و بنده را یاد بیت شعر : ( ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی – این ره که تو میروی به ترکستان است ) می اندازد.
آیین نامه ای که اصولا قدرت ورود در ماهیت آن اصلا وجود ندارد ،چون کانونها هرگز قادر به اصلاح این چنین آیین نامه ای نیستند.آیین نامه ای که با قدرت سلبی قوه قضائیه از پذیرش متقاضی پروانه کاراموزی آغاز گردد و تا انتهای ادامه فعالیت وکیل این قدرت پابرجا باشد ،به همین سادگی این پیشنویس فاتحه استقلال نیم بند کانونهای وکلا را خواهد خواند . وقتی کامل و شفاف مقصود نهایی نگارندگان در لابلای ماده ها ، خود را نمایان میکنند ، خواهیم دید که هدف غایی آیین نامه ، نتیجه ای جز اینکه ، تابوت استقلال را به دوش وکلای دادگستری مینهند در بر نخواهد داشت .
اینکه معاونت حقوقی قوه قضاییه طی فراخوانی از حقوقدانان و وکلا وکارشناسان امر درخواست کرده است تا در خصوص اصلاح این آیین نامه نظرات خود را ارائه کنند وقتی که اتحادیه سراسری کانون های وکلا و هیات مدیره های کانونها بصراحت اعلام میکنند اولا مرجع تصویب آیین نامه های مربوط به کانون وکلا ، قوه قضائیه نیست و ثانیا نگارش و درخواست آیین نامه میبایست بنا به درخواست کانونهای وکلا باشد نه قوه قضائیه . ثالثا وقتی قانون به این شفافی حدود قوه قضائیه و کانون وکلا را تبیین نموده است ،اخذ نظر از وکلا و حقوقدانان در مورد پیش نویس ، چه توجیهی میتواند داشته باشد .
از یکطرف پیش نویس آیین نامه را خیلی محرمانه اعلام میکنیم و بعد به یکباره کل متن پیشنویسی که نوشته های ریاست اتحادیه سراسری کانونهای وکلا ( اسکودا ) در آن نیست در گروه های وکالتی در فضای مجازی پخش میشود و معلوم است که از ناحیه کانونها این پیشنویس به هیچ جایی پخش نشده است و بعد از آن نیز استعلام از کارشناسان رشته حقوق را میطلبیم،واقعا برای بنده مبهم است !چه سوالی و چه اظهار نظری وقتی کانون های وکلا که خود طبق قانون مرجع درخواست هستند و درخواستی ندارند ، چه اظهار نظری بکنند ؟؟!!واقعا درک درستی نسبت به موضوع ندارم .