حل مسایل (Problem Solving) در مرحله اول نیازمند جمع آوری اطلاعات و در اختیار داشتن، داده های مناسب است، که معمولا در یک جلسه یک یا دو ساعته این مهم قابل جمع آوری نیست و لذا تصمیماتی که معمولا توسط عقل جمعی در این راستا اخذ می شود می توان گفت ناقص بوده و عموما قابلیت اجرایی ندارد. لذا انحراف های زیادی را در این شیوه شاهد هستیم، کما اینکه در بسیاری از موارد شاهد هستیم که تصمیمات اتخاذ شده قابلیت اجرایی ندارند.
شاید دلیل اصلی استفاده از خرد جمعی حل مسایل و مشکلات نبوده و این تنها شیوه ای برای جلب نظر اعضاء، فعالین اقتصادی و بنگاه ها برای روزهایی از جمله انتخابات و یا انتصابات باشد که برخی از مدیران نیاز به آراء اعضاء دارند.
در گزارش عملکرد اتاق بازرگانی ایران برگزاری بیش از 1700 جلسه توسط هیات رئیسه در طول یکسال به عنوان برگی از افتخار معرفی شده است، اما همگان می دانیم که این جلسات اصولا به دلیل عدم وجود مطالعات کارشناسی نتایج چندانی به همراه نداشته است و صرفا جلساتی بوده است برای برگزاری جلسات.
حل مسایل (Problem Solving) دارای الگویی منحصر بفرد بوده و باید مطمئن باشیم که تنها با جمع شدن در دور یک میز و سخنرانی کردن و شنیدن نظرات و آراء حضار نمی تواند مسیری صحیح برای حل مسایل باشد.
این رفتارها در اتاق های بازرگانی و همچنین تشکل ها، اتحادیه ها و انجمن ها باعث ایجاد ضعف شدید در بدنه کارشناسی و مشاوره کشور شده است، ظرفیت عظیمی که به دلیل عدم بکارگیری صحیح توسط بخش دولتی و امروز در بخش خصوصی دچار ضعف زیادی شده است.
در کشورهای پیشرو حل مسایل معمولا با استفاده از نظرات مشاورین ذبده در هر یک از زمینه هایی که عنوان معضل (Problem) به خود می گیرد و با استفاده از الگوهای خاصی صورت می گیرد.
مشاورین با استفاده از روش های صحیح نسبت به جمع آوری اطلاعات، بررسی روش های مشابه در کشورهای دیگر و همچنین ارایه سناریوهای خاص نسبت به ارایه پیشنهاد اقدام کرده و این پیشنهادات با در نظر گرفتن عواقب اجرایی آن پس از بررسی در اتاق های فکر و نتیجه گیری در جوامع مطرح و برای اجرای آنها از خرد جمعی نظر خواهی می گردد.
امروز متاسفانه شیوه ناسالمی برای حل معضلات کشور در بخش دولتی و خصوصی در حال اجرا است، معضلات در جمع های بزرگی از فعالین اقتصادی مطرح می شود، اطلاعات به گونه صحیح جمع آوری نشده است و بدون در نظر گرفتن عواقب نظرات غیر کارشناسی راه حل هایی ارایه می گردد. این موضوع متاسفانه در گفتگوهای بین بخش خصوصی و دولتی در قالب شورای گفتگوی بخش خصوصی و دولتی هم به کرات مشاهده شده است و شاید این موضوع دلیل اصلی عدم حل و فصل مسایل در جلسات نفس گیری باشد که ساعت ها به طول می انجامد و نهایتا بدون نتیجه مشخص پایان می باید.
اما شیوه صحیح چیست؟
در حقیقت عقل جمعی باید مبنایی برای انتخاب شیوه های اجرایی باشد، تصمیم گیری برای حل مسایل و ارایه راه حل نیازمند بررسی توسط گروه های مشاورین و یا کارشناسانی است که با استفاده از تکنیک های خاص اقدام به جمع آوری اطلاعات، تحلیل و نهایتا بررسی روش های مشابه در سایر مناطق و یا سایر کشورها و نهایتا اقدام به ارایه سناریوها برای حل مسایل می نمایند.
چنانچه با این شیوه رفتار نماییم خواهیم دید که چقدر می تواند فرآیند حل مسایل و یا برخورد با چالش ها آسان و قابل دسترس باشد.
اجرای راه حل های پیشنهادی که توسط مشاورین ذیصلاح ارایه شده است می تواند در انجمن ها، اتاق های بازرگانی و یا تشکل ها جهت اجراء در معرض عقل جمعی قرار گرفته و در خصوص اجرای آن روش های مختلف بررسی گردد.