آسیانیوز - امروز هم، نوروز از غرب چین تا آناتولی، از شبه قاره هند و افغانستان در شرق تا میان رودان در غرب. و از تاجیکستان و آسیای مرکزی در شمال شرق تا قفقاز و آسیای صغیر در شمال غربی جشن گرفته می شود.
آیین های نوروزی و مناسک مادی و معنوی مرتبط با آن از چهارشنبه سوری تا سیزده به در، از خانه تکانی، یمنپ پزان و سفره هفت سین تا دید و بازدید عید، هر کدام جلوه ای از فرهنگ و تمدن دیر پای این کهن بوم و بر را در بر دارد و نشان دهنده روحیه شادی گرا و حافظ سلامت و عشق به انسان و پاسداری از محیط زیست است.
در همین آغاز سخن از جهت أهمیت ابعاد جهانی آیین نوروز، خاطر نشان باید کرد که نوروز، یک جشن انسانی بی مرز فراگیر است که فارغ از کیش و دین و تبار و نژاد و زبان و گویش، قابلیت جهانی شدن را دارد. در مقام مقایسه باید گفت که بزرگ ترین جشن فراگیر غربی ها در آستانه سال نو میلادی در فصل زمستان، مرتبط با میلاد عیسی مسیح است، یعنی که کریسمس ( به معنی جشن مسیح! ساخته بر پایه جشن یلدا / میلاد مهر)، برای غیر مسیحیان مفهومی ندارد و برایشان بیگانه است.
همچنین، سال نو چینی هم مانند گاه شماری اسلامی، بر اساس گاه شماری قمری است و روز آن از نظر شرایط آب و هوا و فصل سال ثابت نیست، ماه محرم و عاشورا یا ماه رمضان و شب های احیا، گاهی در زمستان است و گاهی در تابستان. اما نوروز در فرهنگ ایرانیان همیشه در اولین روز بهار ( اعتدال ربیعی، برابری روز و شب در آغاز بهار) در نیم کره شمالی سیاره زمین، همزمان با نوزایی طبیعت جشن گرفته می شود، جشنی که عیناً ولی مستقلاً در فرهنگ مصر نیز در همین آغاز بهار سابقه کهن دارد.
گفتیم که نوروز، به خلاف کریسمس، یک جشن مذهبی نیست و بسا کهن تر از تاریخچه کریسمس و میلاد عیسی مسیح در ۲۰۲۴ سال پیش است، چندان که ریشه هزاران ساله در افسانهها و اسطورههای هند و ایرانی دارد، روزگاری که هندی ها هنوز از ایرانی ها جدا نشده بودند و جمشید ایرانی و یمه هندی ایزد واحدی بود که به قول ابو ریحان بیرونی در آثار الباقیه و به روایت فردوسی در شاهنامه، نوروز را بنیاد نهاد.
این که نوروز، جشن مذهبی نیست، از اینجا ثابت می شود که در «اوستا» از «نوروز» نام و نشانی به میان نیامده است و نام اصلی نوروز در زبان پهلوی «نوگ روج» یا «نوگ روز» بوده است که به همین دلیل ابو نواس شاعر بزرگ عرب در فارسیات خود در کنار هم از دو جشن ایرانی مهرجان (مهرگان) و نوکروز (نوروز) یاد کرده است. اعراب قبل از اسلام درعراق امروز که در عصر ساسانیان دل ایرانشهر بود و پایتخت ساسانیان (مدائن) در آنجا قرار داشت، گاهی این جشن را نیروز نه نو روز می خواندند: بک یا اکرم الکرام اهنی/ کل عید و کل نیروز
اولین و قدیمیترین منبع زرتشتی که در آن به جشن «نوگ روز / نوروز» اشارهای شده است، بندهشن است، متعلق به قرون اول اسلامی، یعنی دقیقا سده سوم هجری! و همین مستند، ثابت می کند نوروز جشنی مردمی و غیر مذهبی بوده است که پیش از اسلام مخصوصا در دوران ساسانیان باشکوه فراوان برگزار می شده است و شش روز به درازا میکشیده است که به آن گاهنبار می گفته اند و طی آن ایام، آیین ها و مراسم متعددی به جای میآورده اند.
پس از حمله اعراب، مخالفت با فرهنگ ایرانی در دستور کار حاکمان بود، هر چند در منابع حدیث شیعه نوشته اند که امام علی نوروز را تایید و استحسان کرده است. در عهد آموزان عمر بن عبد العزیز جشن نوروز را قدغن کرد. غریب آن که جمعی از ایرانیان مسلمان، کاسه از آش داغ تر شدند و به توهم آن که جشن نوروز یک جشن زرتشتی است و باز به این اتهام که زرتشتیان آتش پرست اند، با برگزاری جشن نوروز به مخالفت پرداختند که در رآس ان بزرگان حجت الاسلام ابوحامد غزالی است که در کیمیای سعادت به تحریم نوروز پرداخته است. با این همه به رغم این موضع گیری های خصمانه، اکثریت قریب به اتفاق مردم در حوزه گسترده ایران بزرگ فرهنگی در بعد از اسلام نیز نوروز را همچنان جشن گرفتند و به این سنت دیرینه نیاکانی خود ادامه دادند، و برای آن که ثابت کنند پاسداری از این سنت و آیین دیرین با اصول و ضوابط اعتقادات اسلامی تعارضی ندارد، قرآن را بر سر سفره هفت سین نهادند، تا جوابگوی مخالفت رسمی اعراب و مستعربان به برگزاری مراسم نوروز باشد، چنانکه در عصر خلفای عباسی که رسوم ایرانی مخصوصا در دوران وزارت برمکیان در بغداد با شکوه برگزار می شد، بعضی ازخلیفگان عباسی مانند متوکل، برپایی آیینهای علنی نوروزی را در کوچه و بازار ممنوع اعلام کردند.
مسلمانان حوزه نوروز در مقام نشان دادن عکس العمل به این سختگیریهای متعصبانه، به راهکارهای مختلفی متوسل شدند. از آن میان، گروهی از ایرانیان مسلمان علاقه مند به برگزارکردن جشن نوروز، احادیثی درست و شایع کردند که این سنت را حفظ کنند و جای ان را در میان مسلمانان لا اقل با تعبیرهای مقبول ادیان ابراهیمی و مخصوصاً اسلامی و در قالب معتقدات مقبول نظام سیاسی و مذهبی حاکم، محفوظ نگه دارند، از جمله در این احادیث برساخته، مدعی شدند که همه حوادث خوب جهان بنا به روایت های اسلامی در نوروز اتفاق افتاده است، یعنی:
اولا، خداوند عالم، اولین مخلوقات انسانی خود یعنی آدم و حوا را در نوروز افریده است. پس نوروز روز آفرینش پدر و مادر نوع بنی آدم از عرب و عجم و مسلمان و غیر مسلمان است.
دوم، این که آدم پس از هبوط به زمین و توبه و انابه از خدا خواست که دوباره همسرش حوا را به او برساند و خداوند دعای او را اجابت فرمود و حوارا ، در روز «نوروز» به او رسانید.
سوم، این که در طوفان نوح کشتی او در روز نوروز به ساحل نجات در کوه جودی رسید.
چهارم این که یوسف را که برادران حسودش دور از چشم پدر در بیابان به چاه انداختند، در نوروز از «چاه کنعان» نجات یافت .
پنجم، این که نجات بنی اسراییل به رهبری موسی از مصر و غرق شدن سپاه فرعون در رود نیل در روز نوروز بود.
ششم، آن که روز نجات یونس از شکم کوسه، نوروز بود.
شیعیان مخصوصا در عصر صفوی، بر این داستان ها افزودند و «نوروز» را روز تولد حضرت علی، روز ازدواج آن حضرت با حضرت فاطمه، روز انتصاب آن حضرت به خلافت و ...دانسته اند. مجلسی در جلد چهاردهم بحارالانوار و دیگر محدثان شیعه دعای ساعت تحویل سال را به عربی از زبان امامان شیعه نقل کرده اند و چنین شد که در عصر شاه عباس، حتی وقتی که روز عید نوروز با روز ضربت خوردن امام علی مصادف شد، در اصفهان مردم نوروز را جشن گرفتند و شیخ بهایی تاریخ آن سال را به حساب جمل / حروف ابجد « علی ببخشد» یافت.
از ابعاد جهانی جشن نوروز یکی آن است که نوروز با ریشه ایرانی به عنوان یکی از میراث های فرهنگی جهانی و بشری، به پیشنهاد ایران و کشورهای همجوار در یونسکو یعنی بخش فرهنگی سازمان ملل متحد به ثبت جهانی رسیده است و می تواند بهترین عامل دیپلماسی فرهنگی و مردمی باشد.4امید باید داشت و تلاش باید کرد که سال نو در پی حسن نوروز ۱۴۰۳ سال صلح و صفا، همدلی و همکاری، همگرایی و همبستگی و نیز سال آزادی و آبادی و عدالت و رفاه عمومی برای همگان باشد.