یکی از مشکلات بشر در عصر جدید احساس یکنواختی و بی انگیزگی در زندگیست. جالب آنکه هر اندازه بشر در شرایط کنونی به ظاهر متمدنتر میگردد این نوع دغدغهها نیز در او فزونی میگیرد و روان او را بیشتر میآزارد، گویی رهایی از چنین کابوسی اصل تفکیکناپذیر از زندگی انسان قلمداد گشته است و با دستوپا زدن مکرر او را بیشتر به عمق میکشاند. اما در سر دیگر ماجرا تعبیر سرزندهتری یافت میشود.
اینکه انسان تا خود نخواهد دلمردگی و شعف و بدبختی و خوشبختی به سراغ وی نخواهد رفت و تمامی این سیگنالها فقط ابتدای به ساکن در محدوده ذهن آدمهاست. یعنی بدبختی هرکس در دنیای درون اوست نه آن چیزی که دنیای بیرون او را احاطه نموده است. بهجهت فهم بیشتر مسئله در همین رابطه گفتوگویی را با دکتر شیرزادگان؛ یکی از نخبگان موفق کشور ترتیب دادهایم که در ادامه از نظرتان میگذرد.
آقای دکتر لطفا ضمن معرفی بیشتر خود بفرمایید که دلیل اصلی شما برای ورود به این حوزه چه بوده است؟
من اسماعیل شیرزادگان فوق تخصص جراحی پلاستیک و ترمیم زیبایی هستم و دلیل ورودم هم ورود انقلاب اسلامی و شروع مسایل جنگ بوده که با دیدن مجروحین جنگی تصمیم به ورود به این حرفه گرفتم تا بتوانم دراین حرفه به ایفای نقش بیشتری برای کمک به مجروحین بپردازم و این حداقل کاری بود که از دستم بر میآمد تا برای همنوعان خودم مفید باشم.
آیا خودتان را خوشبخت میدانید. در این صورت فکر میکنید به چند درصد آرزوهای خود رسیدهاید؟
بله، خودم را کاملا خوشبخت میدانم و اگر سختگیرانه نظر بدهم به 90 درصد آرزوهایم رسیدم.
فکر نمیکنید حال که به هرچه که خواستید رسیدید شاید زندگی قدری برایتان بهسبب خالی بودن آرزوها مشکلتر شود؟
خیر. چون آرزوهای آدم با رشد آدم رشد میکند تغییر شکل میدهد و شما هیچ وقت نمیتوانید به صد درصد ارزوهایتان دست یابید.
دوست دارید در آینده چگونه مورد قضاوت واقع شوید؟
معتقدم آدمها هیچ گاه نباید اینده خودشان را از دریچه وحشت و ترس ببینند . از این جهت مایلم آنچنان که بودم بد و خوب ما را با هم یاد کنند. اینکه هیچ وقت برای پول ارزش قایل نبودم و دلسوزی را در تمام موارد نسبت به همنوع فراموش نکردم.
از سختترین یا خوبترین روز زندگی چیزی بیاد میآورید؟
بله یادم هست که روزی بیماری آوردند که بخاطر پارگی طحال بعد یک عمل هشت ساعته از مرگ نجات پیدا کرد، از اینکه بعد آن کار سخت موفق به نجاتش شدم بسیار خوشحال شدم، اما مدتی بعد شنیدم فوت شد که به همین اندازه ناراحت شدم.
آقای دکتر بفرمایید که آیا موفقیت زندگی را حاصل تدبیر شخصی میدانید یا تقدیر الهی .
هرآنچه که در زندگی بهدست آوردهام را محصول تدبیر و تلاش شخص خودم میدانم.
بفرمایید که در نگاه شما ارزش اصلی زندگی به چه چیزی است؟
کمک به همنوع و تلاش برای مفید واقع گشتن برای خانواده.
در نظر شما شکست چه معنایی دارد؟
شکست بخشی از پیروزی است. در واقع موفقیتی که داشتهایم نمیتواند فارغ از شکستی باشد که بخواهیم آن را نادیده انگاریم.
مایلم بداهه یک بیت شعر از شما بشنویم.
بنیآدم اعضای یکدیگرند/ که در افرینش ز یک گوهرند
آقای دکتر همین الان اگر کسی از این در بیرون بیاید مایلید چه کسی باشد؟
همسرم.
اینکه میگویند ازدواج پایان عشق است، آیا با این نظر موافقید؟
خیر اتفاقا شروع آن است.
چه توصیهای به کسانی که مایل به ورود به این حوزه هستند، دارید؟
اینکه پزشکی را بهعنوان شغل نبینند، بلکه بهچشم لذت و عشق به این کار نگاه کنند.
اگر جامعه را بنایی در نظر بگیریم و ما آدمها نقش آجرهایش را ایفا کنیم شما دوست دارید در کجای این دیوار بمانید؟
در ستونهای آن تا بتوانم بار بیشتری را بهدوش بکشم.
زندگی خود را در سه کلمه عنوان کنید.
دقت، آنالیز کردن، رفع معایب
اگر روزی بهجای مسئول این کشور بودید چهکار میکردید؟
بیکاری را حذف میکردم و در غیر اینصورت بیمه بیکاری به بیکاران میدادم.
و حرف آخر؟
خدایا چنان کن سرانجام کار/ تو خشنود باشی و ما رستگار