شنبه / ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ / ۱۶:۲۳
کد خبر: 9562
گزارشگر: 213
۱۲۷۵
۱
۰
۱۶
ریشه های گرانی؛ کم فروشی و تورم

با «قیمت های دستوری»؛ اقتصاد درست نمی شود!

با «قیمت های دستوری»؛ اقتصاد درست نمی شود!
کنترل قیمت ها راه‌حل از پیش شکست خورده است؛ با دستور نمی شود اقتصاد را کنترل کرد؛ چرا که اقتصاد مثل یک رودخانه هست که راه خود را خواهد رفت و فقط مقابله با آن تلاطم و خروش آن را بیشتر خواهد کرد.

به گزارش آسیانیوز، در اقتصاد چهار مؤلفه جدا از هم ولی مرتبط با یکدیگر وجود دارد که در بسیاری موارد باهم اشتباه گرفته می شوند.

این چهار مورد از یکدیگر کاملا جدا هستند و هر کدام حکمی جدا، درمانی جدا و راه پیشگیری متفاوتی با یکدیگر دارند که این موضوع بسیار مهم است اما متاسفانه معمولا یک درمان برای همه آنها تجویز می‌شود و آن هم کنترل قیمت ها است که یک راه‌حل از پیش شکست خورده است، با دستور نمی شود اقتصاد را کنترل کرد اقتصاد مثل یک رودخانه هست که راه خود را پیش خواهد رفت فقط مقابله با آن تلاطم و خروش آن را بیشتر خواهد کرد.

۱- گرانی
۲- گرانفروشی
۳- کم فروشی
۴- تورم

در این مقاله ما سعی داریم این چهار معضل اقتصادی را تعریف کرده و راه‌های پیشگیری و درمان آنها را شرح دهیم.

  1- رشد و افزایش قیمتها نسبت به قدرت خرید مردم را گرانی می‌گویند گرانی ممکن است در یک کالا رخ دهد مثلا قیمت گوجه‌فرنگی به علت یخ‌زدگی افزایش پیدا کند و یا ممکن است به دلیل خشک‌سالی قیمت همه محصولات کشاورزی افزایش پیدا کند و حالت دیگر که ما بیشتر آن را تجربه کرده‌ایم رشد عمومی قیمتها به دلیل افزایش نرخ ارز می‌باشد ولی وقتی به آن گرانی می‌توان گفت که رشد قیمتها بیشتر از رشد درآمد باشد به عبارت دیگر تورم مساوی گرانی نیست یعنی اگر قیمتها افزایش پیدا کند ولی درآمد مردم نیز به همان نسبت بالا رود به آن گرانی نمی ‌توان گفت البته در این شرایط مردم احساس گرانی می‌کنند چون تورم حس گرانی به مردم میدهد ولی الزاما تورم مساوی گرانی نیست.

راه پیشگیری و درمان افزایش تولید و تقویت آن، رشد بهره وری و کاهش هزینه های اضافی است که برای کاهش هزینه ها و بالا رفتن بهره وری تکنولوژی و اتوماسیون و ثبات بسیار مؤثر است و روش قیمت دستوری شاید برای مبارزه با گرانفروشی کمی موثر باشد ولی در مورد گرانی نتیجه کاملا عکس دارد و شرایط را بدتر میکند .قیمت دستوری باعث نایابی کالاها ضعیف شدن تولید و طولانی شدن پروسه گرانی می‌شود، قیمت دستوری از موانع کسب و کار است و موانع کسب‌ و کار باعث افزایش هزینه ها و بالا رفتن قیمتها می‌شود.

بحث گرانی با گرانفروشی کاملا متفاوت است این موضوع بسیار حائز اهمیت است چون در استدلالها و قانونگزاری و یا اجرای قوانین این دو اشتباه گرفته می‌شوند، حتی برخی در تفسیر احادیثی که در این‌باره آمده است نیز اشتباه می کنند که دلیل آن عدم تفکیک این دو از یکدیگر است برای مثال حدیثی از حضرت رسول اکرم (ص) است که می فرماید( مَن دخَلَ فی شیءِ مِن اَسعارِ المُسلمین لِیَغلی علیهم کان حقًا عَلی اللهِ اَن یَقذِفَهَ فی مُعظَمِ جَهنَّم رأسَه اَسفلَه هر کسی به عنوانی، سبب گرانی در بازار مسلمانان گردد برخداوند لازم است او را در بزرگترین جایگاه جهنم سرنگون سازد)

در این حدیث کاملا مشخص است که برای مسببان گرانی است کسانی که با احتکار یا بالا بردن نرخ ارز و تورم و ... باعث گرانی می‌شوند نه گران‌فروشان، مغازه داری که گوجه‌فرنگی را دوهزار تومان گران‌تر می‌فروشد شامل این حدیث نمی‌شود اما بسیاری این حدیث را برای توجیه مبارزه با گرانفروشی بکار برده‌اند تقریبا تمامی کارشناسان متفق‌القولند که قیمت دستوری باعث ضعیف شدن تولید شده و به تبع مسبب گرانی می‌شود بنابرین اعمال کنندگان قیمت دستوری شامل این حدیث می‌شوند.

2- گرانفروشی فروش کالا یا خدمات بالاتر از قیمت دیگر فروشندگان در شرایط مشابه که ریشه ‌ای غیر از سودجویی بیشتر فروشنده یا فروشندگان ندارد یعنی زمانی در یک معامله گرانفروشی رخ داده است که فروشنده دلیل و علتی غیر از سودجویی بیشتر نداشته باشد مثلا به دلیل افزایش هزینه ها یا کاهش عرضه یا افزایش تقاضا نباشد تفاوت گرانی با گرانفروشی اینست که گرانی دارای علت است مثلا خشک‌سالی اما گرانفروشی این چنین نیست معمولا گرانفروشی توسط چند فروشنده اتفاق می افتد اگر تمامی فروشندگان قیمت کالایی را بالا ببرند دیگر آن گرانفروشی محسوب نمی‌شود؛ مگر در یک مورد آن هم تبانی فروشندگان که در بازارهایی اتفاق می افتد که فروشندگان محدودی دارد، تبانی در بازار امروز بسیار نادر و اتفاق افتادن آن بسیار مشکل است.

با تبانی نمی‌توان قیمت را به مدت زیادی بالا نگه داشت و قیمت پس از مدت کوتاهی به حالت قبلی باز میگردد. بهتر است برای درک بیشتر موضوع یک مثال عملی بزنیم فرض کنیم قیمت پرتقال با کیفیت مشخص ۱۰ تومان است اما یک یا چند فروشنده آن را به ۱۲ تومان می‌فروشند آنان مرتکب گرانفروشی شده‌اند اما اگر تمامی فروشندگان آن را به قیمت ۱۲ تومان بفروشند دیگر آن گرانفروشی نیست بلکه آن گرانتر شده است و حتما علتی دارد مگر اینکه فروشندگان دست به تبانی زده اند که آن هم به سختی می‌تواند اتفاق بیافتد. تفاوت گرانفروشی و کمفروشی در این است که در گرانفروشی خریدار از قیمت و کمیت و کیفیت اطلاع دارد اما در کمفروشی در مورد کمیت یا کیفیت دروغ گفته می‌شود برای نمونه در مثال پرتقال فروش اگر فروشنده بگوید این پرتقال‌ها خونی هستند به این دلیل دوهزار تومان گران‌تراست در حالی که خونی نباشند در این صورت کمفروشی اتفاق افتاده است.

این که گرانفروشی عمل ناشایستی است تردیدی نیست اما به هیچ وجه معضل ترسناک و مهمی نیست و در اسلام نیز خود گرانفروشی حرام نیست و مراجع نیز آن را حرام ندانسته‌اند، اما اسلام ابزارهایی که بیشتر به وسیله آنها این عمل انجام میشود را حرام کرده است و آن ابزارها دروغ و فریب و تبانی است بدون اینها گرانفروشی اتفاق افتادنش مشکل است
اگر گرانفروشی به وسیله دروغ و فریب انجام شود حرام است و حتما باید با فروشنده برخورد شود.

اما نکته دیگر اینکه پیامبر اسلام قیمت دستوری را بدعت خوانده و آن را شدیدا نهی کرده در حدیثی که شیخ صدوق(ره) در کتاب من لا یحضره الفقیه جلد سوم صفحه ۲۶۸ آورده است( وَ قِیلَ لِلنَّبِیِّ ص لَوْ سَعَّرْتَ لَنَا سِعْراً فَإِنَّ الْأَسْعَارَ تَزِیدُ وَ تَنْقُصُ فَقَالَ ع مَا کُنْتُ لِأَلْقَى اللَّهَ تَعَالَى بِبِدْعَةٍ لَمْ یُحَدِّثْ إِلَیَّ فِیهَا شَیْئاً فَدَعُوا عِبَادَ اللَّهِ یَأْکُلُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ إِذَا اسْتُنْصِحْتُمْ فَانْصَحُو روزی به پیامبر خدا(ص) گفته شد: خوب است براى ما قیمت بگذارى؛ زیرا قیمت‌ها بالا می‌روند و پایین می‌آیند. پیامبر فرمود: «من، چنان نیستم که خدا را دیدار کنم، در حالى که بدعتى نهاده باشم که او مرا در آن مُجاز نفرموده است. پس اجازه دهید که بندگان خدا از یکدیگر روزى بخورند، و هر گاه از شما اندرز خواستم، اندرزم دهید»)
پیامبر حتی در شرایط خواص هم قیمت دستوری را رد کرده است: در سال قحطى، به پیامبر(ص) گفتند: اى پیامبر خدا! براى ما قیمت تعیین کن. پیامبر فرمود: «خداوند، مرا به سبب بر نهادن سنّتى در میان شما که مرا به آن امر نفرموده، بازخواست نخواهد کرد؛ اما فضل خدا را طلب کنید» ابو نعیم إصبهانی، أحمد بن عبد الله، معرفة الصحابة، تحقیق: عزازی، عادل بن یوسف، ج ۴، ص ۱۹۰۴
در ماجرای گاو بنی اسرائیل شخص نیکوکاری که به پدر و مادر خود احسان می‌کرد گاوی را فروخت که بسیار گران‌تر از نرخ طبیعی بود.
البته در مورد سندیت و تفسیر احادیث نظر مراجع حتما بر نظر این حقیر ارجعیت دارد.
گرانفروشی را می توان بی انصافی نامید ولی کسی که مالک چیزی است می تواند هر قیمتی که دوست دارد بر مالش بگزارد.

حال در شرایطی که قیمت دستوری و مبارزه با گرانفروشی را نه اسلام قبول دارد نه عقل و نه کارشناسان علم اقتصاد مسئولان محترم باید پاسخگو باشند با چه پشتوانه عقلی برای هرچیزی قیمت تایین می‌کنند.

این نوع مبارزه با گرانفروشی مبارزه با کار، ثروت، کیفیت، تولید و صنعت است که نمونه آن را کاملا در صنعت خودرو کشور می‌بینیم صنعت خودرو به علت شرایطی که دارد دولت بر آن تسلط بیشتری دارد همین باعث شده است که این صنعت نماد ناتوانایی ملی شود؛ درحالی که ما می‌توانیم در این صنعت حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشیم اما سیاست‌های غلط دولت این صنعت را به زوال کشانده است و سیاست قیمت اجباری کنونی اگه ادامه داشته باشد این صنعت را به طور کامل نابود خواهد کرد.

راه درست مقابله با گرانفروشی شفافیت و رقابت است و بدترین دشمن شفافیت تورم است.

3- کم فروشی عرضه کالا یا خدمات کمتر(از نظر کیفیت یا مقدار) از میزان مورد توافق و یا میزان معرفی شده است.

از این چهار مورد خطرناکترین آن کم فروشی است جامعه‌ای که در آن کم فروشی رایج شود رو به زوال و نابودی خواهد بود. ما درحالی تمرکزمان را روی مبارزه با گرانفروشی گذاشته ایم که در حد یک معضل هم نیست، گرانی یک پروسه ای دارد و عبور می‌کند، تورم نیز با آنکه خسارات بسیار زیادی دارد ولی قابل بازگشت است و یک بیماری نیست اما کم فروشی یک بیماری است که می‌تواند تمام جامعه را آلوده کرده و نابود کند، از این موارد تنها موردی است که باید با آن شدیدا برخورد شود.

متاسفانه این بیماری در جامعه ما بسیار همه گیر شده است ما باید با تمام قوا با این پدیده مبارزه کنیم و بازرسان باید هرجا در کمین کم فروشان باشند. یکی از دلایلی که کم فروشی در بین ما ایرانی‌ها رواج یافته عدم سختگیری ما در کارها است که آن هم ریشه در خجالتی و تعارفی بودن ما ایرانی‌ها دارد و علت دوم محدود بودن قیمت فروش و آزاد بودن کمفروشی است قیمت دستوری تولیدکنندگان و فروشندگان را وادار به کمفروشی می‌کند همان اتفاقی که ما خیلی شاهد آن هستیم، ما باید به جای مبارزه با گرانفروشی با کمفروشی مبارزه کنیم و اگر دولت بنا باشد طرفداری کند باید درباره قیمت و دستمزد طرف تولید کننده و انجام دهنده کار را بگیرد و درباره کیفیت طرف مصرف کننده
مصادیق کم فروشی بسیار گسترده است از فروشنده‌ای که از وزن کم می‌کند گرفته تا معلمی که در کیفیت تدریسش کم می‌گزارد، از تولید کننده ای که کیفیت کالای خود را پایین می آورد گرفته تا رئیس‌جمهوری که تمام تلاشش را به کار نمی‌گیرد.

راه مقابله با کمفروشی برخورد شدید با کم فروشان است.

4- به افزایش یا کاهش سطح عمومی قیمتها تورم میگویند که می‌تواند به صورت تورم مثبت یا منفی ظاهر شود
تورم به دلیل متناسب نبودن عرضه کالا و خدمات با پول در گردش به وجود می آید
اگر پول موجود در بازار بیشتر از میزان ارزش اسمی کالاها و خدمات عرضه شده باشد تورم به وجود می آید
دو علت می‌تواند برای تورم وجود داشته باشد:
الف-کاهش عرضه کالا یا خدمات
ب-افزایش پول یا نقدینگی

یعنی ارزش پول در گردش برابر با عرضه کالاها و خدمات میباشد و اگر این تناسب بهم بخورد ارزش پول تغییر میکند تا با شرایط جدید تطبیق یابد.

تقریبا علت تمام تورمهای پایدار افزایش نقدینگی است به طور قطع میتوان گفت تورم ایران که همیشه وجود داشته است افزایش نقدینگی و یا به عبارت ساده چاپ پول بیشتر است به این روش مالیات به صورت تورم گفته میشود و بدترین نوع مالیات است که بیشترین تاثیر آن متوجه قشر ضعیف جامعه می شود.

گفته می شود که تورم به سود ثروتمند و به ضرر قشر ضعیف است اما این صحیح نیست دهکهای بالا جامعه ضرر کمتری از تورم متحمل میشوند اما دهکهای پایین و کسانی که درآمد ثابت دارند تورم بیشتر بر آنها تاثیر میگزارد اینکه تورم بر ثروتمندان اثر مثبت دارد درست نیست فقط تاثیرش کمتر است البته همیشه افرادی هستند از نابسامانی اقتصادی و تورم سود می برند.

ریشه بسیاری از مشکلات ما تورم است و بدون مهار تورم نمی‌شود بر این مشکلات غلبه کرد اما متأسفانه ما سعی داریم خود مشکل را حل کنیم و با علت و ریشه آن کاری نداریم مثلا بازار بورس که هر چند سال به صورت حبابی بالا می‌رود و بعد از ترکیدن حباب سقوط کرده و به حالت رکود در می آید این به دلیل بی ثباتی در قیمت ارز است اما مسئولان سعی دارند خود بی ثباتی بازار بورس را حل کنند و راه‌حلهای از پیش شکست خورده‌ای را هم دادند اما تا ریشه مشکل برطرف نشود هر راه‌حلی شکست خواهد خورد
اولویت اول کشور ما برای شروع حل مشکلات فعلی مهار تورم آن هم نه مقطعی بلکه به صورت دائم می‌باشد قوانین باید اصلاح شوند تا دولت‌های آینده و بانک‌ها هم نتوانند هر موقع دلشان خواست دست در جیب مردم ببرند.

تورم نمره عملکرد دولت‌ها است، دولت خوب دولتی است که تورم کمتری داشته باشد. با اینکه دولت‌ها وانمود می‌کنند که گناهی در تورم و بالا رفتن قیمت ارز ندارند و دلال‌ها و دشمنان مقصر آن هستند ولی تورمهای پایدار توسط دولت و با علم به آن تولید می شود. تورم صد درصدی ثابت و قابل پیش‌بینی بهتر از تورم ده درصدی غیر قابل پیش‌بینی است.

اثرات مستقیم و غیر مستقیم تورم به قدری گسترده است که همه آنها را نمیتوان پیش بینی یا شناسایی کرد و علاوه بر تاثیرات اقتصادی تاثیرات سیاسی و اجتماعی نیز دربر دارد. شماری از تاثیرات منفی اقتصادی تورم به شرح زیر است:

  - بالا رفتن هزینه و قیمتها نسبت به درآمد و دستمزد
-بالا رفتن هزینه مبادلات: هزینه مبادله مفهومی گسترده است و موضوعاتی چون ریسک، عدم تقارن اطلاعات و هزینه‌های مربوط به حفاظت از حقوق مالکیت را در برمی‌گیرد. یک کالا یا مواد اولیه آن بارها مبادله میشود تا به دست مصرف کننده برسد که هزینه مبادله روی قیمت محصول تاثر میگذارد یا یک کالا مثلا خودرو بارها بین مصرف کنندگان دست به دست میشود اگر هزینه مبادله بالا باشد بر روی این مبادلات تاثیر منفی میگذارد. توروم ریسک مبادله را بالا برده و به دلیل برهم زدن شفافیت باعث کاهش تقارن اطلاعات فروشنده و خریدار میشود و باعث می شود معامله برد برد به معامله برد باخت تبدیل شود حضرت علی (ع) در نامه ۵۳ فرموده‌اند معاملات باید آسان و عادلانه باشند که اشاره به همین موضوع دارد.

- از بین رفتن شفافیت در اقتصاد: شفافیت از مهمترین معلفه های اقتصاد است شفافیت زد فساد است اما تورم شفافیت را از بین می برد
- بالا رفتن هزینه دلالی و افزایش واسطه گری و به طبع آن گرانی بیشتر و افزایش هزینه های خانوار
- ایجاد زمینه سفته بازی
- افزایش تمایل مصرفگرایی و کاهش انگیزه پس انداز
- کاهش انگیزه و ارزش کار
- احتکار: یکی از مهمترین معلولهای تورم ایجاد انگیزه احتکار است باتوجه به اینکه پیامبر اسلام محتکران را ملعون و در حد کافر دانسته است بسیار ناامیدکننده است که با استفاده از تورم مردم را به سوی احتکار سوق می دهند.

از احتکار مواد غذایی گرفته تا احتکار خودرو که در سالهای اخیر شاهد آن هستیم، احتکار ملک که همیشه با آن دست به گریبان بوده ایم و نتیجه آن این است که در شرایطی که ما با مشکل مسکن مواجه هستیم ۲۰درصد خانه های مسکونی در ایران خالی و بدون استفاده است از طرف دیگر این موضوع باعث ویلا سازی گسترده در مناطق خوش آب و هوا مخصوصا شمال کشور شده که به طبیعت کشور آسیب جدی وارد میکند ویلاهایی که در سال فقط چند روز مورد استفاده قرار میگیرند اما برای حفظ ارزش دارایی روی آنها سرمایه گزاری شده است اتفاق نامبارک دیگری که به دلیل تورم شاهد آن هستیم خرید ملک در کشورهای دیگر مثل ترکیه است. این سرمایه های کلان که باید در تولید سرمایه گذاری شود به دلیل تورم برای حفظ ارزش دارایی استفاده می شود.

- بی ثباتی و غیرقابل پیش بینی شدن اقتصاد:انسان قابلیت تطبیق پذیری با هر شرایطی را دارد تنها شرایطی که انسان نمی‌تواند با آن خود را تطبیق دهد بی ثباتی و غیرقابل پیش‌بینی بودن آینده است. اهمیت ثبات آنقدر زیاد است که نمی‌توان آنرا کامل توضیح داد و نیاز به یک مقاله دیگر دارد. میزان اشتغال و بیکاری کاملا تابع ثبات است در شرایط ثبات بیکاری روبه کاهش است تا به اشتغال کامل برسد و عوامل دیگر از این جهت باعث افزایش بیکاری می‌شود که باعث تغییرات غیرقابل پیش‌بینی می‌شوند مثلا اختراع چرخ خیاطی باعث بیکاری بسیاری شد این اختراع باعث تغییرات شده و این تغییرات باعث بیکاری شد یعنی تنها علت میزان بیکاری تغییرات غیرقابل پیش‌بینی و بی‌ثباتی است البته بسیاری از تغییرات که باعث بیکاری می شود اثرات مثبتش بیشتر است.

مثل اختراع چرخ خیاطی و اختراعات دیگر اما بسیاری از تغییرات در قوانین، در مدیریت و غیره غیرضروری است مثلا در یک سال شش بار صادرات تخم مرغ آزاد و ممنوع شده است بنده این را مبارزه با تولید می‌نامم. یک قانون بد بهتر از تغییر برای پیدا کردن قانون خوب است تغییر در هرچیز باید موقعی انجام شود که از بهتر بودن جایگزین آن اطمینان داشته باشیم مثلا تغییرات در مربی تیم‌ها در ایران بر اساس آزمون و خطا است اما بهتر است موقعی مربی عوض شود که به بهتر بودن جایگزین آن یقین داشته باشیم. تاثیر مهم دیگر بی‌ثباتی افزایش سن ازدواج و کاهش میل به ازدواج است.

باید توجه داشته باشم فقر و وضعیت بد معیشتی باعث افزایش سن ازدواج نیست این تصور غلط است چون اگر علت فقر و مشکلات اقتصادی بود در شهرها و استان‌های ثروتمند سن ازدواج بالاتر نبود علت کاهش تمایل به ازدواج بی ثباتی و غیرقابل پیش‌بینی بودن آینده است که باعث آینده هراسی شده است این موضوع بسیار مهمی است.

- افزایش فاصله طبقاتی: چون بیشتر بار مالیات به صورت تورم بر دوش اقشار فقیر و درآمد ثابت جامعه است از طرف دیگر بهم ریختگی بازار فرست را برای سود جویی برخی افراد فراهم می کند.

به گزارش نشریه فوربس تعداد میلیونرهای ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی ۶/۲۱ درصد افزایش پیدا کرده است این درحالی است رشد اقتصادی کشور در همین سال منفی بوده است این به این معناست که این ثروت ایجاد نشده است بلکه از اقشار پایینتر جامعه به دست آمده است حال با روشهای مختلف نظیر نابسامانی در بازار بورس که مسبب آن تورم و نابسامانی اقتصادی است.

- ایجاد مشغله زیاد برای دولت و به طبع آن به وجود آمدن زمینه برای اشتباهات بیشتر: مدیریت کشور در زمان سقوط ارزش پول به صورت مدیریت در بحران بوده است به این صورت که اقدامات و برنامه ها کوتاه مدت و به صورت مسکن وار هستند و پیگیری برنامه های بلند مدت رها میشود که این خود زیانی بزرگ است و دراین شرایط دولت وظایف اصلی خود را پیگیری نمیکند و همین باعث به وجود آمدن مشکلات جدید میشود با توجه به عملکرد دولتها در این شرایط معلوم میشود این اقدامات نه از روی کارشناسی بلکه برحسب آزمون و خطا است برای مثال چند نمونه از این اشتباهات را بیان می کنیم.

در زمانی که ارزش پول ملی در حال سقوط بود دولت برای کنترل این وضعیت اقدام به ممنوعیت فروش ارز کرد این یک اشتباه بزرگ بود و مطمعنا نتیجه عکس میدهد چون طبق قانون عرضه و تقاضا کاهش عرضه باعث بالا رفتن قیمت میشود دولت به جای کاهش تقاضا عرضه را کاهش داد یعنی کاملا برعکس عمل کرد البته این اقدامات همه نتیجه کوتاه مدت دارند فقط نوسانات را بیشتر میکنند و به ثبات رسیدن قیمت را به تاخیر می اندازند قیمت ارز درجایی که باید بایستد می ایستد.

از سویی اختصاص ارز ۴۲۰۰ که زمینه ساز بسیاری از فسادها شد و نتیجه ای جز به باد دادن منابع ارزی کشور نداشت.

کنترل قیمت ها و سعی در ثابت نگه داشتن قیمت ها در شرایطی که قیمت ارز چند برابر شده است واقعا جای تاسف است که بعضی از مدیران کشور به این اندازه کوتاه بین هستند، وقتی قیمت ارز برای مثال سه برابر شده است کالا یا مواد اولیه ای که وارد کشور میشود سه برابر خواهد بود بنابرین کنترل قیمت برآن اثری ندارد آن کنترل قیمتی که صورت می گیرد؛ در واقع کنترل و پایین نگه داشتن درآمد مردم ایران است برای عبور از بحران سقوت ارزش پول ملی باید کاملا برعکس عمل کرد یعنی اگر قیمت ارز سه برابر شده است باید کمک کنیم همه چیز قیمتش سه برابر شود تا درآمدها با قیمت ارز جدید تطبیق پیدا کند هروقت قیمت همه چیز سه برابر شد یعنی ما به طور کامل این بحران را پشت سر گذاشته ایم.

پایین نگه داشتن قیمت خودرو نیز در سال های اخیر با توجه به اینکه قیمت ارز تقریبا هشت برابر شده و قیمت خودرو چهار برابر شده است (تا این تاریخ) یعنی عملا قیمت خودرو به نصف کاهش یافته است دقیقا معلوم نیست با چه هدفی این کار انجام شده است هدف هرچه هست، حمایت از تولیدکننده و یا مصرف کننده نیست چون نتیجه این سیاستها ضرر هنگفت برای خودرو سازان و بی خودرو ماندن مصرف کننده بوده است.

چرا که فقط دلالان از این شرایط سود میبرند و تمام مردم کشور تبدیل به دلال خودرو شده‌اند از طرف دیگر صنعت خودرو که باید رقابتی و رو به پیشرفت باشد انگیزه ای برای رشد تکنولوژی برایش وجود ندارد این نوعی مبارزه با صنعت نیمه جان خودرو است اگر سریعا این روند متوقف نشود بسات این صنعت در ایران برچیده خواهد شد و پیشنهاد می شود قیمت خودرو آزاد شود و واردات خودرو با عوارض گمرکی برای رقابتی شدن بازار انجام شود.

نتایج اجتماعی تورم

  - افزایش جرم و جنایت
- آینده هراسی مردم
- بدبینی مردم نسبت به حکومت و صاحبان کسب و کار و بازاریان

نتایج سیاسی

  پول هرکشور یک نوع پرچم و اعتبار برای آن کشور است. پول با ارزش و با ثبات یک نوع اعتبار و اقتدار محسوب می شود و بر قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان تاثیر می گذارد.
مبارزه با گرانفروشی ظاهری فریبنده دارد ولی بسیار مخرب و سبب نابودی صنعت و کسب و کار می‌شود و نتیجه‌ای بجز فقر ندارد و از روش‌های اقتصاد کمونیستی است، اما دست هایی در پشت پرده سعی دارند آن را اسلامی جلوه دهند؛ در حالی که این‌ یک بدعت بزرگ است ما باید قیمتها را آزاد گذاشته و با تمام قوا با کم فروشی مبارزه کنیم و در نهایت باید گفت که لازم است استراتژی اقتصاد فعلی در ایران عوض شود./

نویسندگان: رضابیگدلی و مهدی بیگدلی

آسیانیوز
https://www.asianewsiran.com/u/6g1
اخبار مرتبط
طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولتی و حذف پیمانکاران از دغدغه های اصلی کارگران پالایشگاهی است که به گفته کارشناسان در صورت عدم تحقق این موضوعات، نیروهای تخصصی به کشورهای همسایه مهاجرت می کنند.
بنگاه های کوچک و زودبازده از بخش های بسیار مهمی است که فعال سازی و حمایت از آنها باید در دستور کار دولت و مسئولین قرار گیرد؛ چرا که نگاه ویژه به این بخش می تواند اتفاق بزرگی را در عرصه رشد تولید رقم زند.
طبق انتظارات تولیدکنندگان ماکارونی قیمت آن با تثبیت قیمت آرد افزایش خواهد یافت؛ این در حالی است که بنا بر مشاهدات میدانی برخی رسانه ها، بعضی فروشگاه‌ها ماکارونی را دو برابر قیمت سال قبل می‌فروشند و موجودی برخی از فروشگاه‌ها هم تمام شده است.
افزایش قیمت کالاهای اساسی با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی و زمزمه‌های حذف ارز ترجیحی، سرعت بیشتری گرفت و حالا نوبت چای شده است.
یک روزنامه خطاب به مدیران دولتی نوشت: این فاصله طبقاتی برای مردم قابل تحمل نیست حقوق‌های خود را با مردم تقسیم و مثل مردم زندگی کنید.
حمل و نقل ضعیف عامل عمده گرسنگی در جهان است و هزینه بالای حمل تولیدات کشاورزی، تاخیر‌های طولانی و زیان‌ها و صدمات وارده به محصولات فسادپذیر، موانع قوی در مسیر امنیت غذایی در جهان هستند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
مظفری
۱۴۰۱/۰۲/۱۱
0
0
1

جالب بود مقاله تا حالا چنین نظری ندیده بودم مشکلات رو ریشه یابی کرده بودید اما حیف کو گوش شنوا یارانه سفر خارجی خخخخ


تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید