گفت وگوی اخیر روزنامه آسیا با فریبا هشترودی، روزنامه نگار و داستان نویس درباره یکی از سفرهای او به چین در اوایل دهه ۹۰ و زمان حکمرانی «دنگ شیائو پینک» رهبر چین در دهه های ۷۰ تا ۹۰ میلادی است. او از برخی مشاهداتش درباره آغاز تحولات عظیم در چین می گوید و اینکه در بخش هایی از این سفر از زبان «فن زنگ» نقاش بزرگ و شهیر چینی درباره روزگار تخریب آثار فرهنگی در دوران «مائو تسه تونگ»رهبر حزب کمونیست چین، روایت های جالبی را شنیده است.
این روزنامه نگار در پاسخ به این سوال که در دوران آغاز تغییرات در اوایل ۱۹۹۰ و دوران «دنگ شیائو پینک»چه دیدارهایی داشته است و چه وقایعی را شنیده است، گفت: من ۵ بار به چین سفر کردم . در این سفرم می دیدم که «دنگ شیائو پینک» درها را به روی دنیای جدید می گشود و اولین توریست ها خیلی قطره وار به چین وارد می شدند..
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه فکر می کردید چین با این سرعت دومین اقتصاد جهان شود؟ نیز توضیح داد: اصلا حدس نمی زدم که چین به وضع فعلی برسد.. البته ما در این سفر شانس بزرگی داشتیم که با بزرگترین نقاش چینی همسفر بودیم و با او به نقاط زیادی از چین رفتیم و افراد بسیار کم نظیری را ملاقات کردیم.. به ووهان هم رفتیم؛ البته همه محله های قدیمی پکن را تخریب می کردند تا محله های جدید بسازند..
هشترودی درباره «شهر ممنوعه» نیز گفت: البته به شهر ممنوعه دست نزدند و ما با فن زنگ به آنجا رفتیم و در این باره داستان های زیادی از دوران فرهنگی در زمان مائو گفت؛ روایت های عجیب و غریب در از بین بردن فرهنگ شنیدیم.. او گفت که بسیاری از نقاشی هایش را در آن دوران پنهان کرده و در حال حاضر برخی آنها را به موزه ها داده است.. روایت ها فراوان بودند و با بسیاری از دوستان این نقاش مطرح چینی آشنا شدیم که در آن دوران به لحاظ فرهنگی صدمه های زیادی دیده اند ..
این نویسنده اضافه کرد: همچنین به کوهستان های «هوانگ شان» رفتیم که از بلندترین و خطرناک ترین کوهستان های دنیا برای بازدید گردشگران است.. نقاشان چینی نیز از قرن ها پیش به این کوهستان ها رفت و آمد می کردند و منابع الهامشان این کوهها بوده .. و براستی هنگام مه گرفتگی، واقعا زیبایی مناظر غیر قابل تصوری است و حتی این کوهستان ها یکی از منابع الهام فیلم آواتار بوده است ..
هشترودی در ادامه تاکید کرد: در هر حال سال ها بعد که به چین رفتم و تغییرات را صاعقه وار دیدم، در سفرهای آخرم دیگر مایل نبودم که به چین بروم./