آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
تصمیم گرت ساوتگیت برای
کنارهگیری از سمت سرمربیگری سهشیرها پس از شکست تیمش در فینال یورو ۲۰۲۴ مقابل اسپانیا برای بسیاری
چندان تعجبآور نبود. او حتی پیش از آغاز این رقابتها درباره آیندهاش محتاطانه
عمل کرده و از تایید این که آیا قرارداد جدیدی برای هدایت تیم در جام جهانی بعدی
امضا خواهد کرد، خودداری کرده بود. مردی که در سال ۲۰۱۶ با اکراه این شغل را پذیرفت
و سپس تیمی آشفته را به مدعی سریالی قهرمانی تبدیل کرد، به وضوح به این نتیجه
رسیده بود که هر آنچه در توان داشته، ارائه کرده است. واکنشها متفاوت بود. ارزیابی
بسیاری از هواداران از دوران ساوتگیت در تیم ملی انگلیس کاملا مثبت بود: اولین
حضور در نیمه نهایی جام جهانی پس از سال ۱۹۹۰، دو فینال جام ملتهای اروپا، دو
پیروزی در ضربات پنالتی در تورنمنتهای بزرگ، ظهور گروهی از بازیکنان بسیار با
استعداد و اشتیاق آنها برای پوشیدن پیراهن تیم ملی کشورشان. اما برای دیگران، مردی
که ضربه پنالتی سرنوشتساز در نیمه نهایی یورو ۱۹۹۶ را از دست داده بود، هرگز به
اندازه کافی خوب نبود- یک مربی ضعیف که بار دیگر مقصر ناکامیهای انگلیس شناخته میشد.
فقدان مهارتهای تاکتیکی به ابزار اصلی انتقادات علیه ساوتگیت تبدیل شده بود و
احتمالاً یکی از دلایل اصلی تصمیم او برای کنارهگیری به شمار میرفت. افکار عمومی
درباره جانشین او اختلاف نظر داشت. بعضی خواهان این بودند که سرمربی جدید زاده و
پرورشیافته انگلیس باشد. در حالی که بعضی دیگر معتقد بودند تنها فردی که بهترین
گزینه است، باید این شغل را برعهده بگیرد. مارک بولینگام، مدیر اتحادیه فوتبال
انگلیس، تنها اشاره کرد که به دنبال فردی با «تجربه قابلتوجه در فوتبال انگلیس»
هستند. نامهایی همچون ادی هاو از نیوکسل، گراهام پاتر به عنوان سرمربی سابق
برایتون و چلسی و لی کارزلی، سرمربی موقت تیم ملی انگلیس، مطرح شدند اما در نهایت
اتحادیه به این نتیجه رسید که بهترین گزینه فردی نیست که در انگلیس متولد شده
باشد. گزینه اصلی آنها نه تنها انگلیسی نبود، بلکه از کشوری میآمد که شاید بیش از
هر جای دیگری باعث رنج و اندوه سهشیرها شده است. گمانهزنیها در ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴ تمام شد. سرمربی جدید تیم
ملی فوتبال مردان انگلیس، توماس توخل بود. یک آلمانی اما آلمانیای با کارنامهای
درخشان و اثباتشده با موفقیتهای بسیار.
چهار سال از اولین حضور توخل در
فوتبال انگلیس میگذرد، زمانی که در ژانویه ۲۰۲۱ جانشین فرانک لمپارد در چلسی
شد، پس از حضور روی نیمکت ماینتس، بروسیا دورتموند و پاری سن ژرمن. سرمربی پیش از
او در استمفورد بریج پس از کسب تنها یک پیروزی در پنج بازی لیگ برتر که باعث سقوط
چلسی به رتبه نهم جدول لیگ برتر انگلیس شد، اخراج شده بود. خریدهای گرانقیمت
تابستانی- از جمله دو بازیکن آلمانی، کای هاورتز و تیمو ورنر- جواب نداده بودند و
چلسی در خط دفاعی متزلزل بود. سرمربی جدید در میانۀ فصل وعده داد «تیمی بسازد که
هیچ تیمی نخواهد مقابلش بازی کند». تغییر فوری به خط دفاع سه نفره فرصت بیشتری را
برای حضور آلمانی دیگری به نام آنتونیو رودیگر فراهم کرد که در آن فصل تحت هدایت
لمپارد بیشتر نیمکتنشین بود. جو کول، وینگر سابق چلسی و تیم ملی انگلیس، به
فورفورتو میگوید: «یکی از بزرگترین نقاط قوت توخل هنگام ورودش به استمفورد بریج
وضوح قضاوتش بود. او به تیم با استعداد چلسی پیوست که البته بدشانس هم بود و به سرعت
تشخیص داد که کدام بازیکنان میتوانند در سیستمی که به پیروزی منجر میشود، جای
بگیرند. او رودیگر را احیا کرد، بازیکنی که به رهبری تهاجمی و فیزیکی در خط دفاعی
تبدیل شد. او به هاورتز، پس از مدتها تغییر پست تحت هدایت لمپارد، نقشی ثابت در
پست مهاجم نوک داد. میسون مونت مسئولیت بیشتری در هدایت پرس برعهده گرفت. ریس جیمز
میتوانست تمام روز در سمت راست زمین بالا و پایین برود. به نظر میرسید که این
تغییرات برای تک تک بازیکنان تیم مناسب بود. آنها از همان روز اول تحت کنترل
کامل او بودند. چلسی در ۱۰ بازی اول لیگ تحت هدایت توخل شکستناپذیر بود و شش پیروزی
کسب کرد. این روند ادامه پیدا کرد و آنها در نهایت به شکلی قابل توجه به جمع چهار تیم صدر جدول راه پیدا کردند. در ۱۹ بازی اول تحت هدایت لمپارد،
چلسی ۲۳ گل دریافت کرده بود. تحت هدایت توخل: ۱۳ گل.
کول اظهار داشت: «سیستم او بر کاهش
فضای بین خطوط، سرکوب حریفان و سختکردن نفوذ تاکید داشت. این سیستم از لحاظ
دشواری بازی مقابل آنها شبیه به روش ژوزه مورینیو بود. فکر میکنم توانایی او در
متحد کردن تیم یکی از بزرگترین نقاط قوتش است.» تاکتیکهای مقتصدانه و تحلیلهای
دقیق توخل از حریفان، تیمهای تحت هدایتش را به متخصصان مسابقات حذفی تبدیل کرده
بود، مسابقاتی که سرنوشتشان با ضدحملات بُرنده در تک لحظات خاص مشخص میشد. او در
دورتموند تیم را در سال ۲۰۱۷ در جام حذفی آلمان به قهرمانی
رساند. در پاری سن ژرمن دو جام داخلی را به دست آورد و این تیم را به اولین فینال
لیگ قهرمانان در سال ۲۰۲۰ هدایت کرد. حالا نوبت چلسی بود.
پس از رساندن آبیهای لندن به فینال
جام حذفی ۲۰۲۱ با پیروزی نزدیک مقابل منچسترسیتی در نیمهنهایی، او آنها
را به فینال لیگ قهرمانان هم رساند، در فصلی که هیچکس انتظار نداشت آنها مدعی
قهرمانی اروپا باشند. اتلتیکو مادرید، پورتو و رئال مادرید همگی شکست خوردند و
پیروزی ۳-۱ برابر رئال در مجموع دو دیدار رفت و برگشت همچنان بهعنوان
یکی از نتایج درخشان این تیم به حساب میآید. جو کول، ستاره سابق چلسی اضافه میکند:
«تمام آن دیدارها، رویاروییهایی پر تنش و بزرگی بودند. و دیدارهایی بزرگ بودند.
به خصوص بازی با رئال مادرید. این که به مادرید بروی و ۱-۱ مساوی کنی، سپس در استمفورد
بریج کلین شیت کنی و با وجود موج حملات رئال، ۲-۰ پیروز شوی، واقعا اتفاق خاصی
بود. او کاری کرد که آن تیم چلسی کاملاً بر نقشهاش متمرکز باشد.» توخل به اولین
سرمربی تاریخ لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شد که با دو باشگاه متفاوت در دو سال پیاپی
به فینال رسید. در شب فینال در ورزشگاه دراگائوی پورتو، آنها دوباره مقابل
منچسترسیتی قرار گرفتند، در دیداری که تکرار بازی نیمه نهایی جام حذفی بود. انتظار
میرفت شاگردان پپ گواردیولا بسیار بر بازی مسلط باشد و همین باعث شد که این مربی
کاتالان به شکلی غافلگیرکننده بدون هافبک دفاعی تخصصی بازی را آغاز کرد، رودری را
روی نیمکت گذاشت و ایلکای گوندوگان را در نقش هافبک نزدیک به خط دفاعی به میدان
فرستاد. توخل یک بار دیگر سرمربی بزرگ سیتی را فریب داد. تیمش از همان ابتدا
جسورانه بازی کرد، دست به پرس از جلو زد و با وجود داشتن تنها ۴۲ درصد مالکیت، موقعیتهای
بیشتری خلق کرد.این کاملاً مناسب بود که هاورتز تنها گل بازی را به ثمر برساند-
یکی از بازیکنانی که تحت هدایت لمپارد درگیر چالش بود و تحت هدایت جانشین او به
بازیکنی برای مسابقات بزرگ تبدیل شد. چلسی در کمتر از چهار ماه تحت هدایت توخل از
تیمی بدون شانس به قهرمان اروپا تبدیل شد. پپ گواردیولا که پس از این شکست هم
بزرگوارانه رفتار کرد، بعدا از رقیبش به عنوان «یکی از معدود مربیانی که همواره
از او یاد میگیرم» و «کسی که فوتبال را بهتر میکند» یاد کرد.
هیچ عضلهای ندارم!
دومین فصل توخل جامهای بیشتری به
همراه داشت، از جمله سوپر جام یوفا و اولین قهرمانی چلسی در جام باشگاههای جهان
که باعث خوشحالی رومن آبراموویچ، مالک این باشگاه، شد. کسب رتبه سوم در لیگ و نایب
قهرمانی در هر دو جام داخلی نشانگر عملکردی قابل قبول بود. با این حال، تاکتیکهای
دفاعی او در بیرون از زمین هم ارزشمند بود چون به عنوان یک آلمانی مدام با سوالاتی
درباره موضوعاتی که کنترلی بر آنها نداشت، مواجه میشد: ادامه شیوع جهانی ویروس
کرونا یک مسئله بود اما آینده آبراموویچ به عنوان مالک چلسی پس از حمله روسیه به
اوکراین و جدایی نهایی مسئلهای متفاوت بود. توخل به خبرنگارانی که احساس میکرد
برای زدن تیتری جنجالی، پا را از گلیمشان فراتر گذاشته بودند، گفت: «من سیاستمدار
نیستم. باید بس کنید. خوشبختانه من هرگز جنگ را تجربه نکردهام- من خوشبخت هستم.
اینجا در آرامش نشستهام و تمام تلاشم را میکنم.» کول، هافبک سابق این تیم، مدعی
شد: «او مدام با پرسشهایی درباره موضوعات بسیار حساس روبرو میشد و به خوبی پاسخ
میداد. چه درباره واکسیناسیون بازیکنان و چه درباره جنگ بین دو کشور خارجی، همیشه
با رسانهها صریح بود. هرگز از پاسخ دادن طفره نرفت. روشن، دقیق، دلسوز و سفیری بینقص
برای باشگاهش بود. همه این کارها را به زبانی غیر از زبان مادریاش انجام میداد.
او یک ارتباطگیر عالی است.» در نهایت، شکستی ارتباطی بود که به جدایی توخل منجر
شد. پس از ورود تاد بولی، مالک جدید، در تابستان ۲۰۲۲، چلسی بیش از ۲۵۵ میلیون پوند برای خرید
بازیکنان هزینه کرد-هرچند که همه آنها در لیست خرید توخل نبودند. جدایی پتر چک،
مشاور فنی، که رابطه خوبی با توخل داشت، تنشها را افزایش داد، چرا که شایعاتی
درباره تمایل بولی به تغییرات گسترده در کادر فنی شنیده میشد. شکافها حتی پیش از
تقابل پرتنش با تاتنهام که منجر به انتشار ویدیوهای اینترنتی بسیار شد، نمایان شده
بودند. در پایان تساوی ۲-۲ و در حالی که توخل و آنتونیو کونته،
سرمربی سابق چلسی، بارها درگیر شده و یکدیگر را تحریک کرده بودند، سرمربی آلمانی
معتقد بود که کونته هنگام دست دادن عمداً او را نادیده گرفته است- این مربی
ایتالیایی بدون نگاه کردن به او از کنارش گذشت. توخل با عصبانیت دست کونته را کشید
و او را وادار به تماس چشمی کرد، حرکتی که باعث درگیری جمعی شد و هر دو مربی از
زمین اخراج شدند. توخل بابت نقشش در این اتفاق عذرخواهی کرد و به ادعاهای مطرح شده
درباره این که میتوانست در درگیری فیزیکی بر کونته غلبه کند خندید: «من؟ مدعی
پیروزی؟ من که عضلهای ندارم!»
این ماجرا نشانهای از استرس فزاینده
در استمفورد بریج بود. پس از سه شکست در پنج بازی بعدی در تمام رقابتها که آخرین
آنها برابر دینامو زاگرب رقم خورد، توخل در اوایل سپتامبر و دقیقاً ۱۰۰ روز پس از آغاز دوران بولی،
از کار برکنار شد. این اخراجی بود که تصویر دیرینه توخل را به عنوان فردی
ناسازگار که برابر قدرت مقاومت میکند، تقویت کرد. او در سال ۲۰۱۷ در فضایی متشنج از دورتموند
جدا شد، پس از آن که رابطهاش با مدیران این باشگاه چنان تیره شده بود که هانس
یواخیم واتسکه، مدیر دورتموند، به صورت علنی او را «فردی دشوار» توصیف کرد. در
پاری سن ژرمن، با وجود کسب دو عنوان قهرمانی در لیگ و دو جام داخلی، رابطهاش با
سران باشگاه پرتنش شد و آنها را به کوتاهی در تمدید قرارداد بازیکنان کلیدی متهم
کرد و گفت که گاهی احساس میکند «بیشتر سیاستمدار است تا مربی». لئوناردو، مدیر
ورزش این باشگاه، او را به خدشهدار کردن وجهه پیاسجی متهم کرد و این مربی
آلمانی را تنها چهار ماه پس از شکست در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۲۰ برابر بایرن مونیخ اخراج
کرد. با این حال، اخراج از چلسی بیش از موارد دیگر برای توخل دردناک به نظر میرسید.
او در ماه می سال بعد به خبرنگاران گفت: «من آنجا را دوست داشتم، انگلیس را دوست
داشتم و لیگ برتر را دوست داشتم. دوران خاصی بود.»
پایان با ژابی
این مربی اهل باواریا در مارس
۲۰۲۳ به خانه بازگشت و جانشین یولیان ناگلزمان در بایرن مونیخ
شد. در حالی که این غولها تنها یک امتیاز با صدر جدول بوندسلیگا فاصله داشتند و
همچنان در تمامی جامها حضور داشتند، برکناری ناگلزمان برای افراد دورتر غیرضروری
به نظر میرسید. اما در بایرن که سیاست همه چیز است، درگیری با کاپیتان مانوئل
نویر و تعطیلات برای اسکی کردن در زمانی نامناسب بلافاصله پس از شکست برابر بایر
لورکوزن، مرگبار تلقی میشد. توبی آلتشافل، خبرنگار بایرن در بیلد اسپورت، میگوید:
«چند ماه اول توخل صرف برطرف کردن تمام مشکلاتی شد که پیش از ورودش وجود داشتند.
او باید هماهنگی را در پشت صحنه اصلاح میکرد و قهرمانی را به دست میآورد.» او
هدف دوم را در روز پایانی فصل محقق کرد- گل دیرهنگام جمال موسیالا در کلن به بایرن
اجازه داد که بالاتر از دورتموند قرار بگیرد که در خانه برابر ماینتس مساوی کرده
بود و این یکی از آخرین ضربات فصل بود. آلتشافل توضیح میدهد: «آنها برای قهرمانی
در بوندسلیگا به کمی خوششانسی نیاز داشتند اما کسب این عنوان مهم بود. تیم توخل
به مراتب منسجمتر از دوران ناگلزمان بود- آنها گلهای کمتری دریافت کردند و
شایسته قهرمانی بودند.» اما مشکلی وجود داشت. این خبرنگار اضافه میکند: «سبک بازی
منفی بود و چیزی نبود که تیمش از آن لذت ببرد. بایرن تحت هدایت توخل موفق بود اما
به اندازه کافی گل نمیزد یا فوتبال جذابی ارائه نمیکرد.» توخل بهدنبال اصلاح
این وضعیت بود و از این باشگاه درخواست کرد که هری کین را خریداری کند. او بعدتر
فاش کرد: «من روی خرید هری خیلی مصمم بودم، بازیکنی که همیشه وقتی در لیگ برتر
مربیگری میکردم تحسینش میکردم. در کمیته نقل و انتقالات محکم ایستادم و هر کاری
که ممکن بود انجام دادیم تا او را بگیریم.» توخل به لندن پرواز کرد تا شخصاً کین
را متقاعد کند و از پرداخت مبلغ رکوردشکن 110 میلیون یورویی بایرن برای جذب
کاپیتان انگلیس به شدت خوشحال شد. حالا دیگر بهانهای وجود نداشت. بایرن و کین
فصل 24-2023 را قدرتمندانه آغاز کردند- این مهاجم در شش بازی اول بوندسلیگا هشت گل
به ثمر رساند و در تمام رقابتها ۴۴ گل زد. اما رقابت هم شدیدتر شده
بود، چرا که بایرلورکوزن تحت هدایت ژابی آلونسو، هافبک سابق بایرن، شروعی طوفانی
داشت.
تقابلی در اواسط فوریه در بیآرنا،
در حالی که بایرن تنها دو امتیاز عقبتر از حریف بود، لحظهای تعیینکننده در کورس
قهرمانی و توخل بود. آلتشافل میگوید: «بایرن با نتیجه ۳-۰ به راحتی شکست خورد و این
لحظهای سرنوشت ساز در فصل بود. اگر آن بازی را برده بودند، داستان عوض میشد.
اما آنها دچار لغزش شدند و زمانی که جام قهرمانی از دست رفت، جدایی میان مربی و
باشگاه اجتناب ناپذیر شد. این رابطه به شدت متشنج شد و خیلی زود دیگر قابل ترمیم
نبود.» با شایعات
بسیار درباره نارضایتی بازیکنان از تاکتیکهای دفاعی توخل، خیلی زود اعلام شد که
این مربی در پایان فصل این باشگاه را ترک خواهد کرد. با این حال، گفته میشد که
کین از این تصمیم ناامید شده است- کاپیتان انگلیس تحت هدایت توخل اولین کفش طلای
اروپایش را کسب میکرد. به شکلی عجیب، در حالیکه جستجو برای انتخاب مربی بعدی با
موانع متعددی مواجه شده و بایرن به نیمه نهایی لیگ قهرمانان رسیده بود، باشگاه
بعدتر با توخل تماس گرفت تا ببیند آیا ممکن است بخواهد در این تیم بماند، اما او
این پیشنهاد را رد کرد. در نهایت، لازم نبود کین مدت زیادی صبر کند تا دوباره زیر
نظر این مربی آلمانی بازی کند.
مردی
برای آژانکورد؟
اتحادیه فوتبال انگلیس اولین بار در
ماه اوت با توخل تماس گرفت. بولینگام و جان مک درموت، مدیر فنی اتحادیه، مذاکرات
«محرمانهای» را با این مربی ۵۱ ساله در خانهاش در مونیخ انجام
دادند. بنا به اصرار توخل، توافقی روی قرارداد ۱۸ ماهه «متمرکز» انجام شد و در ماه اکتبر به امضا رسید. این که توخل در طول
دوران مربیگری خود-چه به حق و چه ناحق- شهرتی بهعنوان فردی جنجالی پیدا کرده بود،
دیگر چندان اهمیتی نداشت، برخلاف برایان کلاف که شاید بزرگترین مربی تاریخ انگلیس
باشد اما اتحادیه فوتبال این کشور او را بیش از حد دردسرساز میدانست. این بار،
مدیران فوتبال انگلیس به این نتیجه رسیدند که توخل ترکیب ایدهآلی است: موفق، مدرن
و در حال حاضر بدون کار. این ریسکی بود که آنها حاضر به پذیرفتنش بودند. اعلام این
که توخل سومین سرمربی خارجی تیم ملی انگلیس پس از اسون گوران اریکسون فقید و فابیو
کاپلو خواهد شد، واکنشی جنجالی اما زودگذر به همراه داشت. بسیاری این تصمیم را یک
سیلی به صورت استعدادهای داخلی- به خصوص ادی هاو و گراهام پاتر دانستند، حتی با
این که هيچ کدام از آنها اعلام نکرده بودند که خواهان این شغل هستند. جف پاول از
دیلی میل نوشت: «چطور یک خارجی میتواند انگلیسیها را به مبارزهای تا پای جان در
میدان نبرد فوتبال ترغیب کند؟» و سپس به طرز عجیبی این سوال را مطرح کرد که آیا
یک آلمانی میتوانست مانند هنری پنجم پیش از نبرد آژانکورد نیروها را تهییج کند.
او ادامه داد: «گاهی وقتی همهچیز شکست میخورد، تنها اشتیاق است که میتواند موجب
پیروزی شود.» در همین حال، برنامههای رادیویی پر از تماسهای هواداران و بازیکنان
سابقی بود که دربارهی تصمیم اتحادیه فوتبال بحث میکردند. جیمی اوهارا و تام
هادلستون- که سه دیدار از چهار بازی ملیاش را زیر نظر کاپلو انجام داده بود- این
تصمیم را مورد انتقاد قرار دادند. نیل وارناک که چندان به عنوان فردی طرفدار تنوع
فرهنگی شناخته نمیشود، به شکل غیرمنتظرهای از این مربی آلمانی حمایت کرد. توخل
در تلاشی برای آرام کردن اوضاع در اولین نشست خبریاش به این جنجالها واکنش نشان
داد. او با لبخند گفت: «متاسفم، من پاسپورت آلمانی دارم. هر کسی نظر خودش را دارد
و من درک میکنم که برخی بگویند: من یک مربی انگلیسی را برای تیم ملی انگلیس ترجیح
میدهم. فکر میکنم شایسته این هستم که فرصتی عادلانه داشته باشم و بهخاطر سابقه
خوبی که اینجا دارم، مورد تحسین قرار بگیرم. من عاشق انگلیس هستم و کار کردن با
بازیکنان لیگ برتر را دوست دارم. شاید این مسئله باعث شود که پاسپورت من کمی رنگ و
بوی بریتانیایی بگیرد. ما تلاش خواهیم کرد که شما را با نتایج و سبک بازی خودمان
متقاعد کنیم.» با این حال، بعضی همچنان ترجیح میدادند که اتحادیه گزینه دیگری را
انتخاب کند. جان بارنز در گفتگو با فورفورتو تایید کرد: «فکر میکنم او مربی بسیار
خوبی است اما از دیدگاه انگلیسی، عالی میشد اگر یک انگلیسی هدایت تیم را برعهده
داشت. توخل بسیار چالشبرانگیز است. بازیکنان انگلیسی واقعاً چنین چیزی را دوست
ندارند- آنها عادت کردهاند که اعتماد به نفسشان تقویت شود اما توخل چنین کاری
نخواهد کرد.» تدی شرینگام، یکی از ستارگان انگلیس در یورو ۱۹۹۶، اضافه کرد: «توخل هرگز عشقی
را که گرت یا فرد انگلیسی دیگری به این کشور دارد، نخواهد داشت. سرمربی باید
انگلیسی باشد.»
بعضی دیگر معتقد هستند که انتخاب
توخل باید بحثی گستردهتر درباره نحوه انتخاب سرمربی و کادر فنی در تیمهای ملی
هر کشوری را به دنبال داشته باشد. مایکل اوون که در دوران فوتبالش تحت هدایت
اریکسون و کاپلو بازی کرده بود میگوید: «فوتبال ملی یعنی یک کشور در برابر کشوری
دیگر. این موضوع باید شامل بازیکنان، پزشک، فیزیوتراپ، سرمربی و مسئول تدارکات
باشد. این کشور ما در برابر کشور شما است. اگر گرت ساوتگیت هدایت تیم ملی آلمان
را برعهده بگیرد و قهرمان جام جهانی شود، ما انگلیسیها چه فکری خواهیم کرد؟ خیلی
عجیب است!» با این حال و با توجه به این که هیچ قانونی مانع از انتخاب یک مربی
آلمانی به عنوان سرمربی انگلیس نیست، اوون هم جذابیت توخل را درک میکرد. این
ستاره سابق به فورفورتو میگوید: «از نظر صلاحیت، واقعاً فوقالعاده است. اگر
انگلیسی بود، تمام کشور جشن میگرفتند.» برای بعضی دیگر، انتخاب اتحادیه با توجه
به شرایط کاملاً منطقی به نظر میرسید. شان رایت فیلیپس که ۳۶ بازی ملی برای سه شیرها
انجام داده است، اظهار داشت: «اگر یک مربی انگلیسی با صلاحیت مناسب وجود داشت که
در دسترس بود، این انتقادها منصفانه بود اما فکر نمیکنم چنین فردی وجود داشته
باشد. توخل در دسترس بود و رزومه او خودش گویای همهچیز است. اگر او بیاید و کارش
را بهدرستی انجام دهد، مهم نیست که اهل کجاست.»
بعضی حتی مربی خارجی را یک مزیت میدانند.
امیل هسکی که در اولین بازی اریکسون به عنوان سرمربی در سال ۲۰۰۱ مقابل اسپانیا حضور داشت میگوید:
«به زمانی که اسون سرمربی شد، فکر میکنم و این احساس که شروعی تازه داشتم. شروعی
تازه همیشه خیلی هیجانانگیز است چون به بازیکنان نیمکتنشین و بازیکنان بدون
بازی ملی امید میدهد تا خودشان را نشان دهند و ستارههای بزرگ را در وضعیت آمادهباش
نگه میدارد.» هسکی همچنین به تعداد زیاد مربیان خارجی در لیگ برتر اشاره میکند.
او میپرسد: «چند مربی انگلیسی در سطح لیگ برتر داریم؟ اینطور نیست که بازیکنان
به مربیان خارجی و فرهنگهای مختلف در باشگاههایشان عادت نداشته باشند. حتی در
زمان ما هم همینطور بود. شما به فلسفههای مختلف عادت میکنید و این در واقع به
شما کمک میکند که به عنوان فوتبالیست رشد کنید. آنچه مربی میگوید مهم است، نه
لهجه او.» برای کسانی که هنوز شک دارند که آیا توخل در جام جهانی بعدی در خفا
برای آلمان آرزوی موفقیت خواهد کرد یا نه- چون بعضی افراد به شوخی و جدی این موضوع
را مطرح میکنند- کافی است به جیمی فلوید هاسلبنک نگاه کنند. این مهاجم سابق هلند،
لیدز و چلسی عضوی از کادر فنی ساوتگیت در یورو ۲۰۲۴ بود که انگلیس در نیمه
نهایی آن مقابل کشور زادگاهش در دورتموند بازی کرد. او به فورفورتو گفت: «من یک
هلندی در کادر فنی انگلیس بودم، وقتی که کشورم را در نیمه نهایی شکست دادیم. تمام
توانم را به کار گرفتم تا به انگلیس کمک کنم پیروز شود. هلند همچنان در قلب من جای
دارد اما وقتی مربی هستید، باید کارتان را انجام دهید. وقتی انگلیس برنده شد،
خوشحال شدم.»
مسیر
جام جهانی
هرچند، این که توخل قرارداد ۱۸ ماهه مد نظرش را از اتحادیه
فوتبال دریافت کرد، نگرانیهایی را در بعضی ایجاد کرد. شرینگام اضافه میکند: «این
که او قرارداد کوتاهی دارد، برایم خوشایند نیست. روند مداوم و باثباتی که گرت در
طول ۹ سال گذشته انجام داده فوقالعاده بوده- او زیرساختهای
لازم را برای رشد بازیکنان پایهگذاری کرده است. تمام دغدغه توخل فقط مربوط به حال
حاضر است، نه تیم زیر ۲۱ سال و سایر بازیکنان جوان.» جو کول مدعی شد: «قرارداد
طولانیتر گزینه بهتری بود. رفتار صبورانه گرت باعث شد بازیکنان در محیطی راحت رشد
کنند، جایی که میدانستند اشتباهاتشان تحمل میشود و در صورت نیاز، فرصت دوبارهای
به آنها داده خواهد شد. اما از سوی دیگر، میتوان آن را نکتهای مثبت هم دانست.
هواداران انگلیس فقط به دنبال موفقیت هستند. اگر توخل بتواند بیاید و کار فوقالعادهای
را که گرت آغاز کرد به سرانجام برساند، رفتنش برای هیچکس مهم نیست.» زمانی که تیم
ملی انگلیس تحت هدایت توخل اولین دیدارش را برابر آلبانی در ومبلی در تاریخ ۲۱ مارس انجام دهد، موشکافیها
افزایش پیدا خواهد کرد. این مربی هنوز مشخص نکرده است که آیا سرود ملی را خواهد
خواند یا خیر- موضوعی که ظاهراً بخشی از هواداران و اقلیتی حاضر در رسانهها را
ناراحت کرده است. او در اولین نشست خبریاش گفت: «هنوز تصمیمم را نگرفتهام. سرود
ملی شما بسیار احساسی است. چند بار آن را تجربه کردهام، برای مثال در فینال جام
حذفی. تا مارس فرصت دارم که تصمیم بگیرم. همیشه به این کشور احترام میگذارم. اما
میخواهم از این زمان استفاده کنم.»
چیزی که بسیار مهمتر است این است که
آن مسابقه آغاز مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶ خواهد بود- سه روز پس از بازی مقابل
آلبانی، لتونی برای اولین بار به ومبلی خواهد آمد. این گروه پنج تیمی همچنین شامل
صربستان و آندورا هم میشود- انتظار قطعی این است که انگلیس صدرنشین این گروه شود
و سهمیه صعود مستقیم را به دست آورد.
هسکی میگوید: «مسابقات مقدماتی
پرتنش هستند و همانطور که در گذشته دیدهایم، اشتباهات میتوانند کشنده باشند.
اما فکر میکنم ما بدون مشکل صعود خواهیم کرد- استعداد موجود در این تیم بسیار
زیاد است و این بازیکنان تازه به فینال یک تورنمنت رسیدهاند. آنها برای این کار
آماده خواهند بود. این تیمی ناکارآمد نیست. آنها با فشار بازیهای خارج از خانه در
جوهای سنگین کنار خواهند آمد. این بخشی از کار است، وقتی که شما عضوی از یکی از
تیمهای بزرگ هستید.« در حالی که توخل حریفان
انگلیس را دستکم نخواهد گرفت، مرحله مقدماتی میتواند فرصتی برای او باشد تا
تغییراتی ایجاد کند و تاکتیکهایش را بدون فشار حضور در تورنمنت آزمایش کند. شرینگام
توضیح میدهد: «این مسابقات، دیدارهای آزمایشی برای شروع هستند که او نه تنها
باید در آنها پیروز شود، بلکه باید فرمول برنده شدن با سبک درست را پیدا کند. ما
باید به راحتی صعود کنیم. پس از آن به جام جهانی و تیمهای بزرگی میرسیم که نمیتوانیم
آنها را شکست دهیم، نه؟ باید ذهنیتی پیدا کنیم که بتوانیم آنها را در این مسیر
شکست دهیم. اما تا زمانی که در آن موقعیت نباشید، هرگز واقعاً نمیدانید چه خواهد
شد.» با تنها هشت بازی رسمی پیش از جام جهانی، در صورتی که انگلیس به عنوان
صدرنشین صعود کند و به مرحله پلیآف نرود، توخل زمان زیادی برای ارزیابی ستارههایش
ندارد. بنابراین، یکی از اولویتهای اصلی سرمربی جدید، تثبیت سیستم و تیمی است که
بیشترین بهره را از بازیکنانش ببرد- چیزی که سرمربی قبلی گاهی اوقات در آن مشکل
داشت و با تغییر مداوم تاکتیکها و تلاش برای استفاده از بازیکنان در پستهای
نامناسب، مثل ترنت الکساندر آرنولد در خط هافبک در یورو ۲۰۲۴ دردسرساز شده بود. برای
ایجاد هماهنگی، ممکن است چارهای جز نیمکتنشین کردن نامهای بزرگ برای ایجاد
تعادل بهتر نباشد. کنار آمدن با واکنشهای منفی که به دنبال آن خواهد آمد، بخشی از
این شغل است. کریس وادل، ستاره سابق انگلیس، به فورفورتو میگوید: «مشکل همیشه این
است که همه بازیکنانی را انتخاب کنی که رسانهها و هواداران میخواهند. باید قاطع
باشی و تیمی کارآمد را انتخاب کنی. توخل باید تیمی را بسازد که فکر میکند در جام
جهانی 2026 قهرمان میشود. مسئلۀ درباره راضی نگه داشتن همه یا انتخاب بازیکنان
محبوب نیست. باید شجاع باشید و تیمی بسازید. اگر چنین چیزی به این معناست که
بازیکنی اصطلاحاً ستاره و بزرگ را کنار بگذارید، پس همین کار را انجام دهید. باید
با آن کنار بیایید. باید بازیکنانی را انتخاب کنید که در سیستم شما قرار بگیرند،
نه سیستم رسانهها، نه سیستم هواداران، سیستم شما !»
تجربه توخل با رسانههای بریتانیا
باید در این زمینه به او کمک کند. هسکی اظهار داشت: «او قبلاً در چلسی این نوع
فشار را تجربه کرده است. البته نه به همین شدت، اما به خوبی از پس آن برآمد. اسون
و فابیو بدون هیچ تجربه قبلی وارد شدند و مجبور بودند همهچیز را در لحظه یاد
بگیرند که باید کار بسیار سختی بوده باشد. توخل برای این موقعیت کاملا آماده است.»
پیدا
کردن تعادل
احتمالاً سختترین تصمیم توخل،
انتخاب بازیکنان اطراف مهاجم نوک خواهد بود- که بار دیگر انتظار میرود با توجه به
رابطه توخل با کاپیتان، هری کین باشد. انگلیس در مناطق هجومی غنی از بازیکن با
حضور جود بلینگام، بوکایو ساکا، کول پالمر، فیل فودن، ابرچی ازه، جک گریلیش، جرد
بوون و دیگران است. انتخاب ترکیب مناسب حیاتی خواهد بود.
هسکی توضیح میدهد: «در حال حاضر، بسیاری از ستارههای ما میخواهند
در همان پست هافبک هجومی بازی کنند. یک مربی قوی لازم است تا بین آنها انتخاب کند
و همچنین یک مربی فنی فوقالعاده که بتواند راهی پیدا کند که به بهترین ترکیبها
اجازه دهد در کنار هم کار کنند. در یورو ۲۰۲۴ دیدیم که بلینگام و فودن در
یک تیم بودند و هیچ کدام راحت به نظر نمیرسیدند. فودن نتوانست آمادگیای را که درست پیش از آن تورنمنت باعث کسب عنوان بهترین بازیکن لیگ برتر
شده بود را دوباره به نمایش بگذارد. بلینگام کُند و نامطمئن به نظر میرسید. پالمر
در فینال برابر اسپانیا به زمین آمد و گل زد اما جایگاهش کجاست؟ از نظر من، او
باید بازی کند. ساکا هم وقتی آماده باشد باید بازی کند. این کار تقریباً غیرممکن
است.»
رایت فیلیپس تایید میکند: «مهمترین
مسئله این است که همان بازی درخشان در سطح باشگاهی از بازیکنان کلیدی گرفته شود.
سالهاست که درباره این موضوع صحبت کردهایم و دیدن انتخابهای اول توخل جالب
خواهد بود. آیا او بلینگام را در پست شماره ۱۰ بازی خواهد داد یا او را
کنار دکلان رایس به عقبتر خواهد برد و این پست را به گریلیش، فودن یا پالمر خواهد
سپرد؟ این بزرگترین تصمیمی است که توخل باید بگیرد.» اما این تنها تصمیم دشوار
نخواهد بود چون خط دفاعی هم معضل دیگری است- به خصوص با توجه به این که بسیاری از
بازیکنان مورد علاقه ساوتگیت الان بالای ۳۰ سال هستند. دنی میلز، مدافع راست
انگلیس در جام جهانی ۲۰۰۲، به فورفورتو میگوید: « به عنوان
یک بازیکن سابق تیم ملی انگلیس میگویم که دفاع نقطه ضعف ماست. توخل باید راهی
پیدا کند که جواب دهد. در بالاترین سطح ملی باید از گل خوردن جلوگیری کرد. در حال
حاضر، فکر میکنم که فقط مارک گِوئهی گزینه ثابت در پست دفاعی میانی است. آیا
توخل به جرد برنثویت برای همراهی با او روی خواهد آورد؟ ما مشخصاً میدانیم که او
فوقالعاده است اما مدام مصدوم است.»
پستهای مدافع کناری هم وضعیت بهتری
ندارند. میلز اضافه میکند: «چهار فصل پیش، بازیکنانی مثل کایل واکر، کیهران
تریپیه، ریس جیمز و همچنین ترنت الکساندر آرنولد و جو گومز را در اختیار داشتیم-
چند نفر از بهترین مدافعان راست در دنیا. ناگهان با بحرانی در این پست مواجه شدهایم.
ترنت زمانی عالی است که در بازیهایی که مالکیت توپ را در اختیار داریم، مثل
مسابقات مقدماتی که انتظار داریم مالکیت توپ برای ما باشد. اما در مراحل حذفی و
بازیهای حساس، آیا میتوان برای دفاع کردن روی او حساب کرد؟ چون در وهله اول باید
دروازه را بسته نگه داشت. توخل در پست دفاع چپ هم با همان چالشی روبرو است که ساوتگیت
داشت. هیچ گزینه قابل توجهی وجود ندارد.» رایت فیلیپس معتقد است که مستحکم کردن
خط دفاعی به سرمربی زمان بیشتری برای حل سایر مشکلات خواهد داد.
این وینگر سابق میگوید: «اگر
بتوانید کلینشیت کنید، انتظار میرود انگلیس در بازیهایش نتیجه بگیرد. این باعث
میشود فشار از روی مهاجمان برداشته شود و آنها با صبر بیشتری بازی کنند. اگر توخل
بتواند این جنبه از عملکرد انگلیس را بهبود ببخشد، بازیکنان هجومی با استعداد میتوانند
خیلی آرامتر باشند.» صرف نظر از این که سرمربی جدید چه کسی را در ترکیب اصلی
قرار میدهد، القای سبک بازی به تیم چالشی دشوار برای مربیای خواهد بود که هرگز
با محدودیت دسترسی موجود برای سرمربیان در سطح ملی مواجه نشده است. جان بارنز که
در سه تورنمنت بزرگ برای انگلیس بازی کرده است میگوید: «بعضی از مربیان مناسب
فوتبال ملی هستند. فکر میکنم اسون گوران اریکسون این طور بود، گرت ساوتگیت هم
همینطور. مربیانی هم هستند که مانند یورگن کلوپ و پپ گواردیولا برای فوتبال
باشگاهی مناسبتر هستند- آنها صددرصد روی بازیکنان تاثیر میگذارند و هر روز به
آنها نیاز دارند. توخل نمیتواند این کار را در سطح ملی انجام دهد. فکر میکنم او
یک مربی فوقالعاده است اما شاید بیشتر مناسب فوتبال باشگاهی باشد که بتواند کاملتر
روی بازیکنان تاثیر بگذارد.» در مقابل، آلتشافل معتقد است که ماهیت مربیگری در سطح
ملی میتواند باعث کاهش درگیریها نسبت به نقشهای قبلی توخل شود. او توضیح میدهد:
«او دیگر روزانه با یک باشگاه یا هیئتمدیره سر و کار ندارد. دیگر شکایتی در مورد
نقل و انتقالات نخواهد داشت چون خودش بازیکنان را از میان گزینههای بسیار موجود
انتخاب میکند. همچنین، باور دارم که او قادر خواهد بود طرحی تاکتیکی پیاده کند که
بتواند حتی در وقفههای ملی کوتاه برنده شود. شاید این نقش برایش مناسب باشد و حتی
برای مدت طولانی بماند.» با این حال، قرارداد ۱۸ ماهه توخل در حال حاضر به
این معنا است که او تنها یک هدف دارد: راهیابی به جام جهانی ۲۰۲۶ و سپس قهرمانی در آن. اولین
دوره ۴۸ تیمی این تورنمنت برای همهی کشورها چالش بزرگی خواهد بود
اما بسیاری معتقد هستند که توخل میتواند باعث برتری انگلیس در بازیهای حساس شود.
هسکی میگوید: «او نامی در رقابتهای حذفی برای خودش دست و پا کرده است و هیچ
تورنمنتی بزرگتر از جام جهانی وجود ندارد. او برنامهریزی دقیق و موشکاف است،
برای نقاط ضعف حریف آماده میشود و میداند که چطور تیم را منسجم نگه دارد. ما
دقیقا متخصصی را برای همین سبک مسابقات به خدمت گرفتیم و باور دارم که او میتواند
سلاح مخفی ما باشد.»
جو کول اضافه کرد: «برای من، مدیریت
او در جریان بازی مهم است. این توانایی که بتواند روند بازی را بخواند و با تغییری
مهم ورق را به سود شما برگرداند. او بارها این کار را در مسیر قهرمانی چلسی در لیگ
قهرمانان ۲۰۲۱ انجام داد. گرت گاهی در این زمینه مورد انتقاد قرار میگرفت-
مانند بازی مقابل کرواسی در ۲۰۱۸ که کنترل بازی را از دست دادیم – و اتحادیه با آوردن توخل پیامی روشن
فرستاده است تا این ضعف را برطرف کند. توخل در لحظات حساس مراحل پایانی تورنمنتها
قضاوت خواهد شد. این همان جایی است که او در آن تخصص دارد.» شروع جام جهانی ۲۰۲۶ مصادف با ۶۰ سال ناکامی برای انگلیس
خواهد بود- شش دهه طولانی بدون جام برای کشوری که فوتبال را به جهان معرفی کرد.
مردی که بیش از هر کسی به پایان دادن به این رنج نزدیک شد، ساوتگیت بود. ادامه
دادن موفقیت او ضروری خواهد بود.
کول میگوید: «توخل باهوش است و به
درستی متوجه خواهد شد که گرت چه کار فوق العادهای انجام داده است- پایههایی که
او بنا کرد. این بازیکنان در سه تورنمنت اخیر به دو فینال رسیدهاند. آنها میدانند
چطور در مسابقات برنده شوند. توخل فقط باید بیاید و کار را تمام کند. اگر این کار
را بکند، مجسمهاش در لندن قرار خواهد گرفت. آقای توخل، صحنه مال شما است. فوتبال
بازی سادهای است: ۲۲ نفر ۹۰ دقیقه دنبال توپ میدوند- انگلیس
امیدوار خواهد بود که در پایان، این آلمانی همیشه برنده باشد!»