شنبه / ۹ فروردین ۱۴۰۴ / ۰۴:۲۳
کد خبر: 28674
گزارشگر: 548
۴۲۲
۰
۰
۲
بررسی بازیگران، داستان و حواشی

نقد فیلم دایناسور

نقد فیلم دایناسور
اکران فیلم «دایناسور» به کارگردانی مسعود اطیابی از ۱۵ اسفند در سینما آغاز شد و در مدت کوتاهی به فروش زیادی دست پیدا کرده است. «دایناسور» با بازی پژمان جمشیدی و امیر جعفری داستان زندگی افرادی را روایت می‌کند که به دنبال منافع بیشتر در زندگی هستند. این فیلم پنجمین همکاری جمشیدی و اطیابی است و همانطور که انتظار می‌رفت، «دایناسور» تبدیل به یک اثر پرفروش شد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

به نظر می‌رسد، مسعود اطیابی کارگردان فیلم «دایناسور» راه پول در آوردن از سینمای ايران را به خوبی بلد شده است. او با استفاده از بازیگران محبوب مانند پژمان جمشیدی و خلاصه جذاب در کنار تبلیغات مخاطبان را به سینما می‌کشاند تا به فروش بالایی دست پیدا کند. در عین حال کیفیت، کمترین اهمیت را دارد. هر شب بلیط‌های زیادی از فیلم «دایناسور» به فروش می‌رود، اما نظر مخاطبان در سایت‌های فیلم و سریال نشان می‌دهد که تعداد زیادی از آنها بدون رضایت سینما را ترک کرده‌اند.

داستان فیلم سینمایی دایناسور

 قصه این فیلم درباره فردی معتاد به نام رضا دایناسور که برای فرار از اخراج مجبور به ارائه گواهی عدم اعتیاد است. او با روش‌های گوناگون تلاش می‌کند تا آثار مواد را از بدن خود پاک کند، اما در روز آزمایش اتفاقاتی می‌افتد که زندگی همه را به هم می‌ریزد.

بازیگران فیلم سینمایی دایناسور

مسعود اطیابی از بازیگران زیر در «دایناسور» استفاده کرده است.

پژمان جمشیدی

امیر جعفری

نگار فروزنده

سوسن پرور

یوسف تیموری

نقدی به فیلم دایناسور

فیلمنامه ضعف زیادی دارد و از انسجام برخوردار نیست. شوخی‌ها سطحی است و به خوبی پردازش نمی‌شود. گاهی در «دایناسور» موقعیت به سمت کمدی پیش می‌رود، اما به دلیل دیالوگ ضعیف از مخاطب خنده نمی‌گیرد. زوج امیر جعفری و پژمان جمشیدی یک ترکیب جدید است و کنار هم قرار گرفتند تا از تکرار جمشیدی با سایر بازیگران جلوگیری شود و در عین حال مخاطب را به سینما بکشد. جعفری نقش تیپیکال یک رفیق را دارد که فقط به منافع خود فکر می‌کند، اما بازی او به مراتب از سایر بازیگران بهتر است. در عین حال حضور جمشیدی تبدیل به فرمول ثابت در فیلم‌های کمدی سطح پایین برای فروش و جذب تماشاگر شده است وگرنه همان نقش تکراری «تگزاس»، «هتل» و «دینامیت» در «دایناسور» نیز دیده می‌شودهمچنین همان شوخی‌ها که در سایر آثارمسعود اطیابی وجود داشته در فیلم جدیدش نیز استفاده کرده، گویی دیالوگ و صحنه‌های کمدی تمام فیلم هایش یکی است و فقط کاراکتر‌ها تغییر می‌کند. به نظر می‌رسد، فیلم سینمایی دایناسور به دلیل داشتن بیشترین سانس سینما و تبلیغات جز فیلم‌های پرفروش ۱۴۰۴ خواهد شد، اما کمدی سطح پایینی است که در سال ورژن‌های مختلفی از این گونه فیلم‌ها ساخته می‌شود.

سید مسعود اطیابی به یکی از نام‌های جالب توجه سینمای ایران تبدیل شده است. کارگردانی که کارش را در سینما‌های کشور با ساخت آثار مذهبی و اعتقادی آغاز کرد، اما ناگهان و در یک چرخش آشکار به ساخت کمدی‌های عامه پسند روی آورد. کمدی‌هایی سطح پایین و بی کیفیت که از الگوی مشخصی پیروی می‌کردند و با استفاده از همین اُلگو موفق شده‌اند سینمای ایران را به تسخیر خود در بیاورند. اطیابی با ساخت آثاری مانند تگزاس، تگزاس ۲، تگزاس ۳، دینامیت، بخارست، انفرادی، هتل و همین دایناسور به حق لقب سلطان گیشه‌ها را به خود اختصاص داده است. فیلم‌های اطیابی کیفیت لازم را ندارند، اما یک چیز را خوب بلدند و آن پیدا کردن رگ خواب مردم برای کشاندن آنها به سالن‌های سینما است. این الگو اطیابی به سایر فیلمسازان ایرانی هم سرایت پیدا کرده و هر کس که می‌خواهد یک کمدی عامه پسند و پرفروش بسازد از الگوی امتحان پس داده شده و موفق او استفاده می‌کند. سینمای کمدی ایران مدت‌ها است که در کما به سر می‌برد و هر کارگردانی هم که در این ژانر فیلم می‌سازد به جای ارتقا کیفی این ژانر در گرداب الگو‌های مبتذلی که کارگردانانی مانند اطیابی آنها را خلق کرده‌اند گرفتار می‌شود.

دایناسور هم مانند سایر فیلم‌های کمدی سینمای ایران براساس همان الگوی معروف فیلم‌های اطیابی ساخته شده است. در این فیلم دو شخصیت اصلی به ظاهر بامزه داریم که در انبوهی از موقعیت‌های به ظاهر کمدی قرار می‌گیرند تا تماشاگر را بخندانند. مشکل اصلی کمدی‌های ایرانی این است که فاقد چیزی بنام منطق روایی هستند. داستان این فیلم‌ها بدون منطق خاصی روایت می‌شوند و شخصیت‌ها در آن از موقعیتی به موقعیت دیگر می‌روند تا تماشاگر را بخندانند. این فیلم‌ها حتی بازیگران خاص خود را دارند. پژمان جمشیدی پای ثابت این سبک از کمدی‌ها است که کارگردان با تکیه بر نمک ذاتی او تلاش می‌کند داستان را پیش ببرد.

نقش مکمل جمشیدی هم به فراخور این که کدام بازیگر در زمان ساخت فیلم وقت خالی و گیشه بهتری دارد تغییر پیدا می‌کند. در بخارست بازیگر مقابل جمشیدی حسین یاری بود، در دینامیت احمد مهرانفر، در سری فیلم‌های تگزاس سام درخشانی و در دایناسور امیر جعفری. این زوج سازی‌ها به کارگردان و تهیه کننده کمک می‌کند تا تماشاگر بیشتری را به سالن‌های سینما بکشانند. نوشتن از چرایی نزول سینمای کمدی ایران یک فرصت مفصل می‌طلبد. تا زمانی که الگوی این ژانر بزرگ سینمایی آثاری مانند دایناسور است در بر همین پاشنه خواهد چرخید و سینمای ایران در تسخیر کمدی‌هایی خواهد بود که باعث سقوط آزاد سلیقه تماشگر می‌شوند.

سخنی با سازندگان فیلم دایناسور

سوره سینما به نقل از مسعود اطیابی نوشته است:«با دایناسور رکورد خودم را خواهم شکست!»

مسئله‌ای که وجود دارد این است که شنیدن این جمله از دهان یک تاجر رب گوجه‌فرنگی چندان برای ما عجیب نخواهد بود؛ اما وقتی کارگردان یک اثر سینمایی این حرف را می‌زند، داستان کمی متفاوت می‌شود. رهاکردن سطح کیفی به امان خدا و فیلم‌ساختن برای گیشه، این روزها به یک عادت زننده تبدیل شده که در آثار بسیاری از فیلم‌سازان ایرانی و بخصوص فیلم‌سازان کمدی سينمای ایران پرتکرار است. پیش از این نیز نام مسعود اطیابی را با فیلم‌های کمدی بی‌کیفیت و در عین حال پرفروش در میان فیلم‌سازان موفق گیشه دیده بودیم و امیدواریم که این بار و در فیلم دایناسور، بالاخره و پس از مدت‌ها، اطیابی به مخاطب نشان بدهد که با سینما بیگانه نیست و سینما را به چشم یک تجارت پرسود نمی‌بیند.

آیا مسعود اطیابی رکورد گیشه را جابه‌جا می‌کند؟

یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت فیلم‌های کمدی، ترکیب بازیگران است. اطیابی در «فیلم دایناسور» از بازیگران محبوب و کاربلدی چون پژمان جمشیدی، امیر جعفری، یوسف تیموری و امیر توسلی بهره برده است. پژمان جمشیدی که در فیلم‌های قبلی اطیابی («هتل» و «تگزاس») خوش درخشیده بود، به نظر می‌رسد یکی از برگ‌های برنده‌ی این فیلم باشد. امیر برادران، نویسنده‌ی فیلمنامه، نیز سابقه‌ی همکاری با اطیابی را دارد. تیزرهای منتشر شده از فیلم، نشان می‌دهد که «فیلم دایناسور» همان سبک کمدی‌های شلوغ و پرماجرای اطیابی را دنبال می‌کند؛ سبکی که مخاطبان زیادی را به سینماها کشانده است.

مسعود اطیابی: سلطان گیشه یا پادشاه کمدی‌های تکراری؟

مسعود اطیابی در سال‌های اخیر به یکی از موفق‌ترین کارگردانان سینمای ایران در گیشه تبدیل شده است. اما آیا این موفقیت به معنای کیفیت بالای آثار اوست؟! تشخیص این مسئله را به عهده مخاطبین عزیز قرار می دهیم.

نگاهی به کارنامه‌ی پرفروش اطیابی

تگزاس (۱۳۹۶): فروش بیش از ۱۴ میلیارد تومان

تگزاس ۲ (۱۳۹۷): فروش بیش از ۲۵ میلیارد تومان

تگزاس ۳ (۱۴۰۲): فروش بیش از ۲۴۹ میلیارد تومان (دومین فیلم پرفروش سال پس از «فسیل»)

انفرادی (۱۴۰۱): فروش بیش از ۷۷ میلیارد تومان (پرفروش‌ترین فیلم سال)

دینامیت (۱۴۰۰): فروش بیش از ۵۸ میلیارد تومان (پرفروش‌ترین فیلم دوران کرونا)

هتل (۱۴۰۲): فروش بیش از ۲۷۷ میلیارد تومان

همان‌طور که می‌بینید، فیلم‌های اطیابی همواره در گیشه موفق بوده‌اند. اما آیا این موفقیت به معنای رضایت منتقدان و مخاطبان خاص سینما هم هست؟

فرمول موفقیت اطیابی: کمدی + ستاره‌های سینما = فروش میلیاردی

اطیابی به خوبی دریافته است که مخاطب ایرانی به دنبال فیلمی است که برای ساعاتی او را از دغدغه‌های روزمره دور کند و بخنداند. او با استفاده از فرمول کمدی‌های عامه‌پسند و بهره‌گیری از ستاره‌های سینما، توانسته است گیشه را تسخیر کند.

آیا «فیلم دایناسور» ارزش دیدن دارد؟!

اگر به دنبال یک فیلم کمدی سرگرم‌کننده هستید که برای چند ساعت شما را بخنداند، «فیلم دایناسور» می‌تواند گزینه‌ی مناسبی باشد. اما اگر به دنبال فیلمی با محتوای عمیق‌تر و هنری‌تر هستید، شاید بهتر باشد گزینه‌های دیگری را بررسی کنید.

نکاتی برای لذت بردن بیشتر از «فیلم دایناسور»

با ذهنی باز به تماشای فیلم بروید و انتظار یک شاهکار هنری نداشته باشید.

با دوستان و خانواده به سینما بروید تا از خندیدن دسته‌جمعی لذت ببرید.

پاپ‌کورن و تنقلات فراموش نشود!

دیگر فیلم های پژمان جمشیدی به کارگردانی مسعود اطیابی

جمشیدی تا به امروز در فیلم هایی مانند سه گانه «تگزاس»، دینامیت، هتل و بخارست با مسعود اطیابی همکاری داشته است که ما در ادامه به معرفی این فیلم ها خواهیم پرداخت.

فیلم تگزاس (1396)

داستان فیلم درباره دو دوست به نام‌های بهرام (پژمان جمشیدی) و ساسان (سام درخشانی) است. ساسان مدت‌هاست که در برزیل زندگی می‌کند و بهرام نیز قصد دارد مقیم برزیل شود. برای این کار، بهرام تصمیم می‌گیرد سرپرستی یک کودک برزیلی به نام دنیل، که مادرش لارا است، را به عهده بگیرد و در ازای آن پول زیادی به ساسان بدهد. اما مشکلات زمانی شروع می‌شود که برادر آلیس (نامزد ساسان) به یک گنگستر بزرگ به نام کارلوس بدهکار است و برای پرداخت بدهی‌اش، از ساسان می‌خواهد که آلیس با کارلوس ازدواج کند. ساسان هم قصد دارد پول بهرام را برای پرداخت بدهی همسرش استفاده کند، اما بهرام پولی ندارد. در این حین، بهرام در یک قرعه‌کشی پوشک بچه، مبلغ یک میلیون دلار برنده می‌شود. اما به طور تصادفی پله، ستاره فوتبال جهانی را می‌زند و فرار می‌کند، که باعث می‌شود تحت تعقیب پلیس برزیل و افراد کارلوس قرار بگیرد. در این وضعیت، افراد کارلوس آلیس را به گروگان می‌گیرند و بهرام و ساسان برای نجات آلیس به دایی هوشنگ یاکوزا یا هوشنگ شمشیری (حمید فرخ‌نژاد) پناه می‌برند. آن‌ها به جزیره تگزاس می‌روند تا آلیس را نجات دهند، ولی خودشان هم گرفتار می‌شوند. در نهایت، دایی هوشنگ پلیس را خبر می‌کند و کارلوس و نوچه‌هایش دستگیر می‌شوند. بهرام و ساسان برای در امان بودن از دست کارلوس تصمیم می‌گیرند به ایران بازگردند. در نهایت، بهرام جایزه بزرگ خود را دریافت می‌کند و با ساسان به ایران می‌روند. اما پس از آزادی از زندان، کارلوس تصمیم می‌گیرد که به ایران بیاید و آنها را پیدا کند.

فیلم های تگزاس 2 و 3 نیز ادامه همین ماجرا هستند.

فیلم دینامیت (1400)

فیلم «دینامیت» داستان دو طلبه جوان و هم‌درس به نام‌های هادی و محمد حسین را روایت می‌کند که به‌دنبال خانه‌ای برای زندگی در تهران هستند. پس از مدتی، آن‌ها موفق می‌شوند آپارتمانی در شمال شهر اجاره کنند، اما این آپارتمان در مجاورت همسایگانی قرار دارد که سبک زندگی و عقایدشان کاملاً با این دو طلبه در تضاد است. یکی از همسایگان، پسری به نام اکبر است که زندگی‌اش با فروش مشروبات الکلی و مواد مخدر می‌گذرد. در واحد دیگر نیز دو خواهر به نام‌های ساناز و زیبا ساکن‌اند که هر هفته پارتی‌ها و دورهمی‌های پر سر و صدایی برگزار می‌کنند. فیلم به بررسی مشکلاتی می‌پردازد که این همسایه‌ها درگیر آن‌ها می‌شوند و در طی آن، تضادهای فرهنگی و اجتماعی به نمایش درمی‌آید. این فیلم عمدتاً در سبک طنز درام اجتماعی با بن‌مایه‌های سیاسی دوران ساخته شده است، که شخصیت‌های اصلی، هادی و محمد حسین (با بازی پژمان جمشیدی و احمد مهرانفر)، این روند را هدایت می‌کنند.

فیلم بخارست (1401)

جلیل و جلال دو برادر هستند که هر کدام در مشاغل مختلفی مشغول به کارند؛ یکی در تاکسی اینترنتی و دیگری در استخری به نام بخارست. جلیل که تصمیم دارد از طریق پیج اینستاگرامی‌اش کسب درآمد کند، شروع به ضبط ویدئوهای دوربین مخفی خطرناک می‌کند. یکی از این دوربین‌های مخفی که در استخر ضبط شده، جلیل را وارد یک مشکل بزرگ می‌کند و این ماجرا باعث به وجود آمدن دردسرهای زیادی برای او و برادرش می‌شود.

فیلم هتل (1402)

رامین پس از یک ازدواج ناموفق، با مهتاب آشنا شده و با او ازدواج می‌کند. در روز عروسی‌اش، رامین تماس تلفنی از سهیلا، همسر سابقش، دریافت می‌کند. سهیلا از او می‌خواهد که برای گرفتن پول از عمه‌اش، کل مهریه‌اش را ببخشد و مقداری پول نیز بدهد، در عوض باید با هم به سفر بروند و وانمود کنند که هنوز متأهل هستند. رامین به مهتاب می‌گوید که باید به مأموریت برود و راهی سفر می‌شود. در همین حال، مسعود، رئیس رامین، با منشی شرکتش، خانم دائمی، در همان هتلی که رامین اقامت دارد، در تلاش است تا به همسرش خیانت کرده و با منشی‌اش ازدواج کند. مهتاب که پس از عروسی از داماد جدا شده، همراه پدرش به هتل محل اقامت رامین می‌رود تا در کنار او باشد و از اینجا ماجرا آغاز می‌شود. رامین که باید سهیلا را از مهتاب مخفی نگه دارد، با آمدن ستاره، همسر مسعود، خود را همسر خانم دائمی معرفی می‌کند و اوضاع پیچیده‌تر می‌شود.

حواشی فیلم دایناسور

همانطور که گفته شد فیلم دایناسور همکاری مجدد اطیابی و پژمان جمشیدی به عنوان بازیگر است. فیلم دایناسور توانست زمان مناسبی برای اکران پیدا کرده و جزو فیلم هایی باشد که به اکران نوروز می رسند. در کنار این ها احتمال می رود این فیلم نیز مانند دیگر فیلم های اطیابی با فروش خوبی رو به رو باشد و ما امیدواریم که از نظر کیفیت چیزی فراتر از دیگر ساخته های او باشد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری: آیا «فیلم دایناسور» یک بمب خنده است؟

مسعود اطیابی با «فیلم دایناسور» بار دیگر شانس خود را در گیشه امتحان می‌کند. او با بهره‌گیری از فرمول موفق خود (کمدی + ستاره‌های سینما) و داستانی که به نظر می‌رسد پتانسیل خنداندن مخاطب را دارد، به دنبال فتح گیشه‌هاست. آیا «فیلم دایناسور» می‌تواند به یک بمب خنده تبدیل شود و رکوردهای فروش را جابه‌جا کند؟ پاسخ این سوال را باید در گیشه‌ها جستجو کرد. اما یک چیز قطعی است: اطیابی می‌داند چگونه مخاطب را به سینما بکشاند!

https://www.asianewsiran.com/u/gkE
اخبار مرتبط
خاطرم نیست چند قسمت از این سریال را دیده‌ام. در واقع یک جایی میانه‌ی راه به این نتیجه رسیدم که پول ارزش این‌همه عذاب را ندارد و مطمئن شدم فتحی قرار نیست بعد از به فرض ۶ قسمتی که من دیدم، ناگهان معجزه کرده باشد. اما بیاید این «ماقبل مقوای» جدید را با هم بررسی کنیم. اگر سریال را ندیده‌اید؛ من داستان آن را لو نمی‌دهم. ولی توصیه می‌کنم نبینید. (اصلاً داستانی هم ندارد که لو بدهم!)
"ساعت ۶ صبح" را تماشا کردم. این نوشته، نقد فیلم نیست، نقد یک جهان ذهنی دور از جامعه است. نقد نویسنده و کارگردانش است که گویا سر در هوا دارد. بی‌منطقی عجیبِ ایده‌‌‌ی فیلم، نشان از این می‌دهد که آقای مدیری در این جامعه زندگی نمی‌کند؛ اینجا «هست» اما زندگی نمی‌کند. کسی که در این جامعه و در میان مردم زندگی کند می‌داند که منطقِ حمله‌ی ماموران نیروی انتظامی به پارتی شبانه، به دهه‌‌ی شصت برمی‌گردد. کسی که زیروبم جامعه دستش باشد می‌داند که ترس بی‌اندازه‌ی آدم‌های حاضر در مهمانی بعد از دیدن پلیس، اصلاً به همان دهه هم برنمی‌گردد، فضایی‌ست! این روزها دیگر کسی به خاطر برگزاری پارتی، این‌طور نمی‌ترسد...
فیلم مگالوپلیس به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا، شاهکاری فلسفی و هنری است که در ژانرهای فانتزی، علمی-تخیلی و درام روایت می‌شود. این فیلم با بازی آدام درایور و جانکارلو اسپوزیتو به بررسی مفاهیمی همچون آرمان‌گرایی، فساد و تضاد بین ایده‌آل‌گرایی و واقع‌گرایی در دنیای مدرن می‌پردازد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید