به گزارش آسیانیوز؛ در میان شعرا و نامداران ادب ایران، بیتردید فردوسی نقشی انکارناپذیر در راستای حفظ و حراست از زبان و هویت ایرانی دارد، هویتی که هجوم قبایل گوناگون را تاب آورد و تا به امروز پابرجا مانده است.
فردوسی در شاهنامهاش همچون ادیب و دانشمندی بلندمرتبه به کردار و افکار مردم نگریسته است و اثر او تجلی خردگرایی نزد انسان ایرانی است. نیکخواهی، نیکوکاری و انساندوستی از دیرباز با اخلاق و سنن اجتماعی مردم ایران در آمیخته و در شاهنامه نیز با شیوهای بسیار برجسته طرح شده است. از نظر فردوسی، نیکی دربرگیرنده تلاشی صادقانه در جهت بهبود احوال مادی و معنوی مردم است. وی هر عملی را که در راستای این هدف باشد، نیک و جز آن را زشت و ناپسند میداند. او بهدرستی بر بیبنیادی زندگی پادشاهان قاهر و ستمگر گواهی میدهد و باقی ماندن نام نیک را تنها در پیش گرفتن منشی خیرخواهانه و مردمدارانه میبیند.
جهان یادگار است و ما رفتنی/ به گیتی نماند به جز مردمی
به نام نکو گر بمیرم رواست/ مرا نام باید که تن مرگ راست
کجا شد فریدون و هوشنگ شاه/ که بودند با گنج و تخت و کلاه
برفتند و ما را سپردند جای/ جهان را چنین است آئین و رأی