به گزارش آسیانیوز، براساس گزارش پراجکت سیندیکیت؛ هنگامی که 13 مستعمره آمریکا در سال 1776 اعلامیه استقلال را امضا کردند، بنجامین فرانکلین معروف گفت: "ما باید همه با هم آویزان شویم، یا مطمئناً همه ما جداگانه آویزان خواهیم شد." با پیامدهای جنگ اوکراین که انسجام اروپا را تهدید می کند، هشدار فرانکلین اهمیت جدید و شدیدی پیدا کرده است.
منافع مشترک ممکن است اتحادها را در زمان صلح حفظ کند اما اتحادهایی که قادر به پیروزی در جنگها و مقابله با بحرانها هستند به چیز دیگری نیاز دارند: تمایل به خطر انداختن رفاه فعلی و تحمل فداکاریها. به این همبستگی می گویند و یکی از اصولی است که اتحادیه اروپا بر آن بنا شده است.
همبستگی در اروپا مدتهاست موضوعی برای سخنرانی بود اما بحران یورو سال 2010 آن را در معرض آزمایش قرار داد، زمانی که یونان، ایرلند و پرتغال دسترسی به بازارهای سرمایه را از دست دادند و مجبور شدند به دنبال کمک مالی باشند.
بسیاری در اروپای شمالی شوکه شده بودند: اجازه دادن به کشورهایی که قوانین ارز واحد را نادیده گرفته بودند به کمک شرکای خود تکیه کنند، صرفاً دعوتی بود برای زیر پا گذاشتن مکرر قوانین. این نبرد به مدت پنج سال، با پیچشها و چرخشهای فراوان ادامه یافت و مشکلات اقتصادی غیرضروری زیادی را به همراه داشت تا اینکه در سال 2015 با تصمیم برای حفظ یونان در داخل یورو به پایان رسید.
زمانی که شوک همهگیر کووید-19 به اروپا در سال 2020 وارد شد، این درس فراموش نشده بود. بانک مرکزی اروپا به سرعت یک برنامه اختصاصی خرید دارایی را راهاندازی کرد و خود اتحادیه اروپا در عرض چند ماه دو ابتکار راهگشا را ابداع کرد.
طرحی مشترک برای خرید و توزیع واکسن تهیه شد به طوری که کشورهای عضو ثروتمندتر نتوانند از کشورهای فقیرتر پیشی بگیرند، و تسهیلات بازیابی و تاب آوری (RRF) را ایجاد کرد که از طریق آن کمک های مالی و وام به کشورهای عضو با استقراض اتحادیه اروپا تامین شود. اینها به درستی به عنوان همبستگی اروپایی در عمل مورد ستایش قرار گرفتند.
اما جنگ در اوکراین و پیامدهای اقتصادی آن فصل جدید و پیچیده ای را برای اتحادیه اروپا باز کرده است. شوک ظاهراً بسیار نامتقارن است. به عنوان مثال، در حال حاضر 1.2 میلیون پناهنده اوکراینی در لهستان وجود دارد، اما تنها 130000 پناهنده در اسپانیا وجود دارد - تفاوتی تقریباً ده به یک بین کشورهایی با جمعیت مشابه.
وابستگی به گاز طبیعی روسیه نیز بسیار ناهموار است. عرضه از روسیه حدود یک چهارم کل تقاضای انرژی در مجارستان، لتونی و اسلواکی و حدود یک هشتم در آلمان و ایتالیا را پوشش میدهد، اما سهمی ناچیز در اسپانیا و پرتغال دارد.
در مواقع عادی، مقابله با این عدم تقارن چالش بزرگی برای اتحادیه اروپا خواهد بود اما تفاوت عمده و اساسی با تهدیدات قبلی برای انسجام بلوک این است که در ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، اروپا با دشمن خارجی روبرو است که تمایل خود را برای بهره برداری و تشدید اختلافات بین کشورهای اروپایی و در داخل کشور پنهان نمی کند. هدف نهایی پوتین نابودی اتحادیه اروپا است.
برای این منظور، او مخالفان روسیه را با کاهش عرضه گاز مجازات میکند و به متحدان اروپایی روسیه برای وفاداریشان پاداش میدهد. ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان، که اکنون کاملاً روایت روسیه را تأیید کرده است، اعلام کرد که اتحادیه اروپا با اعمال تحریمها علیه روسیه «به ریه خود شلیک کرد» و وزیر خارجه خود را به مسکو فرستاد تا درباره خرید گاز اضافی مذاکره کند.
افشای اخیر ائتلاف دولت ایتالیا به رهبری رئیس سابق بانک مرکزی اروپا، ماریو دراگی، به وضوح خبر بدی در این زمینه است. دراگی نه تنها مدافع سرسختی در برابر تجاوز روسیه و معمار کلیدی تحریم های اتحادیه اروپا بود، بلکه سه حزب (جنبش پنج ستاره، لیگ و فورتزا ایتالیا) که باعث فروپاشی دولت او شدند، طیف های مختلفی از افکار طرفدار روسیه را نشان می دهند؛ پوتین بدون شک اینجا گل زده است.
چرخش ECB به سمت یک موضع سیاست جنگ طلبانه تر می توانست ضربه دیگری به همبستگی اروپا باشد. از مارس 2020، انعطاف پذیری در تخصیص برنامه ویژه خرید دارایی بانک مرکزی اروپا و اوراق قرضه دولتی در میان کشورهای منطقه یورو را محدود کرده بود. اما در اواسط ژوئیه، ترکیبی از پایان مورد انتظار این طرح و آشفتگی سیاسی در ایتالیا از قبل باعث گسترش این طرح شده بود.
اعلامیه بانک مرکزی اروپا در 21 ژوئیه در مورد ابزار حفاظت از انتقال و تسهیلات اختیاری خرید دارایی جدید، احتمالاً به کاهش ترس ها کمک می کند. فعالسازی TPI البته مشروط به این است که یک کشور عضو منطقه یورو معیارهای سیاست اقتصادی را رعایت کند، از جمله - مهمتر از همه - تصمیم بانک مرکزی اروپا مبنی بر اینکه بدهی عمومی آن پایدار باقی بماند اما این امر برای جلوگیری از خطرات اخلاقی و محافظت از بانک مرکزی در برابر خطرات سلطه مالی ضروری بود.
با این حال، همبستگی اتحادیه اروپا در زمینه انرژی کمتر است. واکنشهای اولیه به طرح کاهش تقاضای گاز اروپا که در 20 ژوئیه توسط رئیس کمیسیون اروپا ارسولا فون در لاین ارائه شد، حداقل بسیار جالب بود.
با توجه به پیشنهاد اولیه (بر اساس همان ماده معاهده اتحادیه اروپا که سنگ بنای RRF پس از همهگیری را فراهم کرد)، همه کشورهای عضو باید در نظر داشته باشند که مصرف گاز خود را در زمستان تا 15 درصد کاهش دهند. علاوه بر این، این کاهش ها می تواند در صورت هشدار انرژی ناشی از خطر قابل توجه کمبود شدید گاز یا تقاضای فوق العاده بالا اجباری شود. به عبارت دیگر، اسپانیا که به گاز روسیه وابسته نیست، در صورتی که روسیه صادرات خود به آلمان را محدود کند، انتظار می رود مصرف داخلی خود را کاهش دهد.
این طرح به وضوح به عنوان مبنایی برای بحث روی میز گذاشته شد. موضوعات دیگر، مانند تعویق بحثبرانگیز تعطیلی برنامهریزیشده نیروگاههای هستهای یا زغالسنگ، خرید مشترک گاز طبیعی مایع، و گسترش زیرساختهای اتصال باید بخشی از مذاکرات باشد.
پس از چند روز مذاکره، کشورهای عضو اتحادیه اروپا در 26 ژوئیه با یک نسخه ضعیف از این طرح موافقت کردند اما از نظر کمی و کیفی پر از معافیت است. علاوه بر این، برای الزام هر گونه کاهش نیاز به رأی گیری در شورای اروپا دارد؛ گامی که 13 مستعمره آمریکا در سال 1776 اعلامیه استقلال را امضا کردند، بنجامین فرانکلین معروف گفت: "ما باید همه با هم آویزان شویم، یا مطمئناً همه ما جداگانه آویزان خواهیم شد." با پیامدهای جنگ اوکراین که انسجام اروپا را تهدید می کند، هشدار فرانکلین اهمیت جدید و شدیدی پیدا کرده است.
گزارشگر: سیدرحمان موسوی