گردش منابع مالی در هر کشور بر اساس روند اقتصادی موجود در آن به حوزه های مختلف تولیدی ، خدماتی و... هدایت می شود؛ کما اینکه در کشورمان نیز هر از چندگاهی با اقبال بازار به سمت یک یا چند محصول تولیدی و یا خدماتی و یا شرایط غیر قابل پیشبینی بین المللی ، منابع مالی ، به سوی محصولات مختلف متمایل می شود که از جمله می توان به رونق صنعت گردشگری ، خودروسازی ، کشاورزی و ... در مقاطع مختلف زمانی اشاره کرد که در نتیجه ، درآمد منابع مالی حاصل از آن نیز، عمدتا و بصورت سنتی از طریق بانکهای کشور ذخیره و سرمایه گذاری می شود.
-------------------------
بیشتر بخوانید:
چرا دلار باز هم «گران» می شود؟!
شهرام جزایری (از زندان) در ارتباط با بورس نظر داد
-----------------------------------------------------
در سالهای سازندگی و پس از جنگ، رویه استفاده از منابع زیرزمینی ، معدنی و صنعتی از مسیر برنامه ریزی و مدیریت پیش رونده، منجر به تاسیس زیر ساختهای نیروگاهی ، تولید مواد اولیه ، میعانات گازی وگسترش صنایع مادر به طرق مختلف شد. از این رو مراودات صادراتی و وارداتی نیز بالطبع گسترش صنایع مختلف در کنار فعالیت های گمرکی ، بنادر ، فرودگاه ها، خطوط راه آهن و ... افزایش قابل توجهی پیدا نمود که این مهم مسبب توجه بیشتر به ارزهای مختلف خصوصا دلار شد.
-----------------------
بیشتر بخوانید:
بورس پس از تزریق ۵۰ میلیون دلار «سبز» می شود؟!
------------------------------------------
اقتصاد نو پای جدید در کشور، افزایش سانتیمانتالیسم اجتماعی ، افزایش سطح علمی دانشجویان و پذیرش آنان توسط کشورهای دیگر ، جذب دانشجویان خارجی ، افزایش تعاملات بین المللی و سرمایه گذاری های خارجی بخصوص در صنعت انرژی ، کشف ذخائر قابل توجه گازی و نفتی و افزایش درآمد کشور ، بالا رفتن توان مالی خانواده ها و افزایش سفرهای تفریحی به کشورهای دیگر ... همه و همه دست به دست هم دادند تا ارز در کشور به کالایی با ارزش تبدیل شود و از آن سو؛ سیاستگذاری های غلط ، عدم کنترل نقدینگی و تورم ، نوسانات سیاسی بین المللی ، افزایش رقبای منطقه ای و کالایی ، دلایل دیگری شد برای ایجاد بازار کاذب ارز .
از سوی دیگر افزایش جمعیت و تمایل جامعه به سمت رفاه و تجملگرایی بیشتر ، منجر به سرمایه گذاری در بخش ساخت و ساز ، خرید و فروش ملک، ساخت خانه های ارزان قیمت جهت قشر آسیب پذیر و ساخت خانه های ویلایی برای قشر مرفه شد. که این امر منجر به افزایش ناگهانی و حبابی قیمت در بخش مسکن شد ، که به فراخور نوسانات در بازار مسکن، صنایع مرتبط با آن را به شکل قابل توجهی تحت تاثیر خود قرار داد و موجبات گسترش آن را پدید آورد ، این مهم، خود بوجود آورنده کسب و کارهای جدیدی مانند ، طراحی ودکوراسیون داخلی ، صنایع تزئینی خاص ، صنایع بهداشتی نوین، مصالح ساختمانی ویژه و شاید از همه مهمتر در بخش اجتماعی، ظهور قشر پردرآمدی گردید که منحصر به هیچ طبقه اجتماعی خاصی نبود ، این قشر بعدها با نام بساز/بفروش شهره گشتند و با فعالیتهای اقتصادی دیگر، فرهنگ درآمدزایی برای کسب منفعت بیشتر را رواج دادند که بر تیغ دو لبه منفی و مثبت بازار کارجامعه ( کسب مال از راه دلالی و کسب مال از راه نوآوری و تولید ) در تعلیق بود این فرهنگ رفته رفته با گسترش کسب منفعت بر اساس راحت طلبی و پیشرفت به بیراهه ای گام نهاد که نتیجه آن نابودی کسب وکارها و بر باد رفتن سرمایه های خرد قشر کم درآمد جامعه و از دست رفتن سرمایه های کلان قشر پردرآمد ، اما فاقد علم سرمایه گذاری ،جامعه شد.
هجوم سرمایه گذاران به بخش مسکن و درآمدزائیهای مختلف مبتنی برپیوند ساختاری/مالی با صنایع مرتبط ،زنجیره مالی در گردش و بزرگی را پدید آورد که موجبات ورود بازار مالی به این عرصه شد، بانکها به خرید و سرمایه گذاری در بخش مسکن روی آوردند و در نتیجه برای پوشش حجم نقدینگی بازار، موسسات مالی با همان بی برنامه گی بازار ارز شروع به رشد نموده و با در دست گرفتن بازار سکه و ذخائر طلا ، به رشد دلالی به جای تولید و تکمیل زیر ساختها کمکک ردند. این روند، کسب و کارهای کوچک ، کارگاههای صنعتی و سنتی را متمایل به بازارهای کاذب درآمدی نموده ، با شروع تحریمها و شدت گرفتن آنها در دو بازه زمانی مختلف ، کوچک شدن اقتصاد ، فرار سرمایه گذاران و به اصطلاح رونق بازار دلالی به جای تولید را موجب شدند.
با تکمیل ظرفیتهای مالی در بخش مسکن و بانکها و نوسانات کاذب در آنها و ریسک بالای سرمایه گذاری در بازارهای ارز و طلا ، نگاهها اینبار به سوی بازاری چرخید که نزدیک نیم قرن ازظهور آن سپری می شد، اما هیچگاه توجه جدی در حوزه سیاستهای اقتصادی به خود جذب نکرد : بازار سرمایه .
اما بازار سرمایه چیست ؟ بازار سرمایه یکی از بازارهای مالی است که با نام بازار بورس اوراق بهادار نیز شناخته شده است، وظیفه اصلی بازار سرمایه ساخت جاده ایست ارتباطی بین متقاضیان سرمایه مثل شرکتها و تامین کنندگان سرمایه های خرد و کلان ( چه حقیقی و چه حقوقی) . این بازار در واقع فرآیند خرید و فروش ابزارهای مالی همچون اوراق تجاری و گواهی سپرده و یا اسناد خزانه را آسان می کند. معروفترین ابزار مالی بازار سرمایه اوراق مالکیت یا همان سهام و اوراق قرضه یا مشارکت است. به بیانی ساده تر کار اصلی بورس اوراق بهادار این است که، شرایطی را فراهم نماید تا دو گروه از مردم، به صورت قانونی، در یک فعالیت اقتصادی شراکت کنندو علاوه بر تامین نیازهای یکدیگر، از منفعت و سود متقابل از یکدیگر نیز بهره مند شوند. این دو گروه شامل سرمایه گذاران و سرمایه پذیران هستند.
اما مزایای سرمایه گذاری دربورس چیست و چرا بهترین محل برای سرمایه گذاری است ؟
سرمایه گذاری در بورس با سرمایه گذاری در بنگاههای اقتصادی کوچک و بزرگ باعث رشد تولید و در نتیجه اقتصاد شده و با بوجود آوردن گستره کاری متنوع، موجبات تشکیل بازار کاری پویا و چابک است، این اشتغال از سرمایه گذاری ، روند عملیاتی و نحوه سرمایه گذاری، تا محاسبات مالی ، برنامه ریزیهای اجرائی و استرا تژیک ، تعریف و به کاربری عملیات بهره وری ،ود تنوع و گردش کاری فعال و تخصصی و غیر تخصصی را ایجاد می کند که به دنبال آن صنایع مرتبط دیگر همچون ساخت و ساز ، حمل ونقل و ... را نیز بصورت زنجیره ای گسترش می بخشد. جدا از بهره برداری های زیرساختی و تولیدی و گذشته از کسب درآمد قابل توجه ،حفظ سرمایه در برابر تورم ، امنیت و شفافیت در سرمایه گذاری ، قابلیت نقدشوندگی ،از مهمترین مزایای سرمایه گذاری در بازار بورس است.
از سوی دیگر همه گیری استفاده از تکنولوژی و به وجود آمدن بازارهای نوظهور و جدید که از بازارهای سنتی الگوبرداری نموده اند بازارهایی همچون بازار فارکس و بازارهای آتی را به وجود آورده اند. روند رو به رشد و به وجود آمدن ارزهای دیجیتالی، حاکی از
پدید آمدن معاملاتی در دنیاست که موجب ایجاد روند رو به رشد بازارهایی می شود که با ایده گیری از بازار سرمایه، شرایط ارتقاء و تعدد بازارهای مختلف بر مبنای بازار سرمایه را منجر می شوند.
از سوی دیگر تولیدات و محصولات صنعتی و کشاورزی باز تعریف شده در مختصات تکنولوژی پرورش ، ساخت و بهره وری و... نیاز به باز تعریف نوع معامله این کالاها به عنوان کالاهای تجدید شده در دنیای بازار سرمایه را می طلبد که پتانسیل های آن بر اساس قدرت معامله گری در این بازار شکل گرفته وارائه می شود. شاخه های وابسته به روند تولید و عرضه و تقاضا و بهره گیری نظام کارمزد و داده پردازی خود منجر به شبکه پردازش درخت واره ای می شود که نیاز به ارزیابی و نظارت مستمر بر بازار سرمایه و مالی را منجر شده و ایجاد تعادل مالی اقتصاد هر کشور را بر اساس تغییرات نظام بازار سرمایه هر کشور اجتناب ناپذیر می کند. از این رو است که نقش بازار سرمایه به عنوان کلیدی ترین نقطه حیاتی اقتصاد هر کشوری جلوه نموده و حرکت در مسیر رشد و تعالی آن شاکله اقتصاد هر کشور را به دنبال خواهد داشت./