آسیانیوز - بیدار میشم از خواب. چشم میمالم و... یادم میاد از این خواب بد. خواهم گفت: چه خواب بدی بود. چقدر خوابش طبیعی بود، همه هم توی خوابم بودند. آنقدر خوابش طبیعی بود که گویی واقعی بود. انگار واقعا که خدای نکرده!! آقای جمشیدی مرده بود.
آقا خدا نکنه شما چیزیتون بشه. حالا که بیدارم زنگی بهتون بزنم حالتون را بپرسم. دلم شور افتاد از این خواب بد... زنگ میخوره گوشیتون؟ نه، چرا زنگ نمیخوره ؟! بذار بهتون پیامک بدم: «سلام استاد جمشیدی، زنگ زدم حالتون را بپرسم. موفق نشدم. شاید مشغول ضبط برنامهای هستید. لطفا سر فرصت با بنده تماس بگیرید. منتظرم! ارادتمند: محمد رسولی❤️»
پینوشت:
دقیقا چند روز قبل از درگذشت استاد جمشیدی، ناگهان یاد ایشان افتادم و بهشون زنگ زدم. گوشیاش هیچ زنگی نمیخورد. احتمالا به خاطر حال بدشون، خانواده گوشی را از دسترس خارج کرده بودند و من بیخبر از بدحالی ایشان، شبیه همین پیامک را براشون فرستادم. که لابد اکنون در گوشیاش هست. پیامکی که هیچگاه خوانده نشد.