آسیانیوز - صرفاً نگاهی به سرفصلهای این گزارش ِ مختصر اما مفید و بسیار قابل توجه، توأم با اعداد و ارقام مندرج در آن ، به درستی گویای خطابی فراتر از عنوان برگزیدهی فوق است.
برایاین که صنعت ایران جان بگیرد و قادر شود روی دو پای خود بایستد هیچ راه دیگری جز گام نهادن در مسیری که میتوان آن را مشابه دورهی "انقلاب صنعتی"(۱۷۶۰-۱۸۴۰) نامید ندارد . انقلابیکه ابتدا در انگلستان شعلهور شد و سپس دامنه اش به اروپا و آمریکا کشیده شد و منجر به تحولاتی عظیم در تاریخ تکامل بشر گردید . انقلاب صنعتی درژاپن (۱۸۵۰-۱۹۱۰) ، روسیه اواخردههی۲۰ واوائل دههی۳۰ ، وچین بالاخص ازدهه ی ۶۰ سدهی پیش ،همه انقلاب هائی بودند که مسیر تکاملی آن جوامع را دگرگون کردند.
اما ... باکمال تأسف بهجرأت میتوان ادعا کرد که درسرزمین تاریخیما ، این تحول بنیادی رخ نداده است و کشورما ، کشوریصنعتی به حساب نمیآید !
در دوران جنگ ۸ ساله به علت تحریم های هولناک که منجربه کاهش چشمگیر منابع ارزي گردید ، بخش اعظم کارخانه ها شرط بقاء خود را معطوف به رفع مشکلات صنعتی حادث با توجه به امکانات بالفعل وبالقوه موجود زمانه شان کردند و به دست آوردهای قابل توجهی نائل گردیدند ، که خود میتوانست طلیعهی انقلاب صنعتی باشد ، اما با پایان یافتن جنگ ، دقیقاً در دوران معروف به دوران سازندگی ، رجعت به عقب به وقوع پیوست و مسیر قبل ازانقلاب در پیش پا قرار گرفته شد ، یعنی وابستگی بیشتر به سرمایهداریجهانی ، طی رهنمودهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول!
بنا به شهادت تاریخ "انقلابِ صنعتی"صرفاً بر اساس یک عزم ملی بابرنامه ای مدون درسطح کلان مملکتی قابل حصول است.
اما ... درپیوند بین یک بنگاه صنعتی عظیم و بانکی بامدارج بانکداری متعارف درسطح جهانی ، می تواند گشایش دریچه امیدی تلقیشود ، به معنی حمایت "سرمایه مالی" از "سرمایه ی صنعتی" !
دراثر بسیار ارزشمند دکتر تورج اتابکی به نام " تاریخفرودستان ، جستارهائی در تاریخ اجتماعی کارگری و ملیایران " به نکات قابل توجهی از شکل گیری نهالهای اولیهی صنعت درایران پرداخته شدهاست . اما متأسفانه بنا به دلایل متعدد هیچ گاه آن نهال ها به درختانی تنومند وثمربخش تبدیل نشدند . با تمام این غم بادهای مصیبت بار تاریخی ، تفاهم نامهینام برده میتواند به اینمعنیباشد که حرکت درمسیر درست از یاد نرفته است.
دریک جمع بندی با توجه به رشد وتکامل مناسبات سرمایه داری، سرریزسرمایه مالی در صنعت توأم با مدیریت صحیح درسطح کلان کشوری ، میتواند جامعه را به هدف صنعتی شدن نزدیک ترکند . در بدو پیدایش جامعه ی صنعتی ، با پیدایش ماشینیسم ، غالباً این سرمایه تجاری بود که به "انقلاب صنعتی" جان تازه ای داد ، حال سرمایه ی مالی میتواند ایفای نقش نماید .لذا وصلت " شرکت ملیصنایع مس ایران " و "بانک ملت" را میتوان به فال نیک گرفت ! ...مزید برآنکه خوشبختانه هردو به لحاظ شخصیت حقوقی ، سهامی عام محسوب می شوند ، هرچند پیدا کردن اسامی سهام داران ذینفع درمناسبات حاکم بسیار دشوار است.
خوشبختانه هردو نهاد مذکور کارآزموده واهل فن هستند که نه تنها انتخاب مسیرحرکت بهترین گواه این توانائیتلقیمیگردد که سرفصلهای تفاهم نامه نیز دلیلی موثق تربراین ادعاست.
نکته ی حائز اهمیت دیگر این که باتوجه به کثرت ذخایر معدنی مس کشورمان هرچند با رشد سرسام آور تکنولوژیهای روزجهانی بازارمصرف مس کاهش یافته است، اما مِن حیث المجوع سرمایه گذاری دراین زمینه به رفاه اجتماعی و نتیجتاً وفاق ملی کمک شایان توجهی خواهدکرد .
اما ... اما نقصی کهنه و دردناک هم چنان مغفول و درسایه قرارگرفته است !
میدانیم سالانه حدود ۷۰۰ تنکنستانترهیطلاو ونقره ی استحصالی، همچنان دارد به بازارجهانی عرضه میشود ... وبدیهی است که میدانیم درتحلیل نهائی خام فروشی ، یعنی حرکت در خلاف مسیر صنعتی شدن ، لذا جاداشت در این تفاهم نامه به این مهم با توجه به اهمیت آن درسرفصلیمجزا به تفصیل پرداخته می شد ، که جاپائی از بذل توجه به این موضوع در گزارش مذکور موجود نیست !