مدیرانی که عمدتا با سفارشات و رانت و بدون هیچ لیاقت و قابلیتی به قدرت رسیده اند و سرنوشت اجتماع بزرگی از مردم را به بازی میگیرند آنهم در فضایی که مطبوعاتی وجود ندارد که آنها را ملزم به پاسخگویی در برابر اشتباهاتشان بکند. بستری که با عدم وجود احزاب منتقد و مخالف و در فقدان رکن مهم دموکراسی یعنی مطبوعات فراهم آمده و به گونه ای گردیده است که حتی مدیران سالم را اجبارا در مسیر فساد قرار میدهد. جاده ی یک طرفه ای که قانون اساسی حال حاضر ما بوجود آورده چیزی و گروهی غیر خود را نمیشناسد و بر اساس تفکر خود پیش میرود و تکیه بر خصوصی ترین وجهه انسان یعنی عقاید دارد. حرکت مدیریت دایره ای ایران که ظاهرا در حال تلاش و جنبش است ولی در واقع به دور خود میچرخد و در برابر پیشرفت و حرکت خطی و رو به جلوی دیگر کشورهای جهان هیچ سخن جدیدی برای گفتن که منافع همه را تامین کند و هیچ کاری برای همکاری و تعامل با جهان ندارد. اما چرا این بستر فساد موجود در کشور نه تنها برچیده نمیشود بلکه بطور مستمر فساد ها در تمامی سطوح پدیدار میشود و این جریان هنوز هم ادامه دارد؟
باید توجه داشت که مطبوعات آزاد هستند که میتوانند موجبات شفافیت و اطلاع رسانی مشکلات وکمبودها وهمچنین کمک به مسؤلان برای برنامه ریزی درست و دقیق از طریق آگاهی کمک نماید ولی چنین مطبوعاتی به قدرت مطبوعات غرب فعلا در ایران وجود ندارد که بتوانند حتی مقامات درجه اول کشور را زیر سوال ببرند و در جای دیگر مجلسی وجود ندارد که بدون اعمال نظر حاکمیت، مستقیما منتخب مردم باشد و دغدغه اصلی آنان مشکلات مردم باشد نه حکومت. مجموعه ای که هیچ تغییری را نمی پذیرد و قانون اساسی که برای خود راه آسانی برای تغییر یا صلاح مشخص ننموده است .
در طول تاریخ ، علم و ایدیولوژی حرکتی پویا داشته و هرگز ساکن نبوده و نیست و در ادامه ی مسیر تاریخی خود بسیاری از نظریات در طول زمان دچار تغییر و تحول و یا اصلاح گردیده اند .
نسخه های مدیریتی جوامع انسانی در اعصار گذشته و مناسب با شرایط خود در آن زمان ، مناسبتی با عصر قرن بیست ویکم با این شرایط موجود را ندارد .
اینگونه است که در مدیریت واپسگرایی که هنوز تکلیف خود را در قرن بیست و یکم با جهان معلوم ننموده از آن نمیتوان توقع داشت که مقبول دنیای امروز بوده باشد و توقع پیشرفت اجتماعی و اقتصادی به روز داشته باشد و با دیگر کشور ها بتواند همکاری کند .
سیستم مدیریتی حال حاضر ایران بدلیل نبود احزاب مستقل و مخالف قانون اساسی و نبود مطبوعات آزاد ، یک سیستم بسته و غیر کاربردی است و به روشنی هم اکنون اثر اینگونه مدیریت نا کار آمد در تمامی حوزه های اجتماعی ایران دیده میشود .
به اعتقاد نویسنده برای خلاصی از این اوضاع ، هیچ راهی بجر تغییر بنیادی و ماهیتی در قانون اساسی نیست اما شرایط بحرانی پیش رو در سال ۱۴۰۰ که آنهم از واپسگرایی فکری در حال حاضر بوجود آمده این را یادآوری میکند که ممکن است در مرحله ای قرار بگیریم که حتی اصلاح قوانین هم دیگر دیر شده باشد و دیگر اثر بخشی لازم را نداشته باشد .
قانون اساسی ما در طول دهه های اخیر هرگز نتوانسته بستر فساد را برای مدیران طراز اول و در سطح جامعه برچیند و بتواند برای مردم ما رفاه و رضایت اجتماعی عمومی را به ارمغان بیاورد. و اما مساله انتخابات پیش رو همان ادامه ی داستان انتخابات گذشته است با همان شرایط گذشته که نه تنها هیچ تاثیر مثبتی در زندگی مردم نداشته بلکه همه ساله شاهد بدتر شدن اوضاع عمومی هستیم به این دلیل که نه در قوانین فعلی تغییراساسی روی داده و نه در نگرش افراد موثر در مدیریتها بلکه همانهایی که بودند باز با همان روش و شخصیت هستند. مشخص نبودن وضعیت اموال عمومی و مالیات موسسات خارج از نظر دولت و عدم پاسخگویی در دایره عالی حکومتی و شبکه ی رانت خواران همگی نتیجه های *سرکوب تشکلهای اجتماعی و مطبوعات آزاد* میباشند .
در کشورهای ابرقدرتی مانند آمریکا که اقتصاد و قدرت آنها آرزو و هدف تمام کشورها میباشد یک روزنامه نگار در آنها میتواند یک رهبر را با یک خبر و سوال مورد استیضاح قرار دهد و به پایین بکشد و اینچنین است که بدلیل قدرت مطبوعات و شفافیت داخلی اینگونه کشورها مورد اقبال سرمایه گزاران و تجار و تولید کنندگان بین المللی میباشد .
کشور ایران متعلق به هیچ شخص و گروه و مذهب خاصی نیست ، همه افراد از هر عقیده و نژاد و زبان ، امتیازی برابر دارند اما در واقعیت این تفکر به نظر نمیرسد .
در کشور ایران که آن را بعضی از افراد ذینفع آن را کشور اسلامی آنهم با تاکید مقدس مینامند ، بیشترین تعاملات را با غیر اسلامی ترین و غیر مقدسترین کشور ها مانند روسیه و چین و کره شمالی و کوبا را دارد .
سال پیش رو یعنی سال ۱۴۰۰ انباشته شده از حجم کارهای عقب افتاده و مشکلات و نارضایتی مردم است و این در حالی است که تکلیف بودجه ی ما ورالطبیعه ای حسن روحانی هنوز معلوم نگشته و گره FATF هنوز بدلیل نفوذ و اعمال قدرت پولشویان برطرف نشده است و از طرفی انرژِی اتمی موجبات نگرانی در خارج از کشور را فراهم آورده است .
اکنون که اقدامات ناکار آمد و ادعاها و وعده های تکراری و بی خاصیت مدیران و مسؤلان ، کشور را در این شرایط قرار داده و رتبه ی ایران را در تمامی زمینه ها بجز رتبه ی فساد و اختلاس در پایین ترین رده ها قرار دارد آنگاه هیچ راه روشنی نظر نمیرسد ، بجز آزادی مطبوعات و آزادی احزاب مخالف و سندیکاها و رفع ظالمانه نظارت استصوابی و تعامل با دنیا و جلب نظر تمام گروهها و کشورهای جهان .