آمار حاکی از آن است که این تصمیم نزدیک به سی میلیارد دلار از منابع ارزی کشور را به هدر داده است البته بجز ضررهای جانبی از جمله رانت گسترده ای که در طول واردات کالاهای اساسی ایجاد شد و دقیقا این تخصیص یارانه نه به نفع مصرفکننده نهایی و اقشار کمبرخوردار جامعه شد بلکه تنها به نفع گروهی از رانتخواران تمام شد و ثروت بادآورده ای را نصیب آنها کرد!
حال سوال اصلی از تیم محترم اقتصادی دولت این است که زمانیکه تداوم سیاست تخصیص ارز ٤٢٠٠ تومانی در سال جاری میتواند کشور را دچار بحرانهای جبرانناپذیری کند واقعا دلیل ادامه این سیاست چیست؟
آیا اختصاص حجم عظیمی از منابع ارزی به این کالاها، توانسته هدف اصلی کنترل قیمتها را برآورده سازد؟ آیا این سیاست قادر به کاهش قابل توجه روند رو به رشد تورم شده است؟ آیا هزینههای تحمیل شده بر اقتصاد در اثر این سیاست، در نهایت به ضرر رفاه خانوارها نشده است؟
مگر نه این است که اجرای این سیاست در طول این یکسال هزینههایی چون گسترش فساد و رانت، هدررفت منابع، تضعیف تولید داخلی این کالاها و .. بوده است بنابراین به چه دلیل دولت محترم نمی پذیرد که این سیاست کشور را دچار بحران های جبران ناپذیری کرده است ؟
سخن آخر اینکه در شرایط تحریم که چشمانداز مشخصی درخصوص درآمدهای ارزی وجود ندارد، مصرف بیرویه و غیرقابل توجیه منابع ارزی و اتلاف آنها، باید متوقف و درآمدهای ارزی با احتیاط بیشتری خرج شوند.