آسیانیوز - در ابتدای امر انتظار این است که علت و یا علل این نشست که همان شأن نزول آن باشد برای خواننده روشن میشد که نشده است .
دوم و مهمتر از آن از مدیران اجرائی و میانی انتظار این است که حتی المقدور از سخنرانی و کلیگوئی پرهیزکنند وبه طور مشخص، اصطلاحاً سریعاً بیایند سرِ اصل مطلب!
به عبارت دقیقتر و روشنتر موردی و با ذکرآمار وارقام و ذکر چند و چون به موضوعاتی بپردازند که به اقدامی اجرائی و عملی نزدیک یا نائل گردد.
تکرار عباراتی ازاین دست که در قانون اساس جمهوری اسلامی تقسیم بندیهای اقتصادی و جایگاه تعاونیها چگونه تعریف شده است ، برای سفیر کشور همسایهای که در ایران مستقر است و قطعاً قانون اساسی ما را خوانده است، جز وقت تلف کردن نیست، همچنین ابراز جملات کلیشهای از قبیل آمادگی همکاری داریم و ظرفیتهای دو کشور بالاست و برای نقل و انتقال پول راه های متعددی داریم و صنعت گردشگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اتاق های تعاون سایر استانها هم نباید نادیده گرفته شوند و بازارچه های مرزی ایجاد باید گردند که اشتغال زا هم هستند و ... از این دست عبارات انشائی چه بسا چندان مناسب آن فضا نباشد . قطعاً از مدیران اجرائی در حد شرح وظایف شان انتظار میرود هرچه زودتر و بهتر "کار پیش برود"!
در قبال این گونه بیانات سفیر ترکیه هم درحد ابراز خرسندی، تقدیر از جایگاه تعاونیها ،به معنی انسانیترین بخش اقتصادکشور، پائین بودن حجم مبادلات دو کشور و قابل قبول نبودن این میزان از فعالیت، دادسخن دادند!
این گونه نشست های تبلیغاتی ، که حتی خارج از عرف دیپلماتیک سفیر یک کشور را زیر بیرق خود مینشانیم و نمادملی شان را در ابعادی که به زحمت قابل تشخیص است روی گل میز میانی مینشانیم نشانگر آن است که متأسفانه هنوز راه و رسم حتی ظاهری پیشبرد کار را نمی دانیم ! ... البته ندانستن عیب نیست ..ولَیس لالجاهلحَرَج !
برای فراگیری راه و رسم تعاملات و معاملات و مبادلات در امر تجارت بین الملل دورهها باید دید ، سفرها باید کرد ، دود چراغ ها باید خورد ، شکست ها و پیروزی های پرشماری را باید تجربه کرد و پشت سرگذاشت ، تا بتوان در این بازارمکارهی پرآشوب کوچکترین قدمی به پیش نهاد و منفعتی را نصیب کرد !
انتظار این است که " رئیس اتاق تعاون " پیشاپیش از سفیر ترکیه میخواست درجلسهای با شرکت مسؤولین و صاحب نظران و اهل فن در امور تعاونی کشورشان در میزگردی که به همین مناسبت و متقابلاً مشابه فراهم کرده اند دور هم جمع میشدند و از وسعت ، نحوه ی فعالیت ، تجارب و وضعیت ترازهای مالی تعاونی های کشور همسایه اطلاعات مبسوطی کسب می کردند که قطعاً آموزنده و عبرت آموز میبودند و سپس ...نه با ادای جملات کلیشه ای و انشائی بلکه عدد و رقم و موار دمشخص شرح ماجرا روا میداشتند ودرتعقیب نتایج ملموس جلسه را پیش می بردند ، ودربارهی گیروگورهای پرشمار این ماجرای خطیر ، رهزنی ، رهجوئی و ره گشائی میکردند !
به طور کاملاً مشخص ظرفیت تعاونی های کشورمان را ( اگر واقعاً ظرفیتی دارند !) بر میشمردند و از طرف مقابل هم میخواستند چنین کنند ، خطوط کلی نحوهی تبادلات ارزی و گمرکی و حمل نقل و زمانبندی های حدودی را مشخص مینمودند ، و پر شمار ظرافت های تخصصی آنها را بررسی میکردند .
مقام و مرتبت " اتاق تعاون ایران" به میزان خدمت رسانی به مردم تعیین میشود و این خدمت در عمل باید دیده و محسوس شود و نه در فن بلاغت و فصاحت در کلام که الحمدالله کم نداریم.
مدیران اجرائی باید بیاموزند که کاراجرائی کنند که کل دستگاه عریض و طویلی به نام دولت که همان تجلی " قوهیمجریه" است علی الاصول باید عهدهدار آن باشد .
از مدیران میانی از آن جا که دستی نزدیک تر بر آتش دارند انتظار میرود به این اصل پای بندتر باشند . کمر مردم زیر بار فشارهای الیماشاءالله رو به تزاید اقتصادی خمشده است ، باید جلو این خمیدگیها را گرفت تا خستگی از تحمل این بارجانفرسا موجب شکست آن نشود که اگر بشکند نقض غرض متحقق شدهاست !
اساساً اگر کاردولت و دولتمردان در ه رمرتبتی سخنرانی بود ، چرا ازنام گذاری " قوهیمجریه " استفاده کنیم ؟ ...اسمش را خیلی ساده میگذاشتیم " قوهیکلامیه"!... یا "پرتابیه " یا هراسم مناسبی که مدیریت فرهنگستان خلق بفرمایند ، و میگفتیم مثلاً وظایفش پرتاب توپ است به زمین دوقوهی دیگر از برای رستگاری !
درحیرتیم رئیسی سفیری را دعوت میکند ، نشستی درپناه پرچم ها و دادسخنی آن چنانی و حاصلچه ؟ ... شام و ناهار چه شد؟
کسی اعتراضی ، بازخواستی، درخواست شرح ماوقعی، تقاضای گزارش مکتوبی ، نمی کند ؟
برای بازارهای مرزی که گویا اشتغال زا هم هستند ، چرا تا حالا کاری نشده ، ...حالا که می خواهد بشود ، خطوط کلی اش چیست ، محل اش ، وسعت اش ، زمان افتتاح اش ، قوانین ومقرراتش چیستند وکدامند؟ کم و بیش همین پرسش ها برای ایفای نقش تعاونی ها درگسترش صنعت گردشگری هم قابل طرح است .
... و در خاتمه : آیا رشد سرطانی اقتصاد دولتی با محوریت خامفروشی، به سرکردگی مجوز فعالیت کسب کردگان دوران ریاست جمهوری سردار سازندگی ، مجال نفس کشیدن به سایر بخش ها هم داده است ؟ ... بالاخص برای بخش تعاونی اساساً فرصت نفس کشیدن باقی مانده است و اشارت سفیر ترکیه که تعاونی ها انسانی ترین بخش اقتصادهستند کنایه ای جانانه را در بر ندارد که چه چیز ارزشمندی درحال قربانی شدن است اگرتا به حال نشده باشد؟
... و نهایتاً این پرسش ، تعاونی هائی که درزندگی روزانه مردم هیچ نقشی ندارند آیا بعید نمینماید که بتوانند نقشی فرامرزی داشته باشند ؟ ... گویا روی کرد به حفظ انواع امنیت ها با نگاه به خارج از مرزها ، دارد ابعادی فرا گستر به خود میگیرد.