کاهش چشمگیر صادارات نفت ، چنانچه قابل پیش بینی بود ؛ دولت را بر آن داشت تا تدوین برنامه ی بودجه را بدون در آمد مستقیم حاصل از صادرات سوخت های فسیلی به انجام برساند . این گونه برنامه ریزی که در حکمرانی اقتصادی چهار دهه ی ج.ا.ایران بی نظیراست الزاماتی را با خود به همراه دارد که اگر اعمال نشوند ویا دور از نظر قرار گیرند عواقب نا گواری را برای جامعه ی بشدت تحت انواع فشارهای ما ببار می آورند .
درواقع آنچه بشرط باقی ماندن شرایط به همین منوال ، در آتیه در پیش رو داریم، بطور خیلی ساده شده " بودجه بدون نفت " خواهد بود .بدیهی است صادران نفت با تار و پود تمامی دولت های به اصطلاح مدرن این کشورتنیده شده است ؛ کنار گذاشتن تدریجی آن نیازمند تدارکات گسترده ، زمان طولانی ،مساعدت خستگی نا پذیر و به غایت آگاهانه ی مردم ، تدابیر فراوان وامری بسیار دشوار است ، چه رسد به کنار گذاشتن یک دفعه ی آن !
حال که چهار چوب طرح ساختار " بودجه بدون نفت" تدوین شده توسط سازمان برنامه وبودجه درماه گذشته به تصویب شورای عالی همآهنگی اقتصادی سران سه قوه نائل گردید ؛ جا دارد حتی در این مرحله ، با جزئیات تمام به پیشگاه مردم معرفی شود .
اگر کلیه ی عواقب این گزینش تحمیلی در پیشگاه مردم حلاجی نشود و نظر موافق ان ها جلب نشود انتظار به جائی نخواهد بود که از آنها هرگونه مساعدتی را مطالبه کرد .
مقامات عالی رتبه ی مملکت بارها اعلان داشته اند که ج.ا.ایران در حال جنگی اقتصادی بسر میبرد که از جنگ نظامی هم پر مخاطره تر است . پرواضح است در هر جنگی آسیب های بیشتر نصیب اقشار کم درامد و حقوق بگیرمی شود ؛ لذا بدیهی است با توجه به این که در این مملکت 14 میلیون کارگر داریم و میلیون ها کارمند ، سیاست های آتی اقتصاد جنگی راکه برای آن ها در شرف تدوین است می بایستی بطور کامل وباجزئیات تمام بیان گردند .
در طول چهار دهه ی اخیر سیاست های اقتصادی مملکت به رغم آنکه متکی بر در آمدهای سرشار ناشی ازخام فروشی بوده است رضایت اکثریت مردم را فراهم نساخته است چه رسد به هم اکنون که مقرر است پایه ی قریب 80 در صدی اقتصادی هم فرو بریزد !
این برداشت که به علت نداشتن چشم انداز روشن ولذا در تاریکی ،خلقی را به دنبال خود بکشیم وانتظار داشته باشیم همه خموشانه مارا همراهی کنند؛ نادیده گرفتن حقوق اولیه ی انسانی است .
دیگر دوران در اتاق های در بسته نشستن و برای سرنوشت ده ها میلیون انسان تصمیم گرفتن به سر آمده است . همه می دانند تحریم های جهانی اقتصادی صرفاً کارکردهای سیاسی را دنبال می کنند ... این تحریم های جهانی فشار روز افزون مستقیم شان را بر دوش تک تک آحاد مردم وارد می کنند ؛ ظاهراً تدوین " بودجه بدون نفت " قرار است باری از دوش مردم بردارد ؛ سئوال این جاست : اکنون پس از چهل سال حاکمیت ج.ا.ایران، آیا مردم به این بلوغ نظری نرسیده اند که در تصمیم گیری هائی با این اهمیت مشارکت مستقیم داشته باشند ؟ آیا تا ابد الآباد باید برای شان تصمیم گرفته شود ؟
آن چه حاکمیت اقتصادی چهل ساله ی اخیر ج.ا.ایران را تا این حد رنجور کرده است ، ریشه در خود اقتصاد ندارد . ریشه در فقدان دموکراسی دارد که با دخالت های پرحجم و وزین دولت فضای کسب وکار را به کلی معیوب و نا کارآمد ساخته است .
هیچ اقتصادی بدون مشارکت آگاهانه ی اکثریت مردم راه شکوفائی وبر خورداری همگان از نعمات آن را نمی پیماید . مردم در فضای باز سیاسی ، خود مصلحت خود را تعیین می کنند .این نکته را حتی صرفاً "اقتصاددان" های دو آتشه نیز در این مدت آموختند و وقتی طی مسیررا بدون دموکراسی یافتند ، کناره گیری از مناصب دولتی را پیشه ی خود ساختند .