آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
بودجه صداوسیما از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ که تازه رشد کندی داشته، ۱۲۴۶ درصد رشد داشته است! در سال پیش رو و در صورت تصویب بودجه ۳۵ هزار میلیارد
تومانی، صداوسیما روزی ۹۵ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان برای دولت خرج دارد که البته بخش زیادی از این هزینهها
بخاطر بالا بودن تعداد کارکنان این سازمان است. طبق آمار رسمی سازمان صدا و سیما
نزدیک به ۴۸هزار
نیرو دارد. این در حالی است که شبکهای مانند فاکس نیوز ۱۳۰۰، سیانان ۴۰۰۰، سیسی تیوی ۱۰هزار، ان اچ کی ژاپن ۱۰هزار، و بی بی سی ۲۰هزار نیرو دارند. در
لایحه اشاره شده ۳۲۸
شرکت سودده یا سر به سر و ۱۵ شرکت زیان ده در پایان سال ۱۴۰۴ پیش بینی شده، اما عملکرد شش ماهه اول ۱۴۰۳
که به طور کلی با شش ماهه دوم متفاوت است، این گونه بوده که ما رقم ۱۵۶
شرکت زیان ده ثبت شده است. در حالی که تنها ۱۵ شرکت زیان ده پیش بینی شده بود.
صداوسیما دومین شرکت دولتی زیان بار است. بودجه اش از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ که تازه رشد کندی داشته است، ۱۲۴۶
درصد رشد داشته و از ۲.۶ هزار میلیارد تومان به ۳۵ هزار میلیارد تومان رسیده و ۸ هزار میلیارد تومان هم درآمد اختصاصی
برای آن درنظر گرفته شده است. این رقم ۰.۷ درصد هزینه های عمومی کشور است. صداو سیما به تنهایی ۲۶ درصد کل بودجه فرهنگ
را به خود اختصاص داده است.
سهم صداوسیما از بودجه عمومی در سال ۱۴۰۴ بیش از کل بودجه ۱۰ وزارتخانه و حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان
است. این درحالی است که این رقم در بودجه سال جاری ۲۴ هزار میلیارد تومان بوده است. در لایحه
بودجه سال ۱۴۰۴،
مجموع بودجه ۱۹
وزارتخانه دولت، دو هزار و ۲۳۹ بیلیارد و ۸۸۷ هزار میلیارد تومان (۲/۲۳۹/۸۸۷/۰۰۰/۰۰۰ هزار میلیارد تومان) در نظر گرفته شده است. سهم صداوسیما از بودجه
عمومی دولت پزشکیان در سال ۱۴۰۴ بیش از کل بودجه ۱۰ وزارتخانه و حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان است. این درحالی است که این رقم در بودجه سال
جاری ۲۴
هزار میلیارد تومان بوده است. سهم صداوسیما از بودجه عمومی دولت معادل مجموع
اعتبارات بودجهای کل وزارتخانههای نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی است
و با وزارت جهاد کشاورزی برابری میکند.
در سال پیش رو و در صورت تصویب بودجه ۳۵ هزار میلیارد تومانی، صداوسیما روزی ۹۵ میلیارد و ۸۹۰ میلیون
تومان برای دولت خرج دارد که البته بخش زیادی از این هزینهها بخاطر بالا بودن
تعداد کارکنان این سازمان است. طبق آمار رسمی سازمان صدا و سیما نزدیک به ۴۸هزار نیرو دارد. این
در حالی است که شبکهای مانند فاکس نیوز ۱۳۰۰، سیانان ۴۰۰۰، سیسی تیوی ۱۰هزار، ان اچ کی ژاپن ۱۰هزار، و بیبی سی ۲۰هزار نیرو دارند. با این حال خود سازمان هم هر سال، رقمهای کلانی
از پخش تبلیغات و برنامههای مشارکتی و رپرتاژی و… درآمد دارد. به طور مثال صداوسیما در سال ۱۴۰۳ و بر اساس جدولی که این سازمان از جدول
هزینههای تبلیغاتی منتشر کرده، درآمدی که به صورت حداقلی از پخش زنده بازیهای
استقلال و پرسپولیس ۳۲ هزار میلیارد تومان و حداکثر ۵۸ هزار میلیارد از بازیهای پخش زنده
استقلال و پرسپولیس درآمد دارد، یعنی بیش از دوبرابر بودجه دریافتی در این سال.
این آمار و ارقام تنها با در نظر گرفتن بازیهای استقلال و پرسپولیس و بدون احتساب
پخش بازیهای فوتبال خارجی، بازیهای تیم ملی، استانی و… است.
اهمیت شفاف سازی
بودجه چند هزار میلیارد تومانی این رسانه را که کنار بگذاریم با یک
معضل به نامعدم شفافیت رو به رو میشویم. اهمیت شفافسازی در بحث تعداد بینندگان
و تعداد مخاطبان تلویزیون زمانی نمایان میشود که ایسپا (مرکز افکارسنجی دانشجویان
ایران) ناچار است در مناسبتهای متعدد وارد میدان شود، در یک مقیاس کوچک نظرسنجی
کند. صدا وسیما در اوایل دی اعلامکرده مخاطبانش سیر صعودی داشته است. در این نظرسنجی که به صورت تلفنی در روزهای اول تا سوم دیماه
انجام شده، نظرات ۱۴۴۰
نفر از ایرانیان بالای ۱۵ سال ساکن در مناطق شهری و روستایی کل کشور بررسی شد.
بر اساس یافتههای این نظرسنجی، ۲۹.۵ درصد ایرانیان ویژه برنامههای شب
یلدای صدا و سیما را دیدهاند. از بین بینندگان ویژه برنامههای شب یلدا؛ ۵۹.۲
درصد ویژه برنامه «یلدای مادرانه» شبکه سوم سیما را دیدهاند، ۲۴ درصد از شبکههای
استانی، ۸.۱
درصد از شبکه یک سیما و ۷.۶ درصد از شبکه دو تماشاگر این برنامهها بودهاند. مصاحبهشوندگان
در پاسخ به این سوال، میتوانستند به بیش از یک شبکه اشاره کنند. رییس مرکز
تحقیقات صداوسیما با بیان اینکه ما بهطور مرتب سریالها و برنامههای سیما را رصد
کرده و نتایج را به اطلاع مدیران مربوط میرسانیم، گفت: میزان بیننده سیما از بهار
۱۴۰۲
که ۵۹.۷
درصد بوده در تابستان ۱۴۰۳ به ۶۵.۲ رسیده و سیر صعودی گرفته است و باوجود کاهش مخاطب در سالهای ۱۴۰۰
و ۱۴۰۱
شاهد افزایش نسبی این آمار از سال ۱۴۰۲ هستیم. محسن شاکرینژاد در ششمین نشست سراسری افق تحول رسانه ملی
با عنوان «سیما در مسیر تحول» با بیان اینکه مرکز تحقیقات به عنوان دیدبان رسانه
ملی وظیفه رصد میزان مخاطب رسانه ملی، اثرسنجی و رضایتسنجی برنامهها را برعهده
دارد خاطرنشان کرد: امروز در مرکز تحقیقات صداوسیما به اقتضای امکانات، براساس
آخرین شیوههای سنجش مخاطب در دنیا کار میکنیم. او به ضرورت تجدیدنظر در تعریف مخاطب با توجه به تحول مخاطبان رسانهها
اشاره کرد و گفت: با توسعه شبکههای اجتماعی با مخاطبان فعالی مواجهیم که خودشان
هم تولیدکننده محتوا هستند و بسیاری محتواها را از بسترهای اجتماعی دریافت میکنند.
رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما مروری هم بر روشهای مخاطبسنجی در جهان داشت و با
اشاره به نتایج یکی از نظرسنجیها در کشور انگلستان بیان کرد: پرمخاطبترین برنامه
شبکه ملی انگلستان در سال قبل که تاجگذاری پادشاهشان بوده ۱۸ میلیون مخاطب داشته است که برحسب
جمعیت، ۲۷
درصد میزان بیننده میشود. پرمخاطبترین برنامه شبکه انبیسی امریکا هم ۱۰.۹
درصد بیننده داشته است.
شاکرینژاد با بیان اینکه میزان تماشای تلویزیونهای خطی در دنیا کاهشی است و میزان
تماشای تلویزیون از ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ در دنیا از ۲۶۲ دقیقه به ۱۵۶ دقیقه رسیده و رده سنی ۱۶ تا ۲۴ سال کمترین میزان ببیننده را به خود اختصاص داده است. این درحالی
است که میزان کاربران اینترنت و رسانههای اجتماعی سیر صعودی دارد. ما بهطور مرتب
سریالها و برنامههای سیما را رصد کرده و نتایج را به اطلاع مدیران مربوط میرسانیم.
میزان بیننده سیما از بهار ۱۴۰۲ که ۵۹.۷ درصد بوده در تابستان ۱۴۰۳ به ۶۵.۲ رسیده و سیر صعودی گرفته است و باوجود کاهش مخاطب در سالهای ۱۴۰۰
و ۱۴۰۱،
شاهد افزایش نسبی این آمار از سال ۱۴۰۲ هستیم. براساس آخرین نظرسنجی در
تابستان ۱۴۰۳،
میزان بیننده سیما در رده سنی ۱۵ سال و بالاتر ۶۵.۲درصد، در رده سنی خردسالان (چهار تا پنج سال) ۷۷.۲درصد،
در رده سنی کودکان (شش تا ۱۱ سال) ۷۸.۱درصد، در رده سنی نوجوانان (۱۲ تا ۱۷ سال) ۷۶.۸درصد بوده است. همچنین، میزان بیننده
اخبار سیما ۶۰.۴
درصد و میزان استفاده از رسانههای اجتماعی ۷۴.۲درصد بوده است.
دیگر نمیتوان حرفی از ۸۰ درصد و ۹۰ درصد مخاطب به میان آورد
به کمی قبلتر بازگردیم اواخر فروردین امسال بود محسن شاکرینژاد،
رییس مرکز تحقیقات صداوسیما اعلام کرد که دیگر نمیتوان حرفی از ۸۰ درصد و ۹۰ درصد مخاطب به میان
آورد. این دوره در تمام دنیا تمام شده است. چرا که مخاطبان دیگر محتوای تلویزیونی
چه فیلم، سریال و برنامه را منحصراً از قابِ نمایشگر تلویزیون دنبال نمیکنند و
اصطلاحاً از برودکست به سمت برودبند رفتهاند. به مراتب برودبند گوی سبقت را از
برودکست گرفته و به این جهت دوره سریال خیابانخلوتکن تمام شده است. ما در آخرین
نظرسنجی که الان داریم تقریباً ۸۰ درصد کودکان ما برنامههای صداوسیما را تماشا میکنند که فقط
منحصر به شبکه کودک نیست و میتواند در شبکه امید و شبکههای دیگر باشد. » از طرفی
در ۲۵
مهر محسن شاکرینژاد، رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما گفت: «تمام تلویزیونهای دنیا با
یک ریزش مخاطب در نسل زد مواجه هستند. ماهم وقتی نظرسنجی میکنیم میبینیم در بازه
سنی ۱۸
تا ۳۰
سال با کاهش مخاطب مواجه هستیم. در این نظرسنجی که اوایل تابستان اتفاق افتاد در
روستاها ۷۸.۰۳،
در شهرستانهای تابعه هراستان ۶۹.۰۹ و در مرکز استان ۶۷.۰۳ درصد ما مخاطب داشتیم که وقتی بخواهیم میانگین بگیریم تقریبا ۷۲ درصد میزان مخاطب
رسانه ملی است.» او گفت: «طبق تعریف ما کسی که بالای ۱۵ دقیقه برنامههای
صداوسیما را میبیند او را به عنوان مخاطب در نظر میگیریم، این افراد الزاما به
این معنا نیست که فقط تلویزیون را تماشا میکنند، حتما امروز با گستردگی فضای
مجازی در کشور و دسترسی مردم به اینترنت در واقع خیلی موقعها هست که در کنار
تلویزیون در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی فعال هستند و استفاده میکنند و این به
این معنا نیست که این ۷۲ درصد فقط صداوسیما را میبینند.» این در شرایطی است که ۲۸ مهر امسال ایسپا در یک نظرسنجی اعلام کرد که تنها ۱۲.۵
درصد مردم اخبار را از سازمان صدا و سیما دریافت میکنند. در حالی که در سال ۱۳۹۶،
این آمار عدد ۵۱درصد
را نشان میداد. سازمان صدا و سیما در حوزه سرگرمیسازی
هم شکست خورده است. طبق نظرسنجی ایسپا تنها ۱۱.۵ درصد مردم فیلمها و سریالهای
تلویزیون را دنبال میکنند در حالی که این آمار برای پلتفرمهای نمایش فیلم داخلی ۱۸.۷درصد
است. بعد از انتشار این آمار و تناقض آن با صحبتهای محسن شاکرنژاد، صداوسیما
رسانههایی را که برپایه نظرسنجی ایسپا نتیجه گرفته بودند مخاطبان تولیدات سازمانی
با بودجه سالانه ۲۴هزار
میلیارد تومان کاهشیافته به «بیاخلاقی رسانهای، شیطنت رسانهای، فریب افکار
عمومی و تحریف واقعیت» متهم و خاطرنشان کرده است: «رئیس صداوسیما تصریح کرد: عجیب
این است که برخی از چهرهها و رسانهها از اینکه رسانه ملی بالای ۷۰ درصد مخاطب داشته باشد
ناراحتند. چرا باید ناراحت باشند؟ رسانه ملی جمهوری
اسلامی در جنگ نابرابر رسانهای با جبهه استکبار قرار دارد؛ پس باید از آن حمایت بشود،
اما مورد تخریب قرار میگیریم. نظرسنجیهای معتبر میگویند به طور طبیعی مخاطبان صدا
و سیما نسبت به باقی سکوها و مراجع رسانهای در رتبه بسیار بالایی قرار دارند.
البته این مورد جدید و عجیبی نیست.»
دنبال حل مشکل شرکتهای زیانده هستید؟ از صداوسیما شروع کنید!
رشد ۷۰ درصدی منابع و مصارف بودجه شرکتهای دولتی، محصول مستقیم شوکدرمانیهای
متعدد در قیمتهای کلیدی بدون در نظر گرفتن آثار تورمی و آثار مخربی است که بر بخش
صنعت و تولید دارد. بودجه هم چیزی برای گفتن ندارد چون آنچه روی کاغذ قانون دخل و
خرج دولت میآید با آنچه در واقعیت اتفاق میافتد، فاصله عمیقی دارد.
در لایحه بودجه 1404 پیش بینی شده که ۳۲۸
شرکت سودده یا سربهسر و ۱۵ شرکت زیانده وجود داشته باشد. این ارقام دقیقاً در سال 1403 هم
تکرار شده بود یعنی پیش بینی شده بود 15 شرکت زیانده وجود داشته باشد. اما عملکرد
ششماهه نشان میدهد که امسال ۱۵۶ شرکت زیانده بودند. وقتی چنین روندی در پیشبینیها وجود دارد
چگونه میتوان روی ارقامی که در بودجه میآید حساب باز کرد.
رئیسجمهور در دوران انتخابات روی بودجهریزی عملیاتی تاکید زیادی
میکردند ولی بازبینی بودجه چنین ادعایی را تایید نمیکند. برای داشتن یک بودجه
عملیاتی لازم است براساس عملکرد شرکتها، سیستم پاداش یا تنبیه در نظر گرفته شود.
شرکتها باید بدانند که در برابر عملکرد خود باید پاسخگو باشند. سیستم تنبیهی برای
شرکتهایی که ادعای سوددهی دارند ولی در پایان سال صورت زیانسازی میکنند یا شرکتهای زیاندهی که بیش از زیان پیشبینیشده در ابتدای سال زیان به بار آوردهاند، باید برقرار
شود.
شرکتها با این خیال که به دولت وابسته هستند و برای عملکردشان
مؤاخذه نمیشوند، نسبت به ارتقاء بهرهوری و سوددهی تلاشی نمیکنند. اینکه گفته میشود
بودجه شرکتها باید با جزئیات بیشتر بررسی شود و دستگاههای نظارتی به بودجه آنها
ورود داشته باشند، برای ورود شرکتها به فرآیند اصلاح ضروری است. بودجه عملیاتی
واقعی میتواند اقتصاد سیاسی شرکتهای دولتی در ایران را متحول کند. امروز چانهزنی
و رقابت برای ورود به شرکتهای دولتی از سوی کسانی که ارتباطات سیاسی قویتری
دارند بهطور گسترده در حال انجام است.
به همین جهت شرکتهای دولتی تبدیل به محلی برای تولید و توزیع رانت
شده و سالهاست گفته میشود شرکتهای دولتی حیاط خلوت دولت هستند. انتصابات در شرکتها
سیاسی است و بدون در نظر گرفتن شایستگیها این انتصابات صورت میگیرد. درحالیکه
در یک نظام عملیاتی از افراد هم برای عملکردشان تعهد گرفته میشود و باید برای آنچه
از مدیریتشان به جا میماند پاسخگو باشند.
نگران ۲۴ هزار میلیارد تومان نیستیم، نگران نحوه مدیریتیم
در چنین نظام بودجهریزیای است که میتوان انتظار ایجاد تحول در شرکتهای
دولتی را داشت. وقتی میزان بودجهریزی عملیاتی و بودجه مبتنی بر عملکرد را در کشور
بررسی میکنیم به چیزی جز تراژدی بودجهریزی نمیرسیم. امروز یکی از زیانبارترین
شرکتها صداوسیماست که در واقع رتبه دوم را در لیست زیانسازها دارد. بودجه
صداوسیما از سال ۱۴۰۰
تا ۱۴۰۴
چیزی حدود ۱۲۴۶
درصد رشد کرده است. یعنی از 2/6 هزار میلیارد
تومان به ۳۵
هزار میلیارد تومان رسیده و البته ۸۰۰۰ میلیارد تومان هم درآمد اختصاصی برای
این سازمان در نظر گرفته شده است. این رقم معادل ۷ دهم درصد هزینههای عمومی کل کشور است
و بودجه صداوسیما به تنهایی ۲۶ درصد کل بودجه حوزه فرهنگ را در بر میگیرد. برخی افراد با مقایسه
اول یعنی با استناد به درصد کم بودجه صداوسیما نسبت به بودجه عمومی کشور میگویند
این رقم ناچیز است و ارزش واکاوی ندارد. این افراد به این موضوع توجه نمیکنند که
برخی هزینهها شکافهای اجتماعی بین ملت و حاکمیت را افزایش میدهد. این چیزی است
که مردم درک میکنند.
بهطور خاص بودجههایی که در حوزه صداوسیما یا بودجههایی که در
حوزه نهادهای مذهبی به اسم بودجههای فرهنگی از این جنس وجود دارد ممکن است در
مقیاس اعداد کلان رقم قابل توجهی محسوب نشود ولی آن چیزی که جامعه با آن مواجه میشود
هزینههایی است که با وجود افزایش گسترده فقر در جامعه، به اسم فرهنگ صرف موضوعاتی
میشود که امروز جایی در زندگی مردم ندارد. اگر دولت و حاکمیت برای خصوصیسازی مصر
هستند و بر افزایش بهرهوری شرکتها اصرار دارند از صداوسیما شروع کنند. چند شبکه
را میتوان برای فرهنگسازی مد نظر حاکمیت به صورت دولتی نگه داشت و باقی شبکهها
را به بخش خصوصی واگذار کرد تا افرادی که قصد دارند از محصولات فاخر صداوسیما
استفاده کنند هزینه آن را هم بپردازند.