به گزارش آسیانیوز؛ ظاهراً این استاد دانشگاه تهران هنوز فشار دشمن را حس نکرده است و نمی داند این دشمن چه پدیده خطرناکی است، و فشارش از هر فشار دیگری سخت تر و جانکاه تر است.
کاش استاد چند صباحی به درد و مرض دشمن داری دچار می شد تا می فهمید این مدیران و مسئولین ما از این دشمن چه ها که نکشیده اند و چه ها که نمی کشند...
ایشان باید خودش را جای ان خاوری بیچاره و یا ان مسئول مظلوم چای دبش و یا زنجانی مفلوک از همه جا مانده می گذاشت تا که شاید اندکی از ان فشار درد و رنج جگر خراشی که این پدر امرزیده ها از طرف دشمن برای اختلاس ناچیز شان متحمل شده اند را هضم و درک می کرد.
باور بفرمایید دل و جگر هر صاحب دلی کباب می شود وقتی که قصه پرغصه فشار چند جانبه این دشمن را بر گوشت و پوست مبارک این عزیزان می شنود که با چه طاقتی زیر شکنجه دشمن از خدا بی خبر دست و پا می زده اند و حاضر به اختلاس کردن نبوده اند...
و چه زجر و مصیبتی این فشار خوردگان وطنی تحمل می نموده اند زمانی که دشمن از خدا بی خبر دشنه زهر اگین خود را با فشار حداکثری بر شاهرگ گردنشان نهاده بود و از انها می خواست که مبالغ اختلاس شده را باید فقط خود و فرزندانشان نوش جان فرمایند و اسناد اراضی و املاک و باغ ها و مراتع و جنگل ها نیز فقط و فقط به نام خود و فرزندان نازنین شان بزنند و لاغیر...نه یک کلام پیش و نه یک کلام پس.
خداوند متعال مسئولان هیچ کشور و دیاری را به این نوع مرض لاعلاج و مزمن دشمن داری ان هم از این نمونه منحصر به فرد دچار نفرماید...الهی امین.
شما نمی دانید فرزندان این مختلسین بیچاره در جهنم و در صحرای بی اب و علف غرب چه دردی را تحمل می کنند وقتی که با فشار دشمن مجبور می شوند ان لقمه نان و کباب اختلاس شده با فشار را در کنار دریاچه از دوزخ سوزان تر «لمان» ژنو از گلویشان پائین بفرستند....
دل مان به حال این نگون بختان زمان، کباب که چه عرض کنم، جزغاله می شود...