی باشد.

بابک عینی
https://www.asianewsiran.com/u/g9B
اخبار مرتبط
رئیس بیست‌ وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی با اشاره به اینکه قصه ؛ مادرهمه این فعالیت‌هاست ؛ خاطرنشان کرد : همه ما قصه‌هایی ساده و روان از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها شنیده‌ایم که بدون پیچیدگی، تأثیر عمیقی بر ذهن و دل ما گذاشته‌اند
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
ناشناس
۱۴۰۳/۱۲/۱۱
5
0
2

مطلب بسیار عالی بود


تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید