مردم در تاکسی، اتوبوس، مترو، بازار و خیلی جاهای دیگر نسبت به وضع جامعه اعتراض میکند و گلایه میکنند، بهتر است دیگر مسؤولان محترم وارد این چرخه نشوند.
واقعا برخی از انتقادهایی که از سوی مدیران کشور مطرح میشود خنده دار است. یک نماینده مجلس با قدرت قانون گذاری و نظارت دارد، از شرایط گلایه دارد، گلایههایی از جنس مردمی که آن اختیارها را ندارند.
واقعا بهتر نیست کسانی که دستی در آتش قدرت دارند به جای حرف و توییت، راهحل برای مشکلات ارائه دهند و انتقاد را به ما مردم بسپارند. آنها به جای انتقاد کردن، انتقادها را بشوند. انتقادهای مردم واقعیتر و ملموس تر است تا انتقاد کسانی که درک چندانی از سختیهای این روزهای جامعه ندارند.
به طور مثال وزیر ارتباطات با توجه به حضور گسترده مسؤولان کشور در توییتر با کنایه از فیلتر بودن این شبکه اجتماعی گلایه کرده است. خوب چه کسی باید برای رفع فیلتر توییتر تلاش کند؟ چه کسی باید رایزنی کند؟ چه کسی باید نشان دهد استفاده از توییتر به نفع کشور است؟ قطعا این وظیفه مردم نیست، پس بهتر است به جای توییتهای کنایه آمیز، پاشنههای کفش را ور بکشید و با هرکسی که مسؤول این کار است رایزنی و گفتوگو کنید تا مشکل حل شود.
مراسم 16 آذر دانشگاهها را نگاه کنید. مسؤولانی که به دانشگاه میروند تنها و تنها به شرایط کشور انتقاد میکنند و این در حالی است که شاید مشکل خود آنها و تصمیماتشان باشد.
تا به حال به یاد نمیآورم در این کشور یا در هر کجای جهان، کاری با حرف زدن حل شده باشد.
حضرات مسؤول لطفا تابلوی «نق» را پایین بگذارید و تابلوی کار را به دست بگیرید. در این سرزمین به اندازه کافی صدا برای اعتراض وجود دارد، دست، برای کار کم است.
باور کنید اگر این مسؤولان نق زن برای 10 درصد از انتقادهای خود، راهحل ارائه میکردند امروز کشور با این خیل مشکلات روبرو نبود.
متاسفانه برخی تصور میکنند اگر از شرایط کشور انتقاد کنند، نزد مردم عزیز میشود. در حالی که اصلا اینگونه نیست. مهمترین سوال مردم بعد از شنیدن نقدها توسط مسؤولان میگویند، تو باید این مشکلات را حل کنی یا من؟
کاش میشد، برای مدیران کشور جا انداخت که ما مسؤول نق زن نمیخواهیم.