برخلاف سایر جوایز اسکار، جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان به شخصی خاص اعطاء نمیشود و گرچه کارگردان اثر آن را دریافت میکند اما در واقع جایزه به طور کل متعلق به کشور فرستنده فیلم به آکادمی محسوب میشود و اتفاقا این قضیه را پیچیدهتر میکند، اما به یاد داشته باشیم در زمان همین ترامپ ما برای فروشنده فرهادی اسکار گرفتهایم.
با توجه به جوایز بین المللی "بدون تاریخ، بدون امضا" یکی از گزینه های مطرح برای قرار گرفتن در لیست کوتاه آکادمی اسکار در بخش فیلم خارجی زبان بود اما واقعیت امر این است که فیلمهای 87 کشور دیگر هم وجود داشته و هر کدام که بتواند در آمریکا کمپانی پخش کننده قویتری داشته باشد از شانس بالاتری برخوردار است و بسیاری عوامل دیگر هم نقش دارند. برای مثال چند فیلم دیگر بسیار مطرح امسال هم به این لیست اسکار راه پیدا نکرده اند:
فیلم «مرز» ساخته علی عباسی کارگردان ایرانی که به نمایندگی از کشور سوئد به آکادمی معرفی شده بود و در اغلب پیشبینیها یکی از گزینههای اصلی این شاخه محسوب میشد نتوانست به فهرست کوتاه شاخه بهترین فیلم غیرانگلیسی راه یابد. فیلم «مرز» در جشنواره کن امسال موفق به کسب جایزه بهترین فیلم بخش نوعی نگاه کن شد و تحسین منتقدین را برانگیخت.
از دیگر ناکامان شاخه اسکار خارجی میتوان به فیلم «داگمن» ساخته «متئو گارونه» نماینده سینمای ایتالیا، پرافتخارترین کشور در عرصه اسکار خارجی اشاره کرد که پیش از این برنده جایزه بهترین بازیگر مرد (مارسلو فونته) جشنواره کن شده بود.
فیلم «دختر» به کارگردانی «لوکاس دونت» از بلژیک که در بخش نوعی نگاه کن برنده جایزه شده بود دیگر فیلم مهم این شاخه از جوایز اسکار ۲۰۱۹ است که در لیست قرار ندارد.
فارغ از هر گونه جناح بندی و با نگاهی واقعبینانه باید گفت، مهمترین قضیهای که باید مد نظر داشته باشیم این است که فیلم انتخاب شده برای معرفی به اسکار چه پشتوانه بینالمللی داشته است؟ یعنی چه کمپانی پخش فیلم در آمریکا را عهده دار بوده است؟
قدرت و اعتبار کمپانی پخش کننده و ایجاد کمپین تبلیغاتی برای معرفی فیلم از نکات مهم این ماجراست. چهبسا اگر کمپانی آمازون پخش آمریکای شمالی فیلم "فروشنده" فرهادی را در اختیار نداشت، شاید سرنوشت اسکار دوم در کارنامه ایران به گونهای دیگر رقم میخورد.
مطرح شدن فیلم در فضای رسانههای آمریکا، نظر منتقدان و مخاطبان و امکان نمایش آن در آمریکا همگی در این روند نقش دارد و طبیعتا شانس فیلمی که در آمریکا پخش شده باشد (به مدد کمپانی که این قدرت را دارد) بیشتر از فیلمی است که چنین تمهیداتی را در اختیار ندارد و فقط نسخه بلوری آن در اختیار داوران اعضای آکادمی است که شاید حتی آن را کامل نبینند.
اما دقیقا از اینکه چه کمپانی پخش فیلم "بدون تاریخ، بدون امضا" را بر عهده داشته است اطلاع نداریم تنها یک خبر وجود داشت که کمپانیهای دیستریب فیلمز یو،اس و 1844 اینترتیمنت مسئول پخش فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند در ایالات متحده آمریکا است.
البته نباید از این قضیه هم غافل ماند که شرایط تحریمها در ضعیف شدن عملکرد گروه سازنده فیلم نقش داشته است تا آنجا که علی جلیلوند در مصاحبهای اعلام کرد: « روابط فعلی ایران با آمریکا به گونهای شده است که ما حتی قادر به ارسال چند پوستر فیلم هم به آمریکا نیستیم، مراودات مالی و برقراریِ ارتباطِ کاری که جایِ خود دارد.»
در واقع اگر فیلم نماینده ایران برای لیست 9 نامزد نهایی انتخاب نشده است، دلیل بر این نیست که آکادمی اسکار آنرا کنار گذاشته یا حذف کرده است بلکه بیشتر به این دلیل است که اساسا امکانی برای عرضه و پخش این فیلم به اعضای صاحب رای در آکادمی وجود نداشته است.
علی جلیلوند در همان مصاحبه اشاره کرده بود: « بدیهی است شرط اول موفقیت، ترغیبِ اعضایِ آکادمی مخصوصا در آمریکا برایِ تماشای فیلم است که در حال حاضر در پی این هستیم که بنا به ارتباطاتی بتوانیم «بدون تاریخ، بدون امضا» را برای یک سری از منتقدان و سینماگران آمریکایی به نمایش بگذاریم [...] در همان روزهای ابتدایی که «بدون تاریخ، بدون امضا» به عنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب شد، پخش کننده آمریکایی ما کمپینی طراحی و پیشنهاد کرد تا طبق آن عمل کنیم اما اجرای این پیشنهادها به لحاظ مالی در وسع ما نبود از همین رو مجبور شدیم به دنبال راه هایی باشیم که با شرایطمان سازگاری داشته باشد.»
پرسش این است سازمان سینمایی، بنیاد فارابی یا هر نهاد دیگری آیا هیچ کمک و حمایتی از پخش و دیده شدن نماینده ایران در این عرصه بزرگ سینمای جهان کردهاند؟ باید از رئیس سابق سازمان سینمایی پرسید چه اقداماتی به کار گرفته اید تا شانس دیده شدن بیشتر فیلم جلیلوند (نماینده ایران) و به دنبال آن قرار گرفتن در میان 9 فیلم انتخاب آکادمی به دست آید؟
در جهان امروز همه این عوامل باید در کنار هم جمع گردد تا بتوان فیلم را مطرح ساخت و مابقی جریانات بعد از آن قرار میگیرد، تعابیر حذف و کنار گذاشتن و ... انحراف از اصل ماجراست و فقط در شرایط الان باید گفت حیف شد.