آسیانیوز - اما نباید، در این راستا وسوسههای حسابشدهی سوداگران منفعت و عافیتطلب را که برآنند تا از هر آب گِلآلودی ماهی بگیرند، نادیده گرفته شود.
۱۸ بهمن ۱۳۹۸ سازمان جهانی بهداشت، با انتشار بیانیهای، شیوع پندمی ویروس کوید ۱۹ یا کرونا را یک وضعیت اضطراریِ بهداشت عمومی اعلام کرد که تهدیدی آشکار برای همه جهانیان به شمار میرفت که خوشبختانه ۱۲ روز بعد از آن تاریخ، دنیاگیری این ویروس بهصورت رسمی در کشورمان هم تأیید شد. متعاقب آن فوج فوج انسان، جان عزیز یا سلامتی ارزشمند خود را از دست دادند تا با هر ضربا ضربوا که بود بالاخره این الهه مرگآفرینِ همهگیر، همهجاگیر و جانگیر که نقطهای از کره خاکی نبود که سری به آن نزده باشد، رفع زحمت کرد و شرّش را از سرِ ما کم!
در این بهظاهر غافلگیری تاریخی، بهناگاه کشف شد که در سال ۲۰۱۵ در ماهنامه پزشکی نیچر مدیسن (NATURE MEDICINE) به تأکید در مورد خطر احتمالی ظهور کرونا ویروس سارس هشدار داده شده بود! و از آن مهمتر پاندمیستها ظهورش را قطعی میدانستند و در شگفت بودند که چرا با اینهمه تأخیر، سروکله منفورش هویدا شده است!
انتظار این بود که صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که کارشان نظارت و پیشبینی بر اقتصاد جهانی است، گوشه چشمی هم به مباحث علمی زمانه داشته باشند و صرفاً به الگوریتمها و روابط پیچیده ریاضی مألوف و دیرآشنا اکتفا نکنند. اما این انتظار برآورده نشد و نه تنها براقتصاد جهانی بلکه بسی مهمتر از آن بر جوامع انسانی آن رفت که بر زندگان دو جنگ جهانی به لحاظ گستردگی بلا نرفت!
پس از این رویدادهای جانگزا، اعتبار دوقلوهای پرقدرتی که معیار سنجش بودند، چنان زمین خورد که جای تعجب دارد، چگونه همچنان با معیارهای معیوب گذشته عرضاندام میکنند. بهراستی دو نهادی که آنچنان در باورهای خود گرفتار آمدهاند که به هشدارهای جهانی سایر منابع دانش بشری توجهی نمیکند و بدتر از آن پس از رفع نسبی مصیبت از خود انتقادی هم به میان نمیکشند، تا چه حد قابل اعتماد است؟
شعلههای جنگ در اوکراین فروکش نکرده، بهناگاه حماس دقیقاً از بغل گوش موساد، یعنی بخش خاورمیانهای CIA سردرآورد و متعاقب آن حوثیها مطرح شدند که توانستند تبادلات و تعاملات و تبادرات سرمایهداری جهانی را به چالش بکشند و آنچنان به هم بریزند که ناوگان دریایی ایالات متحده آمریکا مستقیماً و علیالرأس وارد صحنه کارزار شده که حرکات ایذایی آنان را مهار کند!
وقتی ارتش ایالات متحده با توجیهات عجیب و غریب همیشگی خود در افغانستان حضور یافت، کارشناسان ارشد نظامی آن کشور گفتند یک مبارز یک لاقبای افغانستانی، معادل ۳۲ سرباز تا بناگوش مسلح آمریکایی جسارت، شجاعت و توان رزمجویی دارد و این یعنی عیان شدن قدرت اعتقاد در مقابل تکنولوژی! یعنی همان عامل تعیینکنندهای که صفحات تاریخ را ورق میزند و از روایتی تکراری درمیآورد.
با این اوضاع و اوصاف، پیشبینیهای خردهگیرانه دوقلوهای مألوف به سنن دیرینه ناکارآمد، تا چه حد میتوانند محل اعتبار باشند؟
دوقلوهای همیشه حاضر در صحنه باید توصیه زندهیاد قائم مقام فراهانی را بپذیرند که در مصرعی که به ضربالمثل تبدیل شد و چنین سرود: «روزگار است این که گه عزت دهد، گه خوار دارد» دوقلوهایی که خود مسیر شاخصترین جنبه سرمایهداری جهانی را یعنی سرمایه مالی را تعقیب میکردند، به سرشت «اقتصاد سیاسی» ربع قرن اول هزاره سوم میلادی پینبردهاند. در این سرشت، تنها ابرقدرتها صحنهآرایی نمیکنند بلکه ـ و این بلکه مهم است ـ دانش بیطرف بشری و عدالتخواهی مردمان این ارض خاکی هم جایی دارند که نادیده گرفتنشان مرگبار است و به قول آن وطنپرستِ دردمندِ کارآزموده، سرنوشتها را به مسیر عزت یا خواری پیوند میزند.