آلفرد هیچکاک را میتوان یکی از تجربهگراترین کارگردانان تاریخ سینما دانست. او در فیلمهایش سعی در دستیابی به ترفندهای تصویری تازهای در پرداخت روایت یک اثر سینمایی داشت. به طور مثال او مبدع حرکت زوماین-دالیبک بود که نخستینبار در فیلم «سرگیجه» (1958) مورد استفاده قرار گرفت. یا فیلم «طناب» (1948) که در کلیت، فیلمی است که در یک پلان ـ سکانس طولانی اتفاق میافتد و تا قبل از آن مشابهی در سینما نداشت. به این لیست میتوان تجربههای بصری بیشتری را افزود، تجربههایی که اگر هیچکاک با استفاده از ابزارهای مکانیکی و سرِ صحنه به عملی کردن آنها مبادرت میورزید ـ نظیر آنچه در فیلمهایی مانند «بدنام» (1946) یا «جنون» (1972) انجام داد ـ امروزه به مدد فنآوریهای پیشرفته و رایانهای بهراحتی انجام میشوند.
هیچکاک در ابتدا به طراحی تیتراژ برای فیلمهای سینمایی در انگلستان مشغول بود. سپس به مقام دستیار کارگردان رسید و سرانجام توانست در سال 1925 نخستین فیلمش را با عنوان «باغ لذت» بسازد. از آنجایی که هیچکاک بسیار دلبستهی مکتب اکسپرسیونیسمِ آلمان بود، این علاقه را میتوان در اولین فیلمش «باغ لذت» یا «پلژرگاردن» (نام یک تالار نمایش که وقایع بخشهای مهمی از فیلم در آن رخ میدهد) بهوضوح احساس کرد. اما آنچه که بهانهی اصلی برای نوشتن این یادداشت است، نکتهایست که پیش از تماشای این فیلم، نگارنده از آن اطلاعی نداشته است: تقریبا در تمامی منابع سینمایی، از فیلم «دکتر جکیل و آقای هاید» به کارگردانی روبن مامولیان ساختهی 1931، به عنوان نخستین فیلم در تاریخ سینما یاد شده که از نمای نقطهنظر (P.O.V) استفاده کرده است. نمای نقطهنظر، نماییست که در آن دوربین فیلمبرداری، به جای نگاه بازیگر قرار میگیرد و آنچه که تماشاگر میبیند، در واقع بازتابی از نگاه بازیگر است.
فیلم «دکتر جکیل و آقای هاید» با یک سکانس چهار دقیقهای شروع میشود که تمامی وقایع به صورت نمای نقطهنظر در آن فیلمبرداری شدهاند. در طول فیلم نیز، دو بار دیگر شاهد صحنههایی به شیوه نمای نقطهنظر هستیم. بر این اساس، ظاهرا باید بپذیریم که روبن مامولیان، نخستین فیلمسازی بوده که کاملا جدی و هدفمند، از این تکنیک استفاده کرده است. اما اگر بخواهیم در میان آثار سینمایی بیشتر دقیق شویم، آنگاه باید به فیلم «باغ لذت» ساختهی 1925 به کارگردانی هیچکاک رجوع کنیم، یعنی حدود 6 سال قبلتر از فیلم مامولیان. در سکانس افتتاحیهی این فیلم که در تالار پلژرگاردن در جریان است، گروهی رقصنده بر روی سن در حال اجرای برنامه هستند. در میان تماشاچیان، مرد مسنی عینکی بر چشم دارد و در نمایی، برای دید بهتر داشتن به صحنه، عینکش را برمیدارد و با استفاده از دوربین دو چشمی، رقصندهها را از نظر میگذراند.
در لحظهای که بازیگر عینکش را برداشته و دوربین را مقابل چشم میآورد، هیچکاک به شیوه نمای نقطهنظر، دوربین فیلمبرداری را به جای دیدِ بازیگر قرار میدهد و ما صحنه را به صورت فلو (ناواضح) میبینیم. در این لحظه دست بازیگر وارد کادر شده و دوربین را بالا میآورد و تصویر فوکوس میشود. کل این نما شاید دو تا سه ثانیه طول بکشد اما از بابت اهمیتاش در شکلگیریِ تکنیک سینما بسیار اثرگذار است. اینکه تا پیش از «باغ لذت» نیز از نمای نقطهنظر استفاده شده یا نه، اطلاعی در دست نیست. بنابراین شاید بتوان برخلاف آمارهای کتب مرجع، نخستین فیلم هیچکاک را صاحب نخستین نمای نقطهنظر در تاریخ سینما دانست.