برخورد به مبحث " اقتصادسیاسی "و کارشناسان این جرگه ، گلوگاه انقلاب است .پیچیدگی این حوزهی علوم انسانی درحدی است که سایرعلوم به گرد آن هم نمی رسند.
انتصاب مهندس مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت و سپس انتصاب-انتخاب دکترابوالحسن بنیصدر به عنوان اولین رئیسجمهور، گویای آن است که در بدو امر نظر به بکار گماشتن متخصصین در پُستهای مرتبط به حوزهی اقتصاد سیاسی بوده است.
حتی امام راحل که همچون سایر دین مداران ادیان ابراهیمی معنویات را مقدم و فراتر از مادیات ارزیابی میکرد، نقش آن را نادیده نمیگرفت، بطوریکه دکتر عبدالکریم سروش درجائی نوشته در اولین دیداری که پس ازانقلاب سیاسی بهمن ۱۳۵۷ با امام راحل داشته ، ابتدا به ساکن امام راحل به جِدّ اظهارداشته که چپیها به لحاظ فلسفی حرفی برای زدن ندارند ، اما به لحاظ اقتصادی دارند، آن ها را استخراج و بازنمائی نمائید تا مورداستفاده قرار گیرند.
اما چنان چه دانی و رفت ، گام در راهی دیگر گذاشته شد و به تدریج نقش متخصصین علومانسانی و اهل نظر و فن به ویژه در حیطه ی پردامنه و خطیر اقتصادسیاسی کمرنگ و کمرنگ تر شد و در باز تولید اهالی آن هم کوتاهیها شد که حالا کار به جائی رسیده است که جناب سید صولت مرتضوی "وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی"، در اولین اجلاس جهادگران اقتصادی ایران جملهی به غایت شگفت انگیزی را بیان می فرمایند مبنی براین که :" بحمدالله والمِنِّه درحوزه اقتصاد، یکی از اولین اقتصادهای جهان هستیم و مخصوصاً دراین دولت ." مستند این "شکوفائی " نیز به عنوان اقامه دلیل :" آمارهای مرکز آمار ایران، بانک مرکزی و صندوق بین المللی پول و سایرمجامع صاحب نظر اقتصادی " ذکرشده است.
مردم که هیچ، اهلنظر پس از وصول این پیام، در بدو امر توجهشان به این نکته جلب می شود که نکند پیام توسط هوشمصنوعی یا جاعلانیبدخواه دستکاری شدهباشد وحتی پس از حصول اطمینان ازصحت گفته، مدتی صبر پیشه میکنند تا شاید تصحیح یا تحشیهای برآن اِعمال گردد و بعد از آن که صبوری شان هم بی نتیجه ماند به سوابق راوی مراجعه میکنند، که به لطف تکنولوژی زحمت بسیار نمیخواهد صرفاً Wikipedia ادای مقصود میکند .
اکنون پُر بیراهه نخواهد بود که با توجه به احترام به حوصلهی خوانند مشتی از خروارها موارد پیشینه ایشان مطرح گردند:
- ایشان (متولد ۶بهمن ۱۳۴۰) قبل از احراز این سمت (۱۴۰۱)معاون اجرائی سرپرست نهاد ریاست جمهوری، رئیس اموال واملاک بنیادمستضعفان ، رئیس ستادانتخابات کشور (۱۳۸۸) و معاون سیاسی وزارت کشور بوده اند .
- به رغم اینکه صلاحیت شان به علت ناهمخوانی مدرک تحصیلی شان (کارشناس الهیات) با مدارک لازم جهت اخذ مقام شهرداری اُبَر شهری چون مشهد ردّ میشود به این سمت گماشته میشوند .ضمناً درسال ۱۳۹۶به دلیل تخلفات مالی و ممانعت از حسابرسی با صدور حکم توسط دیوان عالی محاسبات از سمت خود عزل و از سوی دیوان عدالت اداری به ۵ سال انفصال از خدمت در دولت محکوم میشوند .
- ایشان در سمت های مدیر کلی اقدامات تأمینی زندانها، مدیر کلی امور اداری و مالی سازمانهای زندان ها نیز اشتغال داشته اند .
- ناگفته نماند در ۴ فروردین ۱۳۹۱ نیز اتحادیه اروپا وی را به دلیل نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی داشته نه تنها ممنوع الورود به اروپا بلکه دارائی های وی را نیز در اروپا قابلتوقیف ارزیابی کرده است .
چنان چه ملاحظه می شود ایشان که فعالیت انقلابی خود را از بسیج شهرستان باباحیدر استان چهارمحال وبختیاری شروع کرده، همه گونه مراتب را پشت سر گذاشته و شایستگی های خود را به اثبات رسانده ولی اظهار نظر در حیطهی کلان اقتصادسیاسی آن هم در کسوت یک وزیر ، تخصصی میخواهد که علیالظاهر بهنظر نمیرسد ایشان دارای آن باشند .
با این توصیف ها جای پاسخی به این پرسش گله گزارانه باقی است که چگونه است که پس از گذشت بیش از ۴ دهه از عمر انقلاب همچنان کم بود کادرهای کلیدی و تخصصی تا این حد چشمگیر است؟