آسیانیوز - شب گذشته به قول حافظ "چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی"
واقعاً هم برای ما ملت شبی مبارک تر و فرخنده تر از ان شبی وجود ندارد که عزیزان وکیل الرعایای ما بعد از کلی تلاش و خدمت به خلایق با تعریف و تمجید از خود، شاد و شنگول شوند و لبخندی به لب اورند...
البته ما هر چه زور می زنیم و به عقل ناقص مان فشار می اوریم اصلاً درک نمی کنیم که چرا جناب نوروزی دست اورد بزرگ دیشب شان را که همانا تعریف کردن و تمجید کردن از خود بوده است را تا این حد نادیده گرفته و کمرنگ جلوه داده اند....
حالا درسته که ما مردم عقل درست و حسابی نداریم که به طور بایسته و شایسته از خدمات ذیقیمت وکلای خود تشکر و قدردانی کنیم، ولی این اندازه هم وقیح و بی چشم و رو نیستیم که اگر ان نورچشمان وکیل به طور خود جوش خودشان خدمات خودشان را ارج نهند و از خود قدردانی و تمجید کنند، ما خوشحال و خرسند نشویم ...
باور بفرمایید شما نمی دانید که ما مردم با این کار خردمندانه حضرات چه قندی در دلمان اب می شود و چه غنجی می رود این دل صاحب مرده مان برای یک لحظه شاد شدن وکلای از جان گذشته مان...
پیوسته خدای خود را شاکر می شویم وقتی که می بینیم لبخندی بر لبان قلوه ای شکل حضرات وکلای مان شکل می گیرد...
و نمی دانید چه خون دلی می خوریم وقتی می شنویم حق و حقوق این عزیزان مجلس نشین را نمی دهند و چندر غاز انها را بالا می کشند و چقدر دل و جگرمان کباب می شود وقتی می بینیم این دل سوختگان بی اس و پاس حتی نمی توانند یک نیم سکه بخرند. در این شرایط باور بفرمایید اتش به جان مان می افتد، با چشمی گریان و دلی بریان می خواهیم جامه را چاک داده و سر به کوه و بیابان بگذاریم، شاید که اندکی ارامش یابیم و ذره ای از درد جانکاه مان بکاهیم....
ترس ما از این است که این عزیزان ارزو به دل بمانند و در ارزوی حسرت یک نیم سکه هم چنان بسوزند و بسازند..
از خداوند متعال بخواهیم به این خادمان بهارستانی صبر ایوب عنایت فرماید.