البته ازدیدگاه بخش بزرگی ازمصرفکنندگان ایرانی نرخ تورم واقعی،که آنها لمس میکنند، تفاوت زیادی با واقعیت موجود دارد.هم اکنون اقتصاد ایران درگیرتنشهای سخت تورمی است ودرصورت تداوم وضعیت موجود،آنچه پیش روداریم یک توفان واقعی درعرصه قیمتها خواهد یود وبه نظرمی رسد با روند فعلی اقتصاد کشورنرخ سطح تورم به بالای 40 تا 50 درصد وحتی بیشترازآن هم برسد.یکی ازنگرانی های که با افزایش نرخ تورم ازسوی بخش های اقتصادی احساس می شود امکان فرورفتن درتورمی خواهد بود که نمی توان جلوی آن را گرفت وهمچنین اقتصاد ایران درشرایطی مانند ونزوئلا قراربگیرد.درحال حاضرکشورنزوئلا نماد تمام عیارازبی ارزش شدن پول ملی است.به طوری که صندوق بینالمللی بیش ازاین اعلام کرده بود، نرخ تورم درآن کشوردرسال جاری میلادی به یک میلیون درصد خواهد رسید.آن هم کشوری که مهمترین ذخایرنفتی جهان را دارد وچند سال پیش یکی ازثروتمندترین کشورهای آمریکای لاتین بود، به برکت سیاستهای«هوگوچاوز»وجانشینش کشورش درفقرومردم آن جزفرارازمرزها وپناه بردن به همسایگاه برای در امان ماندن ازکرسنکی چاره دیگری ندارند.هرچند ایران خوشبختانه هنوزبه این سطح ازفلاکت نرسیده است.ولی با توجه به هرج ومرج حاکم براقتصادی کشور،شکافهای طبقاتی وافزایش تنش های درروابط خارجی خطرفروپاشی اقتصادی کشوررا نمیتوان یک سناریوی غیرقابل تحقق به شمارآورد.درحالی که دولت نتوانست برنامه ای ارایه کند تا براساس وعده های داده شده وضعیت اقتصادی بهترازسال های گذشته شود.ازسوی بسیاری ازمحافل اقتصادی این نگرانی وجود دارد که برنامههای اصلاحات اقتصادی دردولت حسن روحانی هرگزبه نتیجه نرسد.یکی ازنگرانی های تداوم افزایش نقدینگی می باشد که زمینه تنشهای شدید تورمی را درآینده نزدیک فراهم آورده است.نقدینگی، به زبان بسیارساده، پول نقد دردست مردم را دربرمیگیرد، ونیزسپردههای بانکی را که میتوانند سریع وآسان به پول نقد بدل شوند.دریک اقتصاد متعادل، نقدینگی متناسب با افزایش کالاها وخدمات موجود افزایش مییابد.اما درساختاراقتصاد ایران رشد نقدینگی ازرشد تولید کالاها وخدمات پیشی میگیرد وبه همین علت به تورم دامن میزند.برای درک بهترآنچه دراقتصاد ایران میگذرد،می توان اشاره ای به آماربانک مرکزی درسال 1396 کنیم.براساس این آمارها درسه ماهه آخرهمان سال که ارایه شد.حجم نقدینگی با رشد۲۲ درصد به ۱۵۲۹هزارمیلیارد تومان رسیده بود، درحالی که حجم کل تولید ناخالص داخلی ۱۴۸۰هزارمیلیارد تومان بوده است.به بیان دیگرنقدینگی ازتولید ناخالص داخلی بیشتربوده ومسلما رشد ۲۲ درصدی نقدینگی،درکشوری که میانگین رشد سالانه تولید ناخالص داخلیاش دربهترین حالت نزدیک به سه درصد نوسان میکند، کنترل تورم را ازدست خارج میکند.افزایش نقدینگی درکشورمانند ایران دلایل زیادی دارد که مهمترین آن وجود دولتی است که بیشتربخش های اقتصادی را دراختیارخود گرفته است.به همین علت گرفتاردائمی کسری بودجه می شود وبرای جبران کسری بوجه به جای اصلاحات مانند کم کردن هزینه وافزایش درآمدهای مالیاتی وهمچنین ایجاد شرایطی برای حضورومشارکت سرمایه گذاری بخش خصوصی داخلی وهمچنین منابع خارجی،به سراغ بانک مرکزی می رود تا اسکناس چاپ کند.این مهمترین سرچشمه افزایش نقدینگی وتنشهای تورمی است.ازطرفی با آمدن موج تحریم ها،درآمدهای نفتی ایران بسیارکاهش خواهد یافت ودرشرایطی که دولت درآمد کافی برای هزینه کردن دربخش های مختلف اقتصادی را نداشته باشد.درنتیجه نگرانی ازاوجگیری بازهم بیشترتورم وکاهش قدرت خرید مردم پیامدهایی است که با آن روبرخواهیم شد.