با توجه به اینکه ویروس کرونا فضای گسترده منفی در دنیا ایجاد کرد، سبب شد خبرهای منفی که قبل از آن رخ داد، درباره ایران از بین برود و نوعی فراموشی آنی برای مردم دنیا پدید بیاید، پس از این بابت می توان کرونا را از این حیث برای ایران نکته ای مثبت تلقی کرد..
از سوی دیگر اغلب کشورها در حال حاضر در بن بست تبلیغاتی قرار گرفته اند؛ چرا که امکان بیان و ارایه خدمات در فضاهایی مانند نمایشگاهها و رخدادها تقریبا در هیچ کشوری در جهان وجود ندارد..
همچنین متاسفانه ۵ کشور اول دنیا در گردشگری بیشترین درگیری را با کرونا دارند؛ کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، آمریکا و آلمان و نیز کشور چین که بیشترین توریست را به دنیا صادر می کند..
در این حال شاهدیم که کرونا فضای بسیار منفی را در حوزه صنعت گردشگری ایجاد کرده است، ولی اتفاق خوب این است که کشورهایی مانند ایران که جزو مقاصد خاص در دنیا شناخته می شوند، می توانند از این فضا بهره ببرند و در وضعیتی که کشورهای دیگر در حوزه گردشگری دارای عملکرد خنثی هستند، ایران می تواند با فعالیت درست خودش را به دنیا بشناساند..
جالب است که در یکی از مقاله هایم به دیدگاهها و احساسات یک نویسنده اشاره شده که می گوید: دوستانم از سفر من به ایران حیرتزده بودند و می ترسیدند و نکته بعد این بود که من قبل از اروپا می خواستم به ایران سفر کنم و من در پاسخ به دوستانم گفتم که دوست دارم جادوی سفر را در کشورهایی تجربه کنم که اتفاقات و رویدادهای تاریخی به سادگی قابل کشف نیستند و من سال هاست که آرزوی دیدن اصفهان و زاینده رود را داشتم و دلم می خواهد آن رودخانه را زمانی که در حال جریان است، ببینم و لذت ببرم و می دانم که جایی که در آن بزرگ شدم، فضای مثبتی نیست، ولی من به ایران سفر می کنم..
نکته جالب دیگر در گردشگری این است که برخی کشورها که چندان از پتانسیل های گردشگری شان بهره نبرده اند، به نحوی ضرر دیده اند و برخی کشورها که از پتانسیل های گردشگری شان بسیار استفاده کرده اند، به نحو دیگری دچار خسارت شده اند؛ به عنوان مثال شهری مثل بارسلون با ۶ میلیون جمعیت سالانه ۳۲ میلیون گردشگر می پذیرد و بناچار برای جلوگیری از تخریب آثار فرهنگی شان مجبورند برنامه ریزی هایی برای کم کردن تعداد توریست ها داشته باشند.از سوی دیگر توریست پذیر بودن بیش از حد این شهرها سبب شده صنایع دیگری که با صنعت گردشگری در ارتباط نیستند، به شدت آسیب ببینند..
در بخش دیگر مقاله ام نویسنده می گوید دوست دارد به کشوری ناشناخته سفر کند که محتوای تاریخی بی نظیری دارد و اشاره می کند که دوست دارد شاعرانه های عباس کیارستمی را ببیند و موسیقی های جذاب ایران را گوش دهد..
البته متاسفانه مساله دیگر این است که ما غرب را از فرهنگ و تاریخ واقعی خاورمیانه دور کردیم؛ همانطور که خیلی از اشیای باستانی هخامنشی در موزه های بریتانیا نگهداری می شوند و یا بسیاری از دانشجوهای تاریخ شناسی وقتی به غرب می آیند، طوری به آنها نگاه می شود که انگار غرب بنیانگذار تاریخ است و آنها جدیدالورود هستند و تازه آمده اند تاریخ را یاد بگیرند؛ نه اینکه خودشان هم بنیانگذار تاریخ هستند و نویسنده مقاله در نهایت ابراز امیدواری دارد که روزی از راه برسد که بتوانیم تاریخ، فرهنگ و تمدن های کمتر شناخته شده را بهتر بشناسیم./