به گزارش آسیا نیوز، متن پیام امین برای این مترجم نامدار به شرح زیر است:
دوست و همکار دیرین من، فرید جواهرکلام، مترجم و نویسنده پرکار معاصر هم پرواز کرد. ۹۸ سال داشت، در جوانی قبل از ملی شدن صنعت نفت، در جنوب در شرکت نفت ایران و انگلیس برای انگلیسیها کار کرده بود. بعد به دانشگاه رفت و در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرد. به دلیل ارتباطات خوب پدرش با بورس دولتی برای تحصیلات تکمیلی به فرانسه اعزام شد و آنجا در رشته روانشناسی و خواب و رؤیا، به تحصیل پرداخت، اما در دوران مصدق بورس او قطع شد و او مجبور به مراجعت به ایران شد و مدتی بیکار بود و برای امرار معاش به کارهای سادهای مانند دستفروشی دست زد. سرانجام، پس از مدتی مترجمی در سفارتخانههای آمریکا و انگلیس، بهعنوان دبیر زبان انگلیسی به استخدام آموزش و پرورش در آمد و همزمان کتاب و مقالههای بسیاری را از انگلیسی ترجمه و منتشر کرد، او مترجم آثار فروید هم بود.
فرید جواهرکلام پسر علی جواهرکلام، سردبیر انگلوفیل روزنامه اطلاعات بود و خاطرات پدرش را نوشت و چاپ کرد. او از نتایج و نبایر شیخ محمدحسن نجفی صاحب کتاب مهم و مفصل فقه امامیه موسوم به جواهرالکلام در شرح شرایعالاسلام محقق حلی و نیز از منسوبان شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به شیخالعراقین و سیدمهدی بحرالعلوم بود. خویشاوند دیگر او عبدالعزیز جواهرالکلام مترجم مثنوی مولانا از فارسی به عربی و مولف دایرهالمعارف الاسلامیه بود که پس از ترور منصور در اوایل دولت هویدا، دولت در شمار معاودین عراق برایش در تهرانپارس خانهای خریده بود و به اعتبار همسایگی و سنخیت علمی، نزد پدر من سیدعلینقی امین زیاد میآمد و اغلب در مباحث علمی و تاریخی با پدرم که مدرس مدرسه سپهسالار قدیم و امام جماعت مسجد تهرانپارس بود، به عربی سخن میگفت و اگر هم فارسی حرف میزد، باز فارسی را هم به لهجه غلیظ عربی صحبت میکرد و لغات را هم به عرف مفاهیم زبان عربی در جملات فارسی به کار میبرد. یک روز با پدرم در موضوع جلالالدین دوانی و شایعه مستبصر شدن او به اختلاف نظر رسیدند و او برای تاکید بر صحت قول خودش به فارسی میگفت: آقا من این مسئله را تفتیش کردهام و البته منظورش این بود که در این موضوع پژوهش و تحقیق کردهام.
فرید جواهرکلام از همکاران قلمی و معاشران فرهنگی ما بود. وی افزون بر مقالاتی که در مجله حافظ و دیگر مجلههایی که به مدیریت و سردبیری من منتشر میشد، مینوشت، داستاننویسی هم میکرد و من داستانهای کوتاه او را نیز چاپ میکردم.
جواهرکلام محضری گرم و اطلاعاتی وسیع و خاطراتی جالب داشت. مکرر به اتفاق همسر دومش به خانه پدری من در خیابان بهار تهرانپارس آمده بود و در یکی از عکسها در یکی از مهمانیهای من کنار دیگر مهمان عالیقدر ما زندهنام مسعود هدایت بزرگ خاندان مخبرالسلطنه و مخبرالدوله هدایت و معاون وزارت دادگستری قرار گرفته بود. در عکسهای دیگری که با من دارد، یک جا همراه دکتر محمدرضا جلالی نایینی رئیس کانون وکلای دادگستری و سناتور انتخابی نشسته است و در عکسی دیگر کنار غلامحسن فخیمی متخلص به مرآت ابهری. دیدار اخیر سوژه مقالهای در نمانامه به قلم برومند شکری شده است.
وای که چه خاطراتی از فرید جواهرکلام و دیگر بزرگان دارم. دریغ و افسوس که به قول بیهقی زودا که ما نیز بر اثر ایشان یعنی به دنبال ایشان از این جهان گذران درگذریم و از ما جز خاطرهای و یادی نماند. روحش شاد