به گزارش آسیانیوز، برخلاف توقع ایران، سند همکاری ۲۵ ساله، بهبودی در وضعیت تجاری با چین ایجاد نکرد
تمرکز آمریکا بر شرق آسیا و کاهش اهمیت خاورمیانه برای واشنگتن، دلیل دیگری است که چین را مصمم میکند تا از افزایش تنش با ایالات متحده خودداری کند.
امیرسلطانزاده نویسنده و روزنامه نگار در ایندیپندنت نوشت: در پی انتشار آمار کاهش ۹۹ درصدی صادرات نفت ایران به چین، رئیس اتاق ایران و چین با انتقاد از آمار منتشر شده توسط «اتاق پژوهشهای ایران» گفت: «نمیدانم این آمار را از کدام مجرا و با چه مجوزی منتشر کردهاند. نباید روشها و میزان فروش در دوران تحریمها را افشا کنیم.»
مجیدرضا حریری با اذعان به اینکه «صادرات نفتی ما به چین نسبت به سالهای ۹۴ و ۹۵ کاهش پیدا کرده و این آمار با کمی شیطنت پخش شده است»، افزود سال گذشته حدود ۳۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم. پس چگونه ۴۰ میلیارد دلار کالا وارد کردهایم؟ وقتی صادرات غیرنفتی ما کفاف نیمی از واردات ضروری ما را نمیدهد، پس «حتماً» بقیه پول آن با فروش نفت تأمین شده است.
اخیراً اتاق بازرگانی ایران اعلام کرد که صادرات نفت ایران به چین در ۷ ماه اول سال ۲۰۲۱ حدود ۱۱ میلیون دلار بوده است
در همین رابطه، رضی حاجی آقامیری، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران، با تاکید بر اینکه «چین قبلاً هم نشان داده که میتواند از تحریمها تبعیت کند» به تجارت نیوز گفت: «اتفاقی که رخ داده بسیار غیرمنتظره بوده و تنها فرضیهای که میتوان برای آن متصور شد، عدم تمایل چینیها برای خرید نفت ایران است.»
پیشتر رویترز به نقل از گمرک چین گزارش داده بود که صادرات نفت ایران به چین ۹۰ درصد کاهش داشته است. اما در مدت مشابه صادرات نفت عربستان به چین حدود ۵۳ درصد افزایش یافته است.
در حالی که دولت ایران توقع داشت با امضای سند جامع همکاریهای ایران و چین وضعیت تجاری بین دو کشور بهبود یابد و چین در دوران تحریم راهی برای کاهش فشار تحریمها باز کند، اما به نظر میرسد شرایط مطابق میل ایران پیش نرفته است.
از سویی چین ثابت کرده که در مناسبات کلان بینالمللی علاقه ندارد تا رو در روی ایالات متحده بایستد. از این رو کاهش فشار تحریمها با توجه به نامشخص بودن نتیجه مذاکرات وین، مسیری نیست که چین بخواهد در پیش بگیرد.
همچنین، تمرکز آمریکا بر شرق آسیا و کاهش اهمیت خاور میانه برای واشنگتن، دلیل دیگری است که چین را مصمم میکند تا از افزایش تنش با ایالات متحده خودداری کند.
از سوی دیگر، عربستان سعودی به عنوان کشوری که سالهاست ثبات اقتصادی و سیاسی داشته و از ارتباط خوبی با جهان نیز برخوردار است، وضعیت با ثباتی را برای تأمین نفت چین فراهم میکند. نوسان وضعیت سیاسی ایران در جهان پس از برجام باعث شده تا کشورهای دیگر هم ریسک برقراری رابطه بلندمدت با ایران را قبول نکنند؛ موضوعی که با اعمال تحریمهای سازمان ملل، امضای برجام و مجدداً اعمال تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی پیش آمده، تاجران را نسبت به سرمایهگذاری بلندمدت و تبادلات تجاری استراتژیک بدبین کرده است.
در این شرایط شاید تنها مزیت نسبی ایران برای فروش نفت، ارزان بودن نفت ایران باشد. این کشور به دلیل تحریمها نمیتواند بهصورت رسمی و نفت خود را بفروشد. از این رو مشتریان بازار سیاه با ارائه پیشنهادهایی کمتر از نرخ بازار و تحمیل هزینه حمل و نقل و بیمه به طرف فروشنده، عملاً نفتی ارزان را به دست میآورند.
اما این موضوع نیز تا زمانی که خطر اعمال تحریم ایالات متحده را نداشته باشد قابل اجرا است. به عبارت دیگر با این وضعیت نمیتوان روزی چند میلیون بشکه نفت را بهصورت قاچاق در دریا و به شکل «کشتی به کشتی» به فروش رساند.
ادامه روند فوق نهتنها سطح فروش نفت ایران را پایین نگه میدارد، بلکه در شرایط خوشبینانه نیز اگر روزی ایران به بازار نفت بازگردد ناچار است برای بازپسگیری بازارهای از دست رفته، تا مدتها تخفیفهای بالایی برای نفت خود در نظر بگیرد. در واقع تحریم فعلی تا سالها حتی اثر خود را بر درآمدهای آتی ایران هم خواهد گذاشت./