این واقعیتی انکار ناپذیر است که تورم و گرانی در ایران بخشی ناشی از تحریم های جدید دولت آمریکا بوده و این فشارها تاثیرات منفی خود را بر اقتصاد ایران به تدریج آشکار می سازند اما بخش عمده آن ناشی از مسایل و مشکلاتی است که در داخل کشور وجود دارند ولی اراده و برنامه ای برای غلبه بر آن و حل و فصل مشکلات وجود ندارد.
به اعتراف همگان مدیریت اقتصادی کشورناکارآمد و فشل است و دولت هم با وجود تمامی درخواست ها و اعتراض ها و اعتراف ها تن به اصلاحات زیر بنایی نداده و تصور می کند با شعار درمانی و دروغ پراکنی درباره اوضاع سیاسی و اقتصادی و یا جابجایی چهره ها می تواند آرامش را به بازار بازگردانده و اندکی از زجر و مشکلات مردم بکاهد.
یکی از مشکلاتی که سال ها گریبان سیاست و اقتصاد کشور را گرفته اتکا به شعار درمانی وپرهیز از شفاف سازی است که نشانه بی اعتما دی به ملت و یا سرپوش گذاشتن بر رو ی واقعیت ها می باشد در حالی که اگر مردم در جریان مسایل قرار گرفته و از آنها در مقابله با بحران ها کمک گرفته شود بهتر می توان با مشکلات دست و پنجه نرم کرده و از تخریب بیش از پیش سیاست و اقتصاد کشور جلوگیری کرد.
گفتار درمانی مساله جدیدی نیست که به تازگی و یا در دوران ریاست جمهوری روحانی بر سیاست و اقتصادایران سایه انداخته و اختصاص به این دولت ومقطع زمانی نیز ندارد بلکه روشی است که سال هاست دولتمردان برای پیشبرد اهداف خود در پیش گرفته و به آن عمل می کنند. در صورتی که اگر مصلحت های بی دلیل کنار گذارده شده و وا قعیت ها به صورتی شفاف با مردم در میان نهاده شود شرایط تغیر یافته وزمینه مساعدی برای مشارکت صادقانه مردم و همیاری و همکاری آنها فراهم خواهد شد در این صورت است که می توان هم از بار مشکلات و زجر مردم کاست هم این که اقتصاد و سیاست را مردمی و در راستای منافع ملت قرار داده و به پیش برد.