به گزارش آسیانیوز، شب قبل خوب نمی خوابی و روزش را گیج و منگ هستی،آماده رفتن به برج میلاد می شوی و سوار مترو خط زرد کلاهدوز می شوی و ایستگاه توحید خط عوض می کنی و ایستگاه برج پیاده می شوی و با کمی پیاده روی به بالکن محل پذیرایی می روی و یک لیوان داغ باچای کیسه ای روی صندلی می نشینی و کمی بعد وارد دنیای مجازی می شوی و مطالب همکاران را می خوانی و چند دقیقه دیگه حسن لطفی، یکی از دوستان قدیمی و فابریک که منتقد و داستان نویس خوبیه،می ببینی و بعد خوش و بش به طرف سالن می رویم.
------------
بیشتر بخوانید
علت انصراف مسعود کیمیایی و پسرش از جشنواره فیلم فجر/پولاد درباره «قضاوت و داوری» چه نوشت؟
-------------------------------
پرده نقره ای تبلیغ نشست های تخصصی سینما را نشان می دهد و جالب اش اینه که اساتید دانشگاه امام صادق در باره سینما حرفی برای گفتن دارند.همه سنگر ها را فتح کرده اند و آخرین سنگر هم که سینماست، برایشان کاری ندارد،حرف زدن که مالیات و عوارض جانبی ندارد.اینهمه حرف زده اند در باره سینما هم فتوایی صادر می کنند.
لیدر سیمرغ بلورین که پرواز می کند و کمی جابه جا می شویم و فیلم «علف زار» به کارگردانی دانش کاظمی با شروعی کوبنده آغاز شده و شوک عجیبی وارد می کند و میخکوب پرده می شوی و بازی قابل باور و جدی پژمان جمشیدی کمدین،تو را به بطن فیلم هدایت می کند و خرده پیرنگ های مرتبط و تاثیرگذار که قلب و مغزت را در اختیار می گیرد و تا پایان فیلم تو را در چنبره اش حفظ می کند.
سرمست از فیلم می شوی و بیش از نیم ساعت ذهنت را درگیر کرده و دوست نداری که با هیچ کس همکلام شوی و نسکافه را می نوشی و گپ و گفت آغاز می کنی و دوست داری که بیشتر شنونده باشی و از هر طرف صدای نقد و تحلیل به گوشت می رسد و تحلیل خودت را نیز داری، محمد شریعت پناه دوست خوب دیگرت هم کنارت می نشیند.
--------
بیشتر بخوانید
سیمرغ های جشنواره فیلم فجر با هجمه انتقادها چگونه اهدا شد؟+عکس ها
------------------------
جنب و جوش فراوانی در طول جشنواره می کند و دائم برنامه دارد و از فرصت ها نهایت استفاده را میبرد. صدای بلند گو شنیده می شود از اهالی رسانه درخواست می شود برای نقد و تحلیل فیلم «علف زار»به همراه عوامل فیلم به سالن اصلی بروند.
نگارنده بیش از بیست و چهار ساله که در جلسات نقد و بررسی حضور پیدا نمی کنم.ولی تعدادی از دوستان منتقد تمایل دارند و می روند.چند تا تماس داشتم و لاجرم به محوطه برج می روم و جواب تلفن ها را می دهم.یکی از تماس ها از شهرستان بوده و از اوضاع سلامتی پدرم جویا شدم که الحمدالله بهبودی حاصل شده و رفع نگرانی شد.
نیم ساعت بعد فیلم « شادروان» به کارگردانی حسین نمازی شروع می شود و یک فیلم دردمندانه وخجالت آور از طبقه فرودست جامعه که مورد تمسخر خانواده های ضعیف تراز خودش قرار می گیرد و موجب خنده حضار را می شوند.
داستان دم دستی و کم ارزش و لودگی تیپ های تکراری و نچسب،فیلم را از درجه اعتبار ساقط می کند.
------------
بیشتر بخوانید
روایتی غریب از چهلمین جشنواره فیلم فجر/بودن یا نبودن؟
------------------------------
وقتی فیلم تمام می شود،حالت گرفته است. و دوست نداری به بالکن بروی و ترجیح می دهی که به محوطه برج بروی و هوای آلوده فیلم را از وجودت پاک کنی و نیم ساعتی به ماشین ها و ترافیک همیشگی بزرگراه شهید همت،نظر می اندازی و سوز سرما تو را مجبور می کند که لابی برج بروی وبا هیچ کس همکلام نمی شوی./