شنبه / ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ / ۰۲:۲۳
کد خبر: 28900
گزارشگر: 548
۸۴
۰
۰
۱
درگذشت پدر هسته‌ای ایران

دکتر اکبر اعتماد درگذشت

دکتر اکبر اعتماد درگذشت
اکبر اعتماد، شخصیت علمی ایرانی، بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی است که به «پدر فناوری هسته‌ای ایران» شهرت یافته‌، در سن ۹۵ سالگی در پاریس درگذشت.

آسیانیوز ایران؛ سرویس علم و تکنولوژی:

او ۱۹ دی ماه سال ۱۳۰۹ در همدان به دنیا آمد. برای ادامه تحصیل به سویس رفت و در سال ۱۹۶۳ از دانشگاه لوزان سوئیس فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۳۴۴ به ایران بازگشت و توسط صفی اصفیا، رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، به عنوان مشاور فنی طرح پژوهش‌های رآکتور اتمی استخدام شد. سال بعد، دفتر انرژی اتمی سازمان برنامه و بودجه را بنا گذاشت و خود به مدیریت آن منصوب شد و تا سال ۱۳۴۶ در این مسئولیت باقی ماند. در سال ۱۳۴۷ به سمت اولین رئیس مؤسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی، که بدیل ایرانی مرکز ملی پژوهش‌های علمی (CNRS) در فرانسه بود، منصوب شد. در سال ۱۳۵۳ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست گرفت و این سازمان را بنیان نهاد. اعتماد تا سال ۱۳۵۷ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست داشت.

با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، فریدون سحابی ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست گرفت. اکبر اعتماد در مصاحبه‌های خود همواره انرژی اتمی را برای ایران لازم و ضروری می‌دانست؛ وی دستیابی به این انرژی را حق ایران می‌دانست و بی‌اعتمادی شدید نسبت به نیات قدرت های غربی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیان می‌داشت و تا آنجا پیش می‌رفت که عضویت ایران در این آژانس را بی‌حاصل می‌خواند. مستندی با عنوان " من اکبر اعتماد، اتم می‌شکنم " به کارگردانی سید وحید حسینی و احمدرضا گنجه‌ای در مورد زندگی این شخصیت علمی در سال ۱۳۹۱ ساخته شده‌است. کتاب در «پرتگاه حادثه» توسط محمد حسین یزدانی‌راد دربارهٔ زندگی وی به صورت مصاحبه در قالب تاریخ شفاهی گردآوری و در سال ۱۳۹۶ منتشر شده‌است. وی در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۴، در سن ۹۴ سالگی در فرانسه درگذشت.

از جمله دیدارهای رسمی اکبر اعتماد با مقامات کشور دیدارش با علی اکبر صالحی، رییس وقت سازمان انرژی اتمی در سال ۸۹ بود. در این دیدار صالحی از تلاش‌های قابل توجه رییس پیشین سازمان انرژی اتمی در قبل از انقلاب و هم‌چنین حمایت‌های معنوی وی در سال‌های پس از انقلاب اسلامی از انرژی اتمی و فعالیت‌های صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران قدردانی کرد و لوح تقدیری به همین مناسبت به دکتر اعتماد اهداء کرد. اکبر اعتماد ساکن فرانسه بوده و در این کشور فوت کرده است.

اگرچه شهرت آقای اعتماد تنها به خاطر پایه‌گذاری و پیشینۀ این فعالیت بود اما بیشتر به این سبب هم بود که به‌رغم آنکه بعد از پیروزی انقلاب طبعاً دیگر دراین جایگاه قرار نداشت و از ایران هم رفته بود از برنامه اتمی دفاع می‌کرد؛ هرچند نه به هر قیمت و این مهمترین تفاوت او با تندروهای داخلی بود. ساکن پاریس شده بود اما منعی برای بازگشت و رفت‌و‌آمد نداشت و گاهی به تهران می‌آمد و با رسانه‌های داخلی هم گفت‌و‌گو می‌کرد و به سبب آن که شخصیت علمی و ملی هم به حساب می‌آمد تکریم می‌شد. در زمرۀ مدیران ارشد دوران پهلوی به حساب می‌آمد که به خاطر جنس مدیریت انرژی اتمی مستقیماً با شخص شاه در ارتباط بود اما به موضوع پروندۀ هسته‌ای در جمهوری اسلامی ایران به مثابه مقوله‌ای ملی می‌نگریست و آشکارا از آن دفاع و غرب را به سبب تقابل آن سرزنش و تقبیح می‌کرد و البته نه به بهای درگرفتن جنگ و استمرار تحریم‌ها و گفته بود دفاع از این حق به محرومیت و درگیری نمی‌ارزد. وقتی پای منافع ایران به میان می‌آمد از برخی رجال دیگر رژیم گذشته نیز چنین رفتاری سر زده بود اما هم کم‌شمار بودند و هم پیوسته نبود و مشخصاً اردشیر زاهدی وزیر خارجه و داماد سابق شاه و داریوش همایون وزیر اطلاعات (اطلاع‌رسانی) وقتی صدای جنگ می‌آمد موضع می‌گرفتند. درست 12 سال قبل و در فروردین 1392 و در آغاز دور جدید تحریم‌ها علیه ایران به بهانۀ فعالیت‌های هسته‌ای بود که نام اکبر اعتماد دوباره بر سر زبان‌ها افتاد وقتی با خبرنگار شبکه 4 بی‌بی‌سی به گفت‌و‌گو نشست و تصریح کرد: «اگر شاه در قدرت باقی مانده بود، شاید او هم برای ساخت سلاح اتمی می‌کوشید.» حمایت او از ساخت سلاح هسته‌ای در حالی بود که چه در آن زمان و چه بعدتر مقامات ایران همواره بر صلح‌آمیزبودن فعالیت‌های هسته‌ای تأکید ورزیده‌اند. آنچه به سخنان او اهمیت می‌داد هم اطلاعات تاریخی بود و هم این که ریشۀ ماجرا را به پیش از انقلاب می‌برد و از جمله دربارۀ حمایت آمریکا از نخستین تلاش‌های ایران برای ساخت یک نیروگاه اتمی گفت: «آنها اول حمایت می‌کردند. اما کمی بعد خواستند نظرات خودشان را به ایران تحمیل کنند ولی من زیر بار نرفتم. ما چهار سال برای رسیدن به توافقی دوجانبه مذاکره کردیم و هرگز به نتیجه نرسیدیم.» او در واقع از مطالبات آمریکا پرده برمی‌داشت درحالی‌که شاه متحد آنان بود و قاعدتاً نمی‌باید سوء‌ظن می‌داشتند: «می‌گفتند اگر به ما راکتور یا سوخت بدهند، هر کاری که خواستیم با باقی مانده سوخت مصرف شده بکنیم باید با اجازه آمریکایی‌ها باشد.» از سخنان اعتماد برمی‌آمد که در آن زمان بیشتر دنبال آن بودند که بتوانند برای کشورهای دیگر هم این الگو را به کار گیرند:«‌می‌گفتند با ایران مشکلی ندارند، اما می‌خواهند شرایط خودشان را در مورد ایران اعمال کنند تا بتوانند در مورد کشورهای دیگر هم آن ها را اعمال کنند. گفتم من اینجا نیستم که مشکلات شما را حل کنم. این مشکل شماست، مشکل من نیست.» بحث اصلی البته درباره دیدگاه شاه درمورد ساخت بمب بود و فاش کرد چه در سر داشته است: «شاه عقیده داشت به اندازه کافی در منطقه قدرتمند است و می‌تواند از منافع ما در منطقه دفاع کند، بنابراین نیازی به بمب اتمی ندارد. اما به من گفت اگر این وضعیت تغییر کند، مجبور خواهیم بود برای ساخت بمب اتمی اقدام کنیم. بله! این نظر را داشت. در آن زمان مأموریت من این بود که همه تکنولوژی‌های ممکن در زمینه اتمی را به دست بیاورم. می‌گفتیم شاید در آینده لازم شود.» خبرنگار پرسید: ‌یعنی وقتی شما مسئول برنامۀ اتمی ایران بودید، این احتمال را در نظر داشتید و کسانی را مأمور تحقیق در مورد آن کرده بودید؟ اعتماد هم پاسخ داد: بله، دقیقاً. مشخص نیست چرا دربارۀ بعد از انقلاب از او پرسیده شد درحالی‌که مسئولیت نداشت اما گفته بود: «انقلابیون  در ابتدا به همه چیز شک داشتند و نگران کارهای آمریکا بودند. فکر می‌کردند تکنولوژی هسته‌ای یکی از تاکتیک‌های آمریکا برای دست‌اندازی به ایران است. اما بعداً متوجه شدند برنامۀ اتمی یک برنامه موفق بوده و باید ادامه پیدا کند و شروع کردند به ادامه دادن آن.» البته تمام ماجرا را نمی‌توان از عینک آقای اعتماد دید و باید به هشدار دکتر فریدون سحابی اولین رئیس سازمان انرژی اتمی بعد از انقلاب اشاره کرد که هنوز دولت موقت بر سر کار بود که از این مسئولیت کناره گرفت و در بیان علت آن نوشت وقتی آمریکایی‌ها به شاه اجازه ندادند و سنگ‌اندازی می‌کردند و مطالباتی داشتند به طریق اولی به ما اجازه نخواهند داد و جالب این که با عنوان معاون وزارت نیرو و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران امضا کرده بود و سازمان بعداً از وزارت نیرو جدا شد و زیر نظر مستقیم نخست‌وزیر و بعدتر ریاست‌جمهوری ادامه داد. پس از آن چند سال فعالیت‌های سازمان انرژی اتمی به محاق رفت و تنها درباره تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر و این که ژاپنی‌ها تمام می‌کنند یا زیمنس آلمان و سرانجام روس‌ها خبری منتشر می‌شد. این در حالی بود که از اواسط دهه 60 عملاً از سر گرفته شده بود اما بی‌سر‌و‌صدا و قریب 20 سال به همین منوال پیش می‌رفت تا این‌که با زمزمۀ حملۀ آمریکا به عراق در سال 1381 مجاهدین خلقِ پناه‌گرفته در عراق، که نگران سرنوشت خود در پی سقوط صدام حسین بودند بر آن شدند توجه جرج بوش را از بغداد به جانب تهران معطوف کنند و بحث فعالیت‌های هسته‌ای ایران را بر سر زبان‌ها انداختند! چون اتهام اصلی عراق و توجیه آمریکا برای انگیزه حمله و خلع صدام تولید سلاح کشتار جمعی بود. ادعایی که نه با بازرسی‌ها توانستند ثابت کنند و نه حتی بعد از جنگ و ساقط کردن صدام حسین در فروردین 1382 و بعدتر وقتی از  تونی بلر نخست‌وزیر بریتانیا پرسیده شد سرانجام توانستید سلاح کشتار جمعی پیدا کنید یا نه پاسخ داد: بله، خود صدام ‌حسین بود که هرچند به لحاظ حقوقی مسموع نبود، ولی برای ایرانیان قربانی جنایات او شیرین افتاد. درست شب 22 بهمن 1381 رئیس‌جمهوری اصلاح‌طلب ایران که اعتبار بین‌المللی و محبوبیت داخلی داشت، در جمع مدیران ارشد وزارت علوم به فعالیت‌های هسته‌ای ایران اشاره کرد تا بگوید آنچه مجاهدین خلق مدعی شده‌اند مخفیانه نبوده و اگرچه آمریکا از حمله به عراق منصرف نشد و صدام را برانداخت، اما ایران از آن پس به دردسرافتاد؛ هرچند در همان دولت خاتمی و با هدایت حسن روحانی با توافق سعدآباد موقتاً از آن جستیم و شاید اگر معجزۀ هزارۀ سوم ظهور نمی‌کرد که فعالیت هسته‌ای را در بوق و‌کرنا کرد، همان مسیر ادامه می‌یافت. اگرچه در پایان دولت خاتمی، سیاست کلان نظام در قبال فعالیت هسته‌ای از اعتماد کامل به غرب فاصله گرفت و خاتمی تاسیسات آب‌سنگین اراک  را اواخر دولت خود افتتاح کرد. از نقش سازمانی گفته شد که چون می‌خواست در آغوش عراق باقی بماند، بحث پرونده هسته‌ای ایران را به چالش جمهوری اسلامی و غرب بدل کرد و چون موضوع این نوشته درگذشت آقای اعتماد است، جا دارد گفته شود در یکی از مصاحبه‌های دهۀ 90 فاش کرده بود که  صدام حسین،  او را ترغیب کرده بود به عراق برود، اما نپذیرفته بود:  «صدام حسین خیلی تلاش کرد مرا به عراق ببرد. پیغام داد و سفیرش را به دیدنم فرستاد. به زبان نیاورد اما احتمالاً می‌خواست مرا به عراق ببرد تا آنجا برنامه اتمی درست کنم. به او گفتم تا وقتی با مردم من در جنگید، دشمن من هستید و نخواهم آمد. خیلی کشورهای دیگر هم از من دعوت کردند، اما قبول نکردم. در پاریس ماندم و البته برای فرانسوی‌ها و آلمانی‌ها کار کردم و راضی هستم.» نکته جالب این که اگرچه فرانسه و آلمان هر دو طرف مذاکره با ایران بر سر برنامه هسته‌ای و بعدتر امضاکنندۀ قطعنامه‌های تحریمی بودند اما نگران سفرهای متعدد به ایران و همکاری با شرکت‌های آنان بود و حتی یک بار موضع تندی گرفت و گفت:  «ایران مشغول تحقیقاتی است که حق انجام آنها را دارد. نمی‌دانم چرا کشورهای غربی این تحریم‌ها را علیه ایران اِعمال می‌کنند و فشار می‌آورند. چرا در مورد هند، پاکستان و اسرائیل چنین نکردند؟ ایرانی‌ها باید در برابر فشارها مقاومت کنند و به کشورهای غربی نشان بدهند می‌توانند از خودشان و از منافع‌شان دفاع کنند.» از یک منظر نقش‌آفرینی او را می‌توان بخش دیگری از مجموعه موفقیت‌های صنعتی در دهۀ 40 خورشیدی دانست و نام او را در کنار چهره‌هایی چون علی‌نقی عالیخانی و رضا نیازمند قرار داد اگرچه ارتباط ارگانیکی میان آنان برقرار نبود ولی این چهره‌ها در کنار هم دهۀ متفاوت 1340 را رقم زدند. سال 1344 که اعتماد از سوئیس به ایران بازگشت جوانی 35 ساله بود و  صفی اصفیا، رئیس سازمان برنامه و بودجه او را در ابتدا به عنوان مشاور فنی طرح پژوهش‌های راکتور اتمی استخدام کرد.  او اما سودای بزرگ‌تری در سر داشت و سال بعد، دفتر انرژی اتمی را در همان سازمان برنامه و بودجه پایه گذاشت و طبعاً کسی جز خود او شایستگی مدیریت آن را نداشت و تا سال ۱۳۴۶ در همین مسئولیت باقی ماند. در سال ۱۳۴۷ رئیس مؤسسه تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی شد که بدیل ایرانی مرکز ملی پژوهش‌های علمی (CNRS) در فرانسه به حساب می‌آمد و اینجا هم باز اولین رئیس بود.    سال ۱۳۵۳هم سازمان انرژی اتمی ایران را بنیان نهاد و باز خود رئیس آن شد و بود تا سال ۱۳۵۷ که انقلابیون علاقه امروز به فعالیت هسته‌ای را نداشتند نه‌تنها او را کنار گذاشتند که بر سر ادامه فعالیت هسته‌ای هم اتفاق نظر وجود نداشت و مشکوک بودند. هرچند گفت‌و‌گوی مرحوم اعتماد با رادیو شبکه 4 بی‌بی‌سی در آغاز سال 92 و اواخر دوران احمدی‌نژاد نام او را بر سر زبان‌ها انداخت و سبب شد مستندهایی هم دربارۀ او ساخته شود، اما چند ماه بعد که حسن روحانی رئیس‌جمهوری شد و هدف توافق بر سر اختلافات هسته‌ای را دنبال می‌کرد او به تهران آمد و در گفت‌و‌گویی سه‌ساعته با ایسنا نکات مفصل‌تری را به میان آورد و از جمله گفت:«اگر دست من بود در زمان شاه معاهده ان.‌پی.‌تی را امضا نمی‌کردم» زیرا هیچ امتیازی برای ایران نداشته اما در توضیحات بعدی نشان داد که مانند کیهان و رادیکال‌ها خواستار خروج بی‌حساب‌و‌کتاب نیست و از مذاکره برای رفع تحریم‌ها دفاع کرد و گفت: «‌زبان بین‌المللی و نرم آقای روحانی بسیار موثر است. ادبیات سیاسی‌ آقای روحانی موجب نوعی امیدواری در دنیا شده است و این امیدواری توجه دنیا به مواضع ایران و اعتماد به آن‌ها را ایجاد می‌کند. از سویی اوباما هم با توجه به گرفتاری‌هایش در آمریکا به سمت تعامل گرایش دارد. اما در این میان لابی‌های مقتدر در آمریکا ازجمله نظامی‌گرها و صهیونیسم‌ها ایجاد اختلال می‌کنند.» او شخصاً بر تفاوت «سیاست‌های نرم» با «سیاست‌های ضعیف» تأکید داشت و نگران بود این دو اشتباه گرفته شود.  با این همه از اصل مذاکره و حل مشکل با آمریکا دفاع کرده و گفته بود:  «کار آقای روحانی برای مذاکره با آمریکا بسیار سخت خواهد بود و مسئلۀ رابطه با آمریکا و حل مسئلۀ هسته‌ای صرفاً با چند اقدام دیپلماتیک قابل حل و فصل نیست. ما به کسانی احتیاج داریم که زبان و فرهنگ آن‌ها را بشناسند و خوشبختانه در میان افراد نزدیک به آقای روحانی، افرادی مثل آقای ظریف برای این کار قابل قبول هستند.» روحانی و ظریف البته از عهده برآمدند و دو سال بعد منتج به برجام شد اگرچه ترامپ که آمد بازی را بر هم زد و امروز 23 فروردین 1404 و 12 سال بعد از آن مصاحبه و قریب 10 سال پس از توافق برجام ایران و آمریکا دوباره بر سر پرونده هسته‌ای به مذاکره می‌نشینند و به جای گفت‌و‌گوی رویارو کاغذهایی رد وبدل می‌کنند تا نظر ایران برای مستقیم نبودن هم تأمین شود در حالی که ترامپ بازگشته و روحانی و ظریف نیستند.  اکبر اعتماد هم چشم از دنیا بسته است. دو روز بعد از روز ملی فناوری هسته‌ای و یک روز پیش از مذاکرات هسته‌ای. او به ایران می‌اندیشید فراتر از اغراض و ساختار سیاسی. همه باید به ایران بیندیشیم و آرزو کنیم مذاکرات امروز مانع تحقق آرزوی کسانی شود که دغدغۀ خودشان را دارند نه بیم ایران را.  اکبر اعتماد برنامه اتمی را در خدمت ایران می‌خواست نه اقتصاد و اخلاق و سیاست و دیپلماسی را در خدمت آن و حمایت از مذاکرات امروز هم با همین نگاه است.
 علی اکبر صالحی در پیامی درگذشت این شخصیت علمی را تسلیت گفت. متن این پیام به شرح زیر است:
انا لله و انا الیه راجعون
هموطنان عزیز و گرانقدرم از همه اقشار؛
لحظاتی پیش خبر حزن انگیز و اندوهبار فقدان شخصیتی عالم،خدوم،مؤمن و پایه گذار صنعت هسته ای ایران جناب استاد دکتر اعتماد را با تألم فراوان شنیدم. استاد دکتر اعتماد با دور اندیشی و اخلاص و صداقت کم نظیر، آنچنان بنای مستحکمی در صنعت و فنآوری هسته ای بنیان گذاشت که الآن کشور عزیزمان ایران با افتخار و اقتدار تمام این میراث گرانبها را به پیش می برد. مقدر بوده است که این شخصیت خدوم درست دو روز بعد از برگزاری مراسم با شکوه روز ملی فنآوری هسته‌ای دیده از جهان فرو بندد. خداوندا؛ تو شاهد باش که این ملت بزرگ همواره قدردان خادمین صادق، امین و تلاشگر خود بوده و هست و خواهد بود. بنده بعنوان یک هم میهن، این ضایعه بزرگ را به خاندان مکرم ایشان و نیز همکاران عزیزمان در صنعت عظیم، افتخار آفرین و اقتدار آفرین هسته ای صمیمانه تسلیت عرض می کنم و از خداوند متعال برای مرحوم مغفور، باذن الله، علو درجات، غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان مکرم و هموطنان عزیزمان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت دارم. اللهم تغمده بواسع رحمتک و اسنکه فی فسیح جناتک. 
روحش شاد و یادش جاودان 

علی اکبر صالحی

 

https://www.asianewsiran.com/u/goe
اخبار مرتبط
استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه: ترامپ در نامه به ایران نوشته است بیایید سوءتفاهم‌ها را برطرف کنیم و یک برنامه راستی‌آزمایی هسته‌ای ایجاد کنیم تا هیچ‌کس نگران تسلیحاتی شدن مواد هسته‌ای شما نباشد. ترامپ می‌خواهد با تهران با احترام برخورد کند و اعتمادسازی کند. ایرانی‌ها از طریق کانال‌های محرمانه، از طریق چندین کشور، با واشنگتن تماس گرفته‌اند. ترامپ آماده است تا «همه چیز را حل کند». امیدوارم تهران پاسخ مثبت بدهد. ترامپ دو هفته قبل خبر داد که برای آیت الله خامنه ای رهبری ایران نامه مکتوب برای مذاکره ارسال کرده است. این نامه به وسیله فرستاده رئیس دولت امارات به تهران منتقل شدو
دونالد ترامپ همچنان بر فشار حداکثری علیه ایران تأکید دارد، اما اظهاراتش نشان‌دهنده تناقض در سیاست‌هاست. کاخ سفید در یک یادداشت ریاست‌جمهوری از اقدامات سخت‌گیرانه‌ای برای محدود کردن برنامه هسته‌ای و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران خبر داد، اما چین به‌عنوان خریدار اصلی نفت ایران چالشی مهم برای واشنگتن است.
یک منبع ارشد دفاعی در اسرائیل اعلام کرده است که احتمال اقدام نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران به طور قابل توجهی وجود دارد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید