آسیانیوز - برخی کارها و امور زیر بنایی که در قرن هجدهم میلادی، همزمان با ورود جهان به عصر نوین فنآوری، باید در ایران انجام میشد، صورت نگرفته است. از دیگر سو، وجود امکانات فراوان خدادادی برای ایران و ایرانیان، سبب شد که ضعف مدیریتها و کمکاریها و ندانمکاریها در زمان کوتاه، اثر خود را بر روی زندگی مردم نشان ندهد.
با اینهمه توانمندیهای ذاتی و خدادادی ایران، سبب پوشش کمکاریها و ندانمکاریها تا حد زیادی شد. روحیه مقاوم ملت کهنسال ایران همراه با صبوری و بردباری آمیخته با نجابت آنان نیز که دارای خو و عادت وفق دادن خود با هر شرایطی، نیز سبب عادی شدن برخی کاستیها شد و اینگونه بود که امروزه برخی مشکلات جامعه، ریشه در نوع عملکرد ما در دویست سال پیش دارد. البته بدیهی است بعدها هر چه جلوتر آمدیم، این مشکلات بیشتر خود را نشان داد. به ویژه در پنجاه سال اخیر که موضوعات ریشهای اقتصاد ما را بهتر میتوان در آن رصد نمود، نمایانتر است.
در این سلسله نوشتارها، به بررسی مشکلات اقتصادی کشور ایران، با بیان علمی و زبان ساده میپردازیم. شاید بهتر باشد اینجا ابتدا اشارهای به مشکلات موجود داشته باشیم که اصولا فهرستوار چه مسائلی را به عنوان مشکلات اقتصادی کشور میتوان احصا نمود. بی گمان لیست کردن آنها طولانی خواهد بود و از طرفی ذکر همه مشکلات نیاز نیست. چون اقتصاد به گونهای است که مشکلات عمده و اصلی سبب و مولد دیگر مشکلات اقتصادی میگردد.
بنابراین برای اینکه حوصله خواننده گرامی هم سر نرود، به اهم عناوین مشکلات موجود اقتصادی، اشاره میکنیم:
تورم: بیگمان این مسئلهای است که هر شهروند ایرانی با آن برخورد داشته و لذا مردم هم اگر بخواهند از معضلات اقتصادی حاکم بر جامعه سخن بگویند، تورم یکی از اصلیترین آنها خواهد بود. تورم در یک تعریف ساده و کوتاه همان است که عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمتها گفته میشود. تورم، روند افزاینده و نامنظم افزایش قیمتها، در اقتصاد است.
تورم چنان تأثیر منفی و مستقیم بر زندگی مردم دارد که از آن به عنوان مالیات غیرمستقیم نام برده میشود. عیب بزرگ این نوع مالیات! در آن است که بیشترین هزینه آن بر دوش مستضعفین و نیازمندان قرار میگیرد. حتی برخیها در تعریفی افراطگرایانه، تورم را اخذ مالیات غیرمستقیم از تهیدستان به سود مرفهین و ثروتمندان دانستهاند!
انواع تورم وجود دارد و بحث گستردهای دارد که در اینجا به آن وارد نمیشویم. اما چیزی که باید در اینجا افزود، این است که گاهی تورم با رکود همراه میشود. رکود خود یکی از مشکلات اصلی اقتصاد میتواند باشد و چنانکه در حال حاضر، جامعه ما نیز تا حدی با آن هم مواجه است. اما پیوند بین تورم و رکود، درد بزرگتری است. گاهی این دو بلا به هم میرسند و دست در دست هم، زندگی را بر مردم سخت میکنند و از اتحاد این دو بلا، بیماری جدیدی در اقتصاد به نام «تورم، توأم با رکود» ایجاد میشود.
رکود: رکود یعنی آنکه در بازار مشتری نباشد و کالا به فروش نرود. چنین وضعیتی آثار ناگوار متعددی دارد. از جمله اینکه سبب میشود، تولید کالا کاهش یافته یا به کلی متوقف شود. توقف تولید یعنی تعطیلی کارگاهها و کارخانهها و مراکز کاری. تعطیلی کارگاه ها، یعنی بیکار شدن کارکنان واحدهای تولیدی و بیکاری، مساوی است با بیدرآمدی یا کمدرآمدی. و این سیر قهقرایی ادامه دارد.
حالا شما تصور فرمایید که چنین وضعیتی ناشی از رکود است و در عین حال تورم هم وجود دارد. البته باید توجه داشت که هر کسادی را رکود نمیگویند و بین کسادی بازار با رکود تفاوت فاحش و مهم وجود دارد. گرچه کسادی میتواند و ممکن است، مقدمه پیدایش رکود باشد، اما کسادی رکود نیست. چون اکنون فقط درصدد برشمردن مشکلات اقتصادی هستیم، فعلا بیش از این، وارد مباحث ماهوی مربوط به رکود نمیشویم و در این مرحله از گفتار، به همین میزان آشنایی با رکود، اکتفا میکنیم تا بعدها در ادامه نوشتار، دوباره به سراغ رکود برویم.
فقدان زیر ساختهای لازم و کافی تولیدی و خدماتی، از دیگر مشکلات مهم در این بحث است. بدیهی است، تولید نیاز به اسباب و وسایل لازم آن دارد. در این روزگار که فنآوریهای پیشرفته و نوین در تولید به کار گرفته میشوند، اگر جامعهای حتی در حملونقل و رساندن مواد اولیه به کارگاهها و نیز در موارد این چنینی دچار مشکل باشد، تاثیر سو مستقیم بر تولید و اقتصاد میگذارد و آثار منفی آن یکی از علل گرفتاریهای اقتصادی میشود. در ادامه نوشتار، این قسمت را بیشتر و به قدر کافی توضیح خواهم داد.
تأثیر نرخ ارز و نوسانهای آن بر اقتصاد ما، از دیگر مشکلات اقتصادی است؛ حتی بیم از عدم ثبات آن و یا جو روانی ناشی از اینکه قیمت ارز متغیر خواهد بود و ثابت نخواهد ماند، تبعات ویرانگری دارد. بحث ارز و ساختار آن و سازمان و ساماندهی آن را به جهت اهمیتی که دارد، بهطور مشروح مورد بررسی قرار خواهیم داد. اما نقداً چیزی که باید گفت، اینکه ارز و مسائل جانبی آن، بهویژه نوسان قیمت آن و شیوه توزیع و تدبیر و اداره آن، از جمله معضلات اقتصادی ما میباشد. بهویژه که میدانیم به دلیل پیوستگی کالاها با یکدیگر و ارتباط مشاغل با هم، سبب نقشآفرینی ارز در کالاهای به ظاهر غیرمرتبط با ارز هم میگردد.
در پایان این گفتار، ضعف مدیریت، تراکم قوانین و در عین حال، نبود قوانین مناسب، زیادهخواهی و گاهی آز و انحصارطلبی، دخالت دولت در بازار بهطور غیرکارشناسی، از دیگر مشکلات اقتصادی است که به آنها بهطور مستقل خواهیم پرداخت. در نوشتار حاضر، فقط رئوس مشکلات اصلی اقتصادی کشور ذکر شد که اگر اینها حل شود، مشکل اقتصادی ما تا حد بسیار زیاد، حل خواهد شد. در مطالب بعدی، یکایک مشکلات ذکرشده را مورد بررسی و تحلیل قرار خواهیم داد.